نام پژوهشگر: غلامحسین روحی سراجی

کاربرد اصل تشکیک در بحث مبدأ و معاد از دیدگاه ملاصدرا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1390
  سلمان شریعتی   سیداحمدرضا شاهرخی

تشکیک مطرح در میان فیلسوفان برجسته اسلامی تشکیک عامی و خاصی است ابن سینا مبحث تشکیک را در ماهیات عرضی مانند کم و کیف مطرح می کند و در نهایت تشکیکی که وی یه تصویر می کشد مطابق با تشکیک عامی است. شیخ اشراق اولین فیلسوفی است که تشکیک مطرح در فلسفه وی تشکیک خاصی است و آنرا گاهی در مراتب هستی و در قالب مثال نور و گاهی در مرتبه ای از مراتب مطرح می کند. ملاصدرا نیز قائل به تشکیک خاصی است و اول فیلسوفی بود که مصداق آنرا وجود دانست. وی ضابطه تشکیک خاصی را بازگشت ما به الاختلاف به ما به الاشتراک معرفی کرد. در همه مسائل هفت گانه مطرح شده مربوط به مبدأ و معاد در این پژوهش تقریر ملاصدرا یگانه است و سابقه ای نداشته است؛ به این معنا که در برهان صدیقین ایشان تقریر جدیدی ارائه می دهد و تقریرها ی پیشین را صدیقین نمی داند قاعده بسیط الحقیقه آنگونه که بطور مستقل در فلسفه وی بحث می شود، در تقریر پیشینیان بحث نشده است. چنانکه در بحث علت نیز تا مرتبه ای همپای گذشتگان است ولی در نهایت از تشکیک در مراتب به تشکیک در مظاهر می رسد. در پنج مسئله دیگر تقریر وی بی سابقه و جدید است به استثنای حرکت جوهری که وی بنیانگذار آن است. اصل تشکیک در چهار مسئله برهان صدیقین، علم واجب، حرکت جوهری و حدوث و بقاء نفس در تقریرهای پیشینیان جایگاهی نداشته است. و اما در حکمت متعالیه به استثنای بعضی از تقریرهای وی از برهان صدیقین که تشکیک نقشی را ایفا نمی کند، در تقریرهای دیگر وی از این برهان و همچنین در سایر مسائل شش گانه تشکیک در وجود جایگاه مبنایی دارد و همه این اصول بدون کمک گرفتن از اصل تشکیک ناتمام است.