نام پژوهشگر: هدایت اله غضنفری

ارزیابی قابلیت مناطق جهت توسعه جنگلداری شهری با استفاده از تحلیل تصمیم گیری چند معیاری مکانی( مطالعه موردی شهر سنندج)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان 1390
  صبا زمانی   نقی شعبانیان

با توسعه روزافزون شهر نشینی و بروز معضلات زیست محیطی، فضای سبز شهری نقش مهمی در حفظ و تعادل محیط زیست شهری و تعدیل آلودگی هوا پیدا کرده است. لذا این تحقیق با هدف مکان یابی عرصه هایی که قابلیت احداث جنگل کاری را دارند در محدوده ای با شعاع 10 کیلومتر از شهر سنندج (48145 هکتار) صورت گرفته است. ابتدا معیار های موثر بر هدف تحقیق، شامل عوامل رویشگاهی، شرایط اقتصادی- اجتماعی و کارکرد گردشگری شناسایی شدند. در مرحله بعد با گردآوری و تجزیه و تحلیل داده ها برای هر یک از عوامل مورد مطالعه در محیط arc gis لایه های اطلاعاتی تهیه شد. به منظور ارزیابی هر یک از لایه ها پرسشنامه هایی طراحی گردید که با بکارگیری روش تحلیل سلسله مراتبی (ahp) معیارهای مورد بررسی به صورت زوجی مقایسه شدند. بر اساس میزان اهمیت هر کدام از معیار ها در مکان یابی عرصه جهت جنگل-کاری به هر یک از عوامل وزن مناسبی اختصاص یافت. در نهایت کلیه ی لایه های اطلاعاتی در محیط arc gis همپوشانی شدند و نقشه قابلیت منطقه جهت جنگل کاری تهیه گردید. بر حسب ارزشی که به هربخش از منطقه مورد مطالعه اختصاص یافته بود نقشه نهایی مورد ارزیابی قرار گرفت و کل منطقه در 5 کلاسه طبقه بندی شد. مناطقی که بالاترین ارزش را به خود اختصاص دادند جهت احداث جنگل کاری در اولویت بالاتر قرار گرفتند.

جایگاه زغالگیری در نظام معیشتی ساکنان منطقه اولادقباد (لرستان – کوهدشت)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده منابع طبیعی 1392
  زینب گراوند   فرزاد اسکندری

در منطقه ی اولادقباد از توابع شهرستان کوهدشت واقع در زاگرس میانی، 35 درصد از ساکنان منطقه در کنار فعالیت های کشاورزی و دامداری، بخشی از درآمد سالانه ی خود را از طریق تولید زغال چوب تامین می کنند. قطع درختان برای تهیه هیزم و تولید زغال باعث تخریب شدید جنگل های این منطقه شده است. به همین منظور علل زغالگیری و جایگاه آن در نظام معیشتی خانوارهای زغالگیر دراین منطقه مورد بررسی قرار گرفت. تحقیق حاضر از نوع پیمایشی توصیفی است که در دو بخش انجام گرفت؛ بخش اول الگوی زمانی- مکانی برداشت چوب و کارایی کوره های زغالگیری در منطقه را مطالعه کرد و در بخش دوم جایگاه زغالگیری در نظام معیشتی خانوارهای منطقه مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری تحقیق شامل 398 خانوار زغالگیر و غیرزغالگیر 5 روستای منطقه ی اولادقباد است. حجم نمونه ی مورد بررسی بر اساس فرمول کوکران 65 خانوار زغالگیر و 65 خانوار غیرزغالگیر برآورد و برای گردآوری تمام اطلاعات اقتصادی- اجتماعی خانوارهای مورد بررسی از پرسشنامه استفاده شد. تجزیه و تحلیل آماری داده های گردآوری شده در محیط نرم افزار اس پی اس اس انجام شد. نتایج بخش اول نشان داد که مردم در این منطقه هیچ الگوی خاصی برای برداشت چوب ندارند و کارایی کوره های سنتی این منطقه نسبت به کوره های سنتی سایر مناطق بالاتر است اما نسبت به کوره های مدرن کارایی پایین تری دارند. نتایج بخش دوم نشان می دهد اختلاف سود کل دو گروه زغالگیر و غیر زغالگیر در سطح احتمال 5 درصد از نظر آماری معنی دار می باشد. سود کل گروه زغالگیر نسبت به گروه غیرزغالگیر پایین تر برآورد شد که این اختلاف، سبب گرایش گروه زغالگیر به زغالگیری برای جبران این اختلاف سود شده است. با توجه به تخریب شدید و تغییر در پوشش جنگل های منطقه، برنامه ریزی برای مدیریت بهینه در این منطقه از اهمیت ویژه ای برخورددار می باشد. به علاوه، مدیریت اعمال شده باید با شرایط منطقه مطابقت داشته باشد؛ در غیر این صورت فعالیت زغالگیری توسط مردمان این منطقه سبب نابودی جنگل های این منطقه خواهد شد.

ارزیابی آینده نگرانه میزان وابستگی جوامع محلی به جنگل در آرمرده
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده منابع طبیعی 1393
  شهین شامحمدی   بایزید مردوخی

جنگلهای زاگرس، از گذشته های دور محلی برای اسکان جنگل نشینانی بوده که معیشت آنها عمدتا متکی به سیستم های جنگل چرایی سنتی بوده است. از زمان ملی شدن جنگلها در سال 1341 سیاست حفاظتی برای احیای این بوم سازگان اتخاذ گردیده که در بسیاری موارد منجر به بروز ناسازگاریها و کشمکشهای زیادی بین مردم و سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری شده است. این ناسازگاری بعنوان مهمترین عامل عدم موفقیت طرحهای جنگلداری در این منطقه شناخته شده است. از طرف دیگر، به دلیل تغییرات سریع اجتماعی و اقتصادی، مدیران اغلب مجبور به تغییر پی در پی طرحها هستند. برنامه ریزی مبتنی بر سناریو روشی است که می توان به وسیله آن متغیرهای متعددی را در نظر گرفت و در نتیجه، برای شرایط محتمل آینده برنامه ریزی نمود. این تحقیق با هدف شناسایی و اولویت بندی متغیرهای موثر بر نگرش، رفتار و خواسته های جنگلنشینان از منابع جنگلی انجام شد. روش آینده نگری برای ایجاد سناریوهای مدیریتی جنگلهای آرمرده در یک افق زمانی راهبردی 20 ساله مورد استفاده قرار گرفت. چهار سناریوی ادامه روند کنونی، بهبود جنگل (سناریوی مطلوب)، تخریب جنگل و سناریو نامطلوب مهمترین آینده های ممکن از نظر کارشناسان پاسخگو در این تحقیق بود. اجماع نظر کارشناسان مشخص نمود که سناریوهای تخریب جنگل، بهبود (مطلوب ممکن)، ادامه روند و بهبود (مطلوب غیرممکن) به ترتیب بیشترین احتمال تحقق را در افق 1404 به خود اختصاص داده اند.