نام پژوهشگر: نسرین فقیه ملک‌مرزبان

سنّت و مدرنیته در رمان های احمد محمود
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده ادبیات، زبانهای خارجی و تاریخ 1390
  فاطمه سادات حسینی اسحق ابادی   مهبود فاضلی

رابطه سنّت و مدرنیته از مسائل مهمّی است که جامعه امروز با آن رو به رو است و به عنوان یک موضوع اجتماعی در ادبیات مخصوصاً رمان بازتاب مییابد. احمد محمود یکی از نویسندگان ایرانی است که در آثار خود به این مسأله توجّه میکند. همسایهها و درخت انجیر معابد ( اوّلین و آخرین رمانهای محمود) بیش از سایر آثار وی به تقابل سنّت و مدرنیته میپردازند. این پژوهش شاخصهای سنّت و مدرنیته و نظرگاه احمد محمود را درباره این دو پدیده در رمانهای فوق بررسی میکند. آنتونی گیدنز عقیده دارد که سنّتها در هر جامعهای حتّی مدرنترین جوامع نیز به حیات خود ادامه میدهند. بر این اساس به جستجوی شاخصهای سنّت و مدرنیته در چهار بخش فرهنگ، اجتماع، اقتصاد و سیاست در رمانهای «همسایهها» و «درخت انجیر معابد» پرداختیم. نتایج به دستآمده نشانگر این نکته است که سنّتها در هر دو رمان محمود حضور چشمگیری دارند. در رمان«همسایهها» با جامعهای سنّتی رو به رو میشویم که به تازگی با پدیدههای مدرن آشنا شده است و نمیتواند خود را با این پدیدهها هماهنگ سازد. در رمان درخت انجیر معابد کفّه مدرنیته سنگینتر میشود امّا در پایان جامعه نمیتواند خود را از حصار باورهای سنّتی رها سازد. مطالعه این دو اثر و مقایسه آنها نشان میدهد که محمود به عنوان یک نویسنده اجتماعی رابطه متقابل سنّت و مدرنیته را به درستی درک میکند. وی اهمّیت نیاز به نوآوری و پیشرفت را در داستانهای خود نشان میدهد امّا بر این نکته نیز تأکید میکند که تا زمانی که مردم یک جامعه اهمّیت نوسازی را درک نکنند، تقلید از پدیدههای مدرن غربی نه تنها فایدهای ندارد بلکه موجب شکاف در ساختار اجتماعی و چالشی بیثمر میان باورهای سنّتی و اندیشه مدرن تقلیدی میگردد.

تحلیل نشانه - معناشناختی نمایش نامه های کودک و نوجوان داوود کیانیان: نظام تجویزی و القایی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده ادبیات، زبانهای خارجی و تاریخ 1392
  زهرا جلالی پو   نسرین فقیه ملک مرزبان

کودکان و نوجوانان منعطف ترین قشر برای جامعه پذیری و یادگیری هستند. آنچه انسان در این دوران می آموزد، برای همیشه در ذهنش می ماند. در این میان، بهترین روش های آموزشی، شیوه های غیرمستقیم یادگیری هستند، ازجمله، یکی از راه های مهم و تأثیرگذار، فعالیت های نمایشی است که به دلیل ارتباط مستقیم و بی واسطه ی مخاطب با رویداد نمایشی از تأثیر عمیق تری برخوردار است. در این پژوهش بر مبنای روش نشانه- معناشناسی مکتب پاریس که وظیفه ی آن بررسی فرایند تولید و دریافت معنا در متن است، به تحلیل نمایش نامه های کودک و نوجوانداوود کیانیان پرداخته شده است. برای این منظور، پژوهش به شش نمایشنامه ی برگزیده از کیانیان محدود گشته و در تحلیل هر متن، نمایش نامه به زنجیره هایی تقسیم شده و نظام گفتمانی حاکم بر هرکدام مشخص گردید. بر مبنای تحلیل های انجام شده، این نتیجه حاصل شد که کیانیان در آثار خود به بُعد شناختی گفتمان اهمیت ویژه ای می دهد. شناختی که غالباً به وسیله ی عاملی که در جایگاه مذهبی یا اخلاقی قرار دارد، برای کودک یا نوجوان ایجاد می شود. در واقع این عامل به عنوان الگوی شناختی برتر معرفی شده و به طور غیرمستقیم انجام کنش مورد نظر را به سوژه القا می کند و او را به آگاهی می رساند؛ تا بدانجا که کودک یا نوجوان از خودگذشتگی کرده و گفتمان اتیک را رقم می زند. در اکثر نمایش نامه ها حرکت سوژه ای که به دنبال رفع نقصانی هستی شناختی است بر روی مربع معناشناسی از خود به دیگری صورت می گیرد و دشمنی ها و چندگانگی ها را به دوستی و یکدلی مبدل می سازد. توجه کیانیان به کودک و نوجوان تا حدی است که گاهی برای بزرگ ترها نقش عامل معین را پیدا می کنند. در واقع گفته پرداز به این شیوه به گفته یاب به طور غیرمستقیم القا می کند که توانایی انجام هر کاری را دارد.