نام پژوهشگر: احمد پهلوان روی

تأثیر استخراج معادن گچ و رس بر عملکرد اکوسیستم های بیابانی با استفاده از تحلیل عملکرد چشم انداز (lfa) (مطالعه موردی: دشت سگزی اصفهان)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده منابع طبیعی 1392
  امیر جوزقیان   حسین بشری

یکی از عوامل مؤثر بر تخریب خاک، بهره برداری غیر اصولی از معادن است. اصفهان در سال های اخیر بدلیل عدم برنامه ریزی صحیح در جهت استفاده از معادن موجود در اکوسیستم سگزی، به محل تولید انواع آلاینده های ناشی از فعالیت معادن تبدیل شده است. فرسایش در اثر گود برداری ها، تغییر در زیستگاه موجودات زنده، کاهش کیفیت و کمیت آب های سطحی و زیر زمینی و افزایش خسارات ناشی از بادهای حامل ذرات خاک به تأسیسات، از جمله مهم ترین مشکلات حاصل از فعالیت های معدن کاوی در منطقه سگزی اصفهان است. هدف این مطالعه، بررسی تغییرات ساختاری و عملکردی اکوسیستم مناطق معدن کاوی شده سگزی اصفهان و مقایسه میزان اثر تخریب بر عملکرد مناطق تحت بهره برداری گچ و رس خاک بود. دو سایت تحت استخراج معدن گچ و یک سایت تحت بهره برداری معدن رس، و برای هر کدام، یک مکان بکر دست نخورده جهت مقایسه انتخاب گردید. در هر یک از سایت ها، سه ترانسکت 50 متری مستقر شد. در طول هر ترانسکت به طور پیوسته، طول و عرض لکه ها (زیر بوته های گیاهی) و طول میان لکه ها (بین بوته ها) و تعداد 11 شاخص حفاظت در برابر پاشمان، پوشش لاشبرگ، پوشش نهانزادان، شکستگی پوسته، نوع و شدت فرسایش، مواد رسوبی، طبیعت سطح خاک، آزمایش پایداری در برابر رطوبت، پوشش گیاهان چند ساله، ناهمواری سطح خاک و بافت خاک در هر یک از لکه های پوشش گیاهی و میان لکه ها در مناطق مرجع و معدنی ثبت و امتیاز دهی شد. فاکتور های ارتفاع، عرض، ضخامت تاج پوشش، حجم گیاه و تعداد بوته در 100 متر مربع نیز برای ارزیابی ساختار پوشش گیاهی مناطق مرجع رس و گچ با استفاده از روش نقطه یک چهارم متمرکز pcq)) اندازه گیری شد. پس از ارزیابی سطح خاک، در طول ترانسکت های مستقر شده در مناطق مرجع و معدنی هر یک از سایت های رس و گچ، در زیر بوته های گیاهی و فضای بین لکه ای، بطور تصادفی مقدار 5 کیلو گرم خاک از عمق صفر تا 15 و 15 تا 30 سانتی متری برداشت شد و پارامترهای ph, ec, caco3, caso4 و ماده آلی، رس و سیلت و شن مورد اندازه گیری قرار گرفت. روش تحلیل عملکرد چشم انداز (lfa) به منظور ارزیابی تخریب و پیگیری هر نوع بازسازی متعاقب آن استفاده شد. نتایج نشان داد که عملیات استخراج معدن، بر ساختار، عملکرد، پوشش گیاهی و ویژگی های فیزیکی و شیمیایی خاک منطقه سگزی تأثیر گذاشته است. بر اساس نتایج، کلیه شاخص های عملکردی و ساختاری در مناطق تحت استخراج معدن کاهش یافته و ساختار و عملکرد در مناطق مرجع بویژه مرجع گچ وضعیت بسیار بهتری نسبت به مناطق معدنی دارد (05/0= α). ساختار و عملکرد مناطق مورد بررسی با تغییر برخی از فاکتور های فیزیکی- شیمیایی خاک در اثر عملیات معدن دستخوش تغییرات شده بود(05/0= α). تغییرات بوجود آمده در وضعیت پوشش گیاهی و خاک منطقه گواه روند بیابانزایی رو به رشدی است که اگر از حد آستانه بگذرد، موجب به وجود آمدن اثرات جبران ناپذیر و غیر قابل برگشتی در کل استان اصفهان خواهد شد که ممکن است اثرات آن متوجه دیگر مناطق کشور هم بشود.

بررسی اثرات تغییرپذیری اقلیمی بر رفتار هیدرولوژیک حوزه آبخیز مند
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده منابع طبیعی 1392
  شهرام کیانی   محمد نهتانی

دو عامل مهم تاثیر گذار بر رفتار هیدرولوژیک حوزه های بزرگ آبخیز، تغییر پذیری اقلیمی و تغییر کاربری اراضی می باشند. حوزه آبخیز مند سطح بسیار وسیعی از استان فارس را در بر گرفته و علاوه بر دارا بودن تغییر پذیری شدید مکانی و زمانی اقلیمی، همواره دست خوش تغییرات انسانی بوده است. به منظور مدیریت جامع این حوزه آبخیز درک رفتار هیدرولوژیک آن ضروری است. در این تحقیق با استفاده از آنالیز های آماری و رویکرد مدل سازی هیدرولیکی به بررسی اثرتغییر پذیری اقلیمی بر رفتار هیدرولوژیک حوزه آبخیز مند پرداخته شد. نتایج مطالعه نشان داد که بر خلاف بارندگی حوضه، رژیم جریان در آن تغییرات زیادی داشته است. اگرچه میانگین دمای سالانه و فصلی در این حوضه روند افزایشی دارد. بررسی ارتباط میان تغییر پذیری بارندگی و چرخش های بزرگ اتمسفری نیز حاکی از تاثیر بسیار کم این چرخش ها بر رژیم بارندگی است. بنابراین، نتایج بیانگر تاثیر ضعیف تغییر پذیری اقلیمی بر رفتار هیدرولوژیک این حوضه میباشد. نتایج مدل سازی هیدرولوژیکی نیز بر این واقعیت مدعا است زیرا که رواناب شبیه سازی شده تفاوت چشمگیری با رواناب مشاهده ای داشت. رودخانه قره آغاج در تابستان 1362، رودخانه مند در زمستان و بهار 1378 و رودخانه شور دهرم نیز در تمام فصل های سال 1372 یک کاهش شدید داشته است، در حالی که رژیم بارندگی فقط در زیر حوزه قره آغاج روند منفی و در سال 1374 افت شدیدی داشت. بیشترین همبستگی (41/0) را بارندگی سالانه زیرحوزه قره آغاج با الگوی انسو داشت که رقم بالایی به حساب نمی آید. نتایج مدلسازی هیدرولوژیکی نشان داد که تغییرات رژیم جریان بیشتر ناشی از تغییر کاربری اراضی بوده است تا تغییرپذیری اقلیمی زیرا که رواناب شبیه سازی شده تفاوت چشمگیری با رواناب مشاهده ای داشت.