نام پژوهشگر: فاطمه سوسن جباری

بررسی دو الگوی پیش بینی کنندگی اختلالات رفتاری توسط ابعاد مهارت های اجتماعی/ ابعاد سبک های دلبستگی در دختران و پسران کم توان ذهنی دوره ابتدایی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز 1390
  ناصر ربانی   لعیا بشاش

این تحقیق با هدف بررسی دو الگوی پیش بینی کنندگی اختلالات رفتاری توسط ابعاد مهارت های اجتماعی/ ابعاد سبک های دلبستگی در دختران و پسران کم توان ذهنی دوره ابتدایی انجام شد. در این پژوهش، 200 دانش آموز کم توان ذهنی (97 دختر و 103 پسر) مدارس ابتدایی شهر مشهد مورد مطالعه قرار گرفتند. به این منظور، پرسشنامه سبک های دلبستگی کودکان (ون ادنهون و هافسترا، 2005)، پرسشنامه مهارت های اجتماعی (گرشام و الیوت، 1990) و مقیاس اختلالات رفتاری (راتر، 1967) استفاده گردید. که برای بررسی پایایی و روایی این ابزارها، از روش آلفای کرونباخ و همسانی درونی استفاده شد. نتایج بررسی ها نشان داد، که پایایی و روایی مقیاس ها در حد مطلوب است. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که بعد دلبستگی ایمن بصورت منفی و ابعاد دلبستگی ناایمن اجتنابی و ناایمن دوسوگرا، بصورت مثبت و معناداری، اختلالات رفتاری را در دختران و پسران کم توان ذهنی پیش بینی می کنند. همچنین، ابعاد همکاری و قاطعیت مهارت های اجتماعی، بصورت منفی و معناداری اختلالات رفتاری را در دختران و پسران کم توان ذهنی پیش بینی می کنند. در پایان، پیشنهاداتی برای انجام پژوهش های بعدی مطرح شد و کاربردها و محدویت ها نیز بیان گردید.

پیش بینی تفکر انتقادی در دانشجویان استعداد درخشان و ممتاز دانشگاه علوم پزشکی: نقش باورهای انگیزشی و خودراهبری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1391
  ساناز زارعیان   دیبا سیف

هدف از پژوهش حاضر پیش بینی تفکر انتقادی بر اساس باورهای انگیزشی و خودراهبری در میان دانشجویان استعداد درخشان و ممتاز دانشگاه علوم پزشکی بود. بدین منظور گروهی متشکل از 222 دانشجوی استعداد درخشان و ممتاز (139 دختر و 83 پسر) دانشگاه علوم پزشکی شیراز در این پژوهش شرکت داده شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از سه ابزارِ آزمون مهارت های تفکر انتقادی کالیفرنیا فرم ب فاشیون (1990)، پرسشنامه راهبردهای انگیزشی برای یادگیری پینتریچ، اسمیت، گارسیا و مکیچی (1993) که توسط لطیفیان و سیف (1380) تنظیم شده است، و پرسشنامه تجدیدنظر شده خودراهبری هوگتون (2000) استفاده گردید. پایائی آزمون مهارت های تفکر انتقادی کالیفرنیا فرم ب از طریق محاسبه ضریب کودرریچاردسون و دو ابزار دیگر، از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ و روائی آن ها از طریق محاسبه ضریب همبستگی درونی بین ابعاد هر یک از ابزار سنجش احراز گردید. نتایج حاکی از پایائی و روائی قابل قبول ابزارها بود. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که بین باورهای انگیزشی و خودراهبری با تفکر انتقادی همبستگی معنادار وجود دارد. هم چنین تحلیل های رگرسیون سلسله مراتبی برای پیش بینی تفکر انتقادی و ابعاد آن توسط باورهای انگیزشی و خودراهبری نشان داد که مولفه ی خودکفایتی باورهای انگیزشی پیش بینی کننده ی ابعاد استنباط های منطقی، استدلال قیاسی، استدلال استقرائی و کل تفکر انتقادی بود. در حالی که اضطراب امتحان از باورهای انگیزشی تنها پیش بینی کننده ی کل تفکر انتقادی بود. بعد پاداش طبیعی خودراهبری نیز استنباط های منطقی را پیش بینی کرد.

رابطه ابعاد عزت نفس، آرزوها و انتظارات دانش آموزان معلول جسمی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1391
  شیدا مندمی   دیبا سیف

شیدا مندمی هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ابعاد عزت نفس، آرزوها و انتظارات دانش آموزان معلول جسمی بود. نمونه پژوهش مشتمل بر 71 نفر از دانش آموزان معلول جسمی (41 پسر و 30 دختر) شهر شیراز بود. به منظور گردآوری اطلاعات از سه ابزار؛ فرم کوتاه مقیاس عزت نفس هر (کلی، دنی و یونگ، 1997)؛ زیرمقیاس عزت نفس ارتباط با همسالان از پرسشنامه دوبوا، فلنر، براند، فیلیپس و لیز (1996) و مقیاس آرزوها و انتظارات (لوبر، استوت همر- لوبر، وان کامِن و فارینگتون، 1991) استفاده گردید. پایایی ابزارها از طریق ضریب آلفای کرونباخ و روائی از طریق همبستگی هر گویه با نمره کل زیرمقیاس مربوطه و همچنین همبستگی بین زیرمقیاس ها بدست آمد. نتایج حاکی از پایایی و روایی قابل قبول ابزارها بود. نتایج حاصل از این پژوهش نشـان داد که بین ابعاد عزت نفس (عزت نفس در خانه، عزت نفس با همسالان، عزت نفس در مدرسه) و آرزوها و انتظارات (اهمیت کنونی اهداف، انتظارات آینده ی نزدیک، انتظارات آینده ی دور) دانش آموزان معلول جسمی همبستگی معنادار وجود دارد. به این صورت که بین عزت نفس و آرزوها و انتظارات رابطه مثبت معنادار وجود داشت و عزت نفس در مدرسه نسبت به عزت نفس در خانه و با همسالان همبستگی کمتری با آرزوها و انتظارات داشت. همچنین اهمیت کنونی اهداف (آرزوها) نسبت به انتظارات آینده ی نزدیک و دور همبستگی کمتری با ابعا عزت نفس داشت. بین سن آزمودنی ها و اهمیت کنونی اهداف (آرزوها) همبستگی مثبت و معنادار و بین سن آزمودنی ها و آرزوهای شغلی همبستگی منفی و معنادار مشاهده شد. تحصیلات پدر همبستگی معناداری با عزت نفس و آرزوها و انتظارات آزمودنی ها نداشت. طبقه شغلی پدر و عزت نفس با همسالان کودکان همبستگی معنادار داشت. نتایج پژوهش مورد بحث و نتیجه گیری قرار گرفت. محدودیت ها و پیشنهادهای پژوهشی و کاربردی ارائه گردید.

مقایسه خودکارآمدی والدگری در میان مادران دارای فرزند با و بدون ناتوان ذهنی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1391
  حبیب اله صداقت   شهلا البرزی

هدف از پژوهش حاضر، مقایسه ی خودکارآمدی والدگری در مادران دارای فرزند با و بدون ناتوان ذهنی بود. نمونه پژوهش مشتمل بر 673 مادر (463 مادر دارای فرزند بدون ناتوانی ذهنی و 210 مادر دارای فرزند ناتوان ذهنی) شهر شیراز بود. به منظور گردآوری اطلاعات، از مقیاس خودکارآمدی برای شاخص وظایف والدگری (کولمان و کاراکر، 2000)، استفاده گردید. پایایی ابزار از طریق ضریب آلفای کرانباخ و روایی از طریق همبستگی هر گویه با بعد مربوطه و همچنین همبستگی هر بعد با نمره ی کل به دست آمد. نتایج حاکی از پایایی و روایی قابل قبول ابزار بود. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که مادران دارای فرزند بدون ناتوانی ذهنی، خودکارآمدی والدگری بالاتری نسبت به مادران دارای فرزند ناتوان ذهنی دارند. همچنین مادران دارای فرزند بدون ناتوانی ذهنی در دو بعد "نظم" و "سلامت" میانگین نمره ی بالاتری را در مقایسه ی با مادران دارای فرزند ناتوان ذهنی به دست آوردند. این تفاوت در سه بعد دیگر (پیشرفت، اوقات فراغت و تربیت)، مشاهده نشد. همچنین در مورد تأثیر جنسیت در خودکارآمدی والدگری و ابعاد 5گانه ی آن در دو گروه از مادران، در نمره ی کل و ابعاد "نظم"، "اوقات فراغت"، "تربیت" و "سلامت"، تفاوت معناداری بین دو گروه از مادران مشاهده نشد و تنها در بعد "پیشرفت" بود که بین مادران پسران و دختران تفاوت معناداری مشاهده شد. بدین صورت که میانگین نمرات مادران پسران با و بدون ناتوانی ذهنی بیشتر از میانگین نمرات مادران دختران با و بدون ناتوان ذهنی به دست آمد. در ادامه نتایج مورد بحث و نتیجه گیری قرار گرفت. محدودیت ها و پیشنهادهای پژوهشی و کاربردی ارائه گردید. کلید واژه ها: خودکارآمدی والدگری، دانش آموزان ناتوان ذهنی