نام پژوهشگر: مسعودرضا صیفی آبادشاپوری

شناسایی مولکولی و بیان cdna کد کننده یک پروتئین میکرونم آیمریا نکاتریکس
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده دامپزشکی 1390
  شهروز مسایلی   عباس جلودار

کوکسیدیوز مهم ترین و شایع ترین بیماری انگلی در صنعت طیور می باشد که عمدتا توسط هفت گونه از آیمریا ایجاد می شود. امروزه رایج ترین روش کنترل این بیماری، استفاده از داروهای شیمیایی است اما مقاومت دارویی، ایجاد عوارض سمی و هزینه تولید داروهای جدید، محدودیت هایی را برای استفاده از اغلب این داروها بوجود آورده است؛ از این رو چند سالی است که گرایش به مصرف واکسن افزایش یافته است. آیمریاها تک یاخته های متعلق به شاخه ی آپی کمپلکسا بوده و در کمپلکس رأسی خود، دارای اندامک های ترشحی می باشند که مهمترین آنها میکرونم است. این اندامک، پروتئینهای متعددی را ترشح می کند که نقش بسیار مهمی را در تحرک، اتصال و نفوذ اسپروزوئیت ها به درون سلول میزبان به عهده دارد. هدف از این مطالعه جداسازی آیمریا نکاتریکس از استان خوزستان، شناسایی cdna کد کننده یکی از پروتئین های میکرونم آن، کلون و بیان این پروتئین و در نهایت بررسی ایمنی زایی پروتئین بدست آمده بود؛ بدین منظور قطعه ی bp 758 از cdna کد کننده ی ژن میکرونم 5 آیمریا نکاتریکس (enmic-5) با آزمایش pcr semi nested rt- تکثیر و پس از کلون کردن به درون وکتور بیانی- پروکاریوتی pmal-c2x ، به داخل باکتری اشرشیا کلی سویه ی tg1 ترانسفورمه و بعد بیان گردید. جهت بررسی ایمنی زایی پروتئین نوترکیب mbp- enmic-5 نیز ، تزریق آن به موش انجام گردید. پس از تعیین توالی cdna بدست آمده و مقایسه ی آن با توالی های موجود در بانک ژن ncbi برای ژن های مشابه در آیمریا، توکسوپلاسما و برخی جانداران دیگر، درخت فیلوژنیک طراحی شد که شباهت 97 و 95 درصدی با ژن های مشابه در آیمریا و توکسوپلاسما گویای قرابت ژنتیکی میان گونه های مزبور بود. همچنین به دنبال تعیین توالی اسید آمینه قطعه ی بدست آمده، با پروتئین میکرونم 5 آیمریا نکاتریکس سویه lz و آیمریا تنلا به ترتیب 91% و 92% همسانی مشاهده شد. این یافته بیانگر پلی مورفیسم آللی محدود در ژن میکرونم 5 بوده و تغییرات موجود می تواند ناشی از تفاوت سویه ای و یا ایجاد جهش باشد. آنالیز پروتئین کد شده توسط cdna با استفاده از نرم افزار sbase نشان داد که بخشی از این پروتئین مربوط به ابرخانواده ی apple/pan می باشد که بسیار شبیه به قسمت چسبنده ی پره کالیکرئین پلاسمایی است. در آزمایش وسترن بلات مشخص گردید که سرم مرغ های آلوده به آیمریا نکاتریکس مورد استفاده، قادر به شناسایی این پروتئین می باشد. همچنین آزمایش سرم موش های ایمن شده در آزمایش ایمونودات با استفاده از پروتئین mbp خالص بعنوان آنتی ژن، نشانگر ایمن شدن موش ها با پروتئین نوترکیب mbp- enmic-5 بود و می توان به این نتیجه رسید که این پروتئین از قدرت ایمنی زایی خوبی برخوردار بوده و می تواند برای مطالعات پیشرفته واکسن- شناسی مورد آزمایش قرار گیرد.

مطالعه بیان ژن p-glycoprotein در سلول های کلیه رت و تاثیر وراپامیل و گریپفروت بر میزان بیان آن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده دامپزشکی 1391
  پگاه اردلانی   حمید گله داری

از آنجایی که p-glycoprotein نقش مهمی در نقل و انتقال مواد اندوژن و اگزوژن از جمله داروها در بدن دارد، شناخت بیشتر این سیستم از دیدگاه فارماکولوژی اهمیت دارد. p-gp در بافت های مختلف از جمله کلیه ها حضور دارد. مطالعات انجام شده در سال¬های اخیر نشان داده¬اند مصرف آب گریپفروت موجب افزایش زیست¬دستیابی بسیاری داروهای سوبسترای p-gp از جمله وراپامیل می شود. در مطالعه حاضر میزان بیان ژن p-gp در سلول های کلیه رت با روش real- time pcr بررسی شد و تاثیر وراپامیل و آب گریپفروت بر میزان بیان این ژن در سلول های فوق ارزیابی گردید. در این مطالعه از 4 گروه رت های نژاد ویستار (در هر گروه 5 سر) به شرح زیر استفاده شد: 1-شاهد، 2- آب گریپفروت ، 3- آب گریپفروت + وراپامیل و 4- وراپامیل. وراپامیل و آب گریپفروت به مدت 5 روز تجویز شده و سپس رت ها آسان کشی شدند و کلیه آنها بلافاصله خارج گردید. سپس با طراحی پرایمر میزان بیان ژن p-gp با روش real time pcr تعیین شد. بیشترین مقدار بیان این ژن در گروه شاهد و کمترین آن در گروه دریافت کننده آب گریپفروت به تنهایی تعیین شد. بنابراین آب گریپفروت و وراپامیل بیان ژن p-gp را در کلیه کاهش دادند در حالی که تجویز هم¬زمان این دو ماده اثر قابل ملاحظه ای بر میزان بیان آن نداشت.

تهیه و ارزیابی پروتئین a نشاندار شده با آنزیم پراکسیداز
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده دامپزشکی 1392
  سارا یعقوبی   داریوش غریبی

پروتئین a استافیلوکوکوس آرئوس که در دیواره ی سلولی این باکتری قرار دارد، متعلق به گروهی از پروتئین های باکتریای با ویژگی اتصال به ملکول igg می باشد. هدف از مطالعه حاضر، نشاندار کردن این پروتئین با آنزیم پراکسیداز به منظور تهیه کنژوگه پروتئین a و ارزیابی آن در آزمایشات ایمونولوژیک می باشد. ابتدا کلونی باکتری حاوی پلاسمید نوترکیب بیان کننده ی پروتئین a در محیط lb مایع کشت و بیان پروتئین با استفاده از iptg القاء و با sds-page بررسی شد. پروتئین aبا استفاده از ستون کروماتوگرافی حاوی رزین آمیلوز، خالص و با sds-page بررسی شد. سپس پروتئین aبا آنزیم پراکسیداز و با استفاده از پریودات سدیم، نشاندار شد و پس از آن، فعالیت این فرآورده با روش های مختلف مورد بررسی قرار گرفت. براساس آزمایش های الیزا یا ایمونودات پروتئین a نشاندار به خوبی قادر به شناسایی igg انسان، گربه و سگ بود. واکنش این پروتئین با igg گاو و اسب ضعیف و با igg گوسفند بسیار ضعیف بود. این پروتئین هیچ واکنشی با igg مرغ نداشت. در این تحقیق همچنین قابلیت استفاده از پروتئین a در الیزای غیر مستقیم برای جستجوی پادتن ضد e.coli در سرم انسان، گربه و سگ نشان داده شد. در آخرین آزمایش قابلیت استفاده از پروتئین a نشاندار در مقایسه با یک کنژوگه تجاری برای بررسی عیار آنتی بادی ضد نوکلئو پروتئین ویروس آنفلوآنزا در یک موش ایمن شده با این پروتئین بررسی شد. نتایج نشان داد که od حاصل از کنژوگه تجاری به شکل معنی دار( 001/0>p) بیش از od به دست آمده با پروتئین a بود اما یک ارتباط قوی و مستقیم( 85/0=r) بین od حاصل از پروتئین a و کنژوگه تجاری وجود داشت.

ارزیابی قابلیت ایمنی زایی dna واکسن بیان کننده ژن tes-70 لارو توکسوکارا کنیس در موش
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده دامپزشکی 1392
  امیر رهبر   مسعودرضا صیفی آبادشاپوری

توکسوکارا کنیس از جمله نماتودهای شایع روده باریک سگ سانان در سرتاسر جهان است. آلودگی توله سگ-ها به لاروهای مهاجر انگل باعث ایجاد التهاب و ادم بافت ریه شده و کرم بالغ در توله سگ های شدیداً آلوده، باعث توقف رشد، اسهال و استفراغ و گاهی انسداد روده می گردد. در انسان لارو مهاجر ممکن است در برخی موارد، بیماری حاد تحت عنوان سندرم مهاجرت احشایی و یا سندرم مهاجرت چشمی نیز ایجاد نماید. مشخص شده که آلودگی به لارو توکسوکارا کنیس منجر به القاء واکنش ایمنی گشته که در صورت آلودگی مجدد، از استقرار بخشی از لاروها جلوگیری می نماید. گلیکوپروتئین های دفعی-ترشحی لارو مرحله دو توکسوکارا کنیس می توانند پاسخ ایمنی در پستانداران ایجاد نمایند که اجزای آن لنفوسیت های کمکی نوع 2 ( تولید اینترلوکین های 4و5و10)، ائوزینوفیل ها و ige می باشند. در این حالت پاسخ ایمنی به صورت گرانولوماتوز ائوزینوفیلی و با ایجاد کیسه به دور لاروها، آنها را از بین می برد. از آنجا که توکسوکاریازیس امروزه بعنوان یک عفونت انسانی در سرتاسر جهان شناخته شده، توجه زیادی به تحقیقات در زمینه مکانیسم های دفاع ایمنی انسان بر علیه این بیماری شده است. واکسینه کردن انسان ها در مقیاس وسیع، به دلیل پایین بودن وقوع بیماری قابل اجرا نیست. بنابراین پیشگیری در انسان می بایست بر اساس جلوگیری از خورده شدن تخم های عفونی زا و همچنین لاروهای موجود در میزبان های انتقالی و یافتن راهی ارزان و ایمن برای واکسیناسیون سگ های ماده با هدف کشتن لاروهای خفته در بافت ها و جلوگیری از انتقال آنها به نتاج انجام گیرد. با توجه به اینکه داروهای ضد کرمی تنها بر کرم های بالغ موثر بوده و قادر به از بین بردن کامل لاروها نیستند، وجود یک واکسن ضد لارو می تواند خلأ موجود را در کنترل بیماری پر نماید. تلاش ها در جهت تولید ملکول های دفعی-ترشحی نوترکیبی که همه خصوصیات آنتی ژنی ملکول های جدا شده از محیط کشت را دارا بوده و بتواند از میزبان در برابر توکسوکارا کنیس محافظت کند، با عدم موفقیت روبرو شده اند. هدف از این تحقیق‏، بیان پروتئین مذکور در سیستم بیانی میزبان یوکاریوتی بود، تا بتوان ملکول tes-70 مشابه آنچه از محیط کشت کرم جدا می شود را تولید کرده و ایمنی زایی آن را بررسی نمود. در این مطالعه rna کامل لارو مرحله دو توکسوکارا کنیس استخراج شده و با انجام rt-pcr با استفاده از پرایمرهای طراحی شده، ژن tes-70 تکثیر گردید. قطعه مذکور وارد پلاسمید بیانی یوکاریوتی pcdna-3 شده و پلاسمید نوترکیب وارد سلول های mdck شدند. سپس بیان پروتئین با انجام آزمایش ifa مورد بررسی قرار گرفت. در ادامه پلاسمید نوترکیب به موش تزریق گردید و اثر ایمنی زایی آن با گروه های شاهد مقایسه شد. میانگین تعداد لاروهای بدست آمده از گروه واکسینه شده با pcdna3-tes70 (میانگین 33/11 لارو) ، 32/45% گروه واکسینه شده با pcdna3 (میانگین 25 لارو) بود (sig=0.011). همچنین میانگین تعداد لاروهای بدست آمده از گروه واکسینه شده با pcdna3-tes70، (میانگین 33/11 لارو)، 43% گروه دریافت کننده آب مقطر(میانگین 33/26 لارو) محاسبه گردید (sig=0.008).به عبارت دیگر، واکسیناسیون با پلاسمید بیانی نوترکیب واجد قطعه tes-70، باعث کاهش 68/54 درصدی استقرار لارو نسبت به گروه شاهد دریافت کننده پلاسمید به تنهایی و 57 درصدی نسبت به گروه شاهد دریافت کننده آب مقطر می گردید.

بررسی محافظت میگوی وانامی (litopenaeus vannamei) در برابر ویروس بیماری لکه سفید با استفاده از تجویز خوراکی پروتئین نوترکیب vp28 کپسوله شده زیستی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده دامپزشکی 1393
  حسین هوشمند   مسعودرضا صیفی آبادشاپوری

مطالعه حاضر با هدف بررسی امکان محافظت میگوها در برابر ویروس عامل بیماری لکه سفید با استفاده از باکتری e.coli حاوی پروتئین نوترکیب vp28، کپسوله شده زیستی در آرتمیا، طراحی گردید. بدین منظور ژنوم ویروس از میگوهای بیمار در مزارع پرورش میگوی چوئبده آبادان استخراج و با پرایمرهای طراحی شده، ژن vp28 تکثیر، خالص و در باکتری tg1 کلون شد. بیان پروتئین بررسی و باکتری غیرفعال شده حاوی پروتئین نوترکیب در ناپلی آرتمیا کپسوله گردید. سپس پست لاروهای مرحله 5 میگوی سفید غربی به مدت 5 روز با ناپلی های نوترکیب تغذیه شدند و دو بار در روزهای 7 و 25 پس از شروع تغذیه با ناپلی آرتمیا با ویروس لکه سفید چالش شدند. نتایج این تحقیق نشان داد ایمن سازی با vp28 منجر به تلفات کمتری در مقایسه با گروه هایی شد که با پلاسمید غیر نوترکیب واکسینه شده بودند و این نشان دهنده آن است که محافظت ایجاد شده می تواند به علت پروتئین نوترکیب باشد.

بررسی ایمنی زایی و محافظت کنندگی فسفولیپاز d و پروتئین شوک حرارتی نوترکیب کورینه باکتریوم سودوتوبرکلوزیس در موش
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده دامپزشکی 1394
  فاطمه برون   مسعودرضا صیفی آبادشاپوری

بیماری لنفادنیت پنیری ناشی از کورینه باکتریوم سودوتوبرکلوزیس یکی ازمهم ترین بیماری های گوسفند و بز است که منجر به ضرر های اقتصادی دام پروران می شود. فسفولیپاز d (pld) این باکتری یک اگزوتوکسین قوی است که به عنوان یک عامل حدت اصلی آن در نظر گرفته می شود و احتمالاً در انتشار باکتری از محل عفونت به سایر قسمت های بدن میزبان مشارکت دارد. پروتئین های شوک حرارتی (hsps) هم کاندیدا های خوبی برای تهیه ی واکسن ها هستند، چون هم ایمنی هومورال و هم ایمنی سلولی در پستانداران را تحریک می کنند

بررسی شیوع ویروس رینوتراکئیت در گربه های اهواز با استفاده از روش pcr
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده دامپزشکی 1388
  احمد روحی زاده   مسعودرضا صیفی آبادشاپوری

هرپس ویروس تیپ 1 گربه، یکی از عوامل بیماری زای بسیار عفونی بخش بالایی دستگاه تنفس در گربه های اهلی می باشد. مطالعه ی حاضر به منظور ارزیابی چگونگی گردش هرپس ویروس تیپ 1 گربه در گربه های خانگی و ولگرد شهر اهواز و تعیین میزان شیوع آن، صورت گرفت. سوآب های حلقی-دهانی، بینی ای و چشمی اخذ شده از 100 قلاده گربه (70 قلاده گربه ولگرد و 30 قلاده گربه خانگی) با استفاده از روش واکنش زنجیره ای پلیمراز (pcr) جهت تعیین هرپس ویروس تیپ 1 گربه ارزیابی شدند. تأثیر جنس، سن، فصل، وضعیت نگهداری، واکسیناسیون و نشانه های بالینی بر احتمال عفونت، با استفاده از آزمون دقیق فیشر مورد ارزیابی قرار گرفت. حضور هرپس ویروس تیپ 1 گربه در 23 درصد نمونه ها ثابت شد. 16/6 درصد گربه های خانگی و 25/7 درصد گربه های ولگرد، از لحاظ ابتلا به هرپس ویروس مثبت بودند. ارتباط بین فصل (آب و هوای سرد در برابر گرم) و عفونت و بروز علائم بالینی و عفونت معنی دار بود (p<0/05. هیچ اختلاف معنی داری بین سن، جنس و وضعیت نگهداری و نیز واکسیناسیون با حضور هرپس ویروس تیپ 1 گربه در گربه های مورد بررسی وجود نداشت (0/05< p).این مطالعه نخستین گزارش مبنی بر حضور هرپس ویروس تیپ 1 گربه در گربه های ایران است. بنابراین بررسی حاضر نشان می دهد که این ویروس در محیط وجود دارد. نرخ شیوع نسبتاً بالای هرپس ویروس تیپ 1 گربه (23 درصد) در گربه های شهر اهواز از این فرضیه حمایت می کند که احتمالاً به واسطه ی تماس مستقیم بین گربه ها این ویروس به صورت فعال در جمعیت گربه ها گردش می کند. از آن جا که این عفونت ویروسی به آسانی در جمعیت گربه ها منتشر می گردد، بنابراین اقدامات ویژه برای جلوگیری از عفونت گربه های حساس توصیه می شود.