نام پژوهشگر: پروانه شایسته فر

ارزشیابی برنامه ملی " حذف کنکور سراسری" : اعمال ارزشیابی جامع چند محوره به جای روشهای تک محوره در نظام آموزش زبان انگلیسی کشور
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1392
  پروانه شایسته فر   غلامرضا کیانی

پیرو سیاستگذاری های اخیر کشور در خصوص اصلاح نظام سنجش و پذیرش دانشجو، "قانون پذیرش دانشجو در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی کشور" (مصوب مجلس شورای اسلامی، 1386) حذف تدریجی نظام کنکور-محور و تاثیر سوابق تحصیلی دانش آموزانرا ضروری می داند. بر اساس این قانون، طی فاز اول برنامه جدید (یعنی فاز تدریجی حذف کنکور سراسری در بازه زمانی 1387 تا 1394) نمرات دانش آموزان در کلیه دروسی دبیرستانی که امتحان آنها سالیانه به صورت هماهنگ و سراسری برگزار می گردد، به تدریج جایگزین نمرات کنکور سراسری می گردد.از اینرو، به جای سنجش دانش زبان انگلیسی توسط بخش زبان انگلیسی کنکور سراسری به تدریج آزمون های زبان انگلیسی دبیرستان ملاک سنجش قرار خواهند گرفت.هدف از انجام این پژوهشارزشیابی-محور که همزمان با فاز اول این تغییر صورت گرفته، از سویی، بررسی اهداف،مفروضات، و مبنای نظری سیاستگذاریچنین تحولی بوده (مرحله اول ارزشیابی: ارزشیابی سیاستگذاری تغییر)، و از سویی دیگر، بررسی میزان تحقق این اهداف در نظام آموزش عمومی زبان انگلیسی کشوراست (مرحله دوم ارزشیابی: ارزشیابی روند و مرحله اجرایی تغییر) . به عبارتی،پژوهش حاضر در مرحله دوم ارزشیابیخود به بررسی میزان تحقق آثار و تبعات این طرحدر نظام آموزش زبان انگلیسی و از دیدگاه افراد ذی ربط و ذی نفع این نظام آموزشی پرداخته است. در راستای اهداف فوق، پژوهش حاضر از یک الگوی ارزشیابی ترکیبی بهره گرفته که متشکل است از الگوی های "ارزشیابی مشارکتی"، به منظور مشارکت افراد متفاوت ذی ربط و ذی نفع در امر ارزشیابی و در نظر گرفتن دیدگاه و نقطه نظرات آنها؛ "ارزشیابی برآیند-محور"، به منظور بررسی برآیندها و تبعات این نظام در حیطه زبان انگلیسی و نیز بر تحقق عدالت در سنجش و پذیرش؛ و "ارزشیابی تئوری-محور" که در قالب ارائه الگوی نظری به بررسی آثار و تبعات این طرح در حیطه یادگیری زبان انگلیسی پرداخته است. این الگوی تدوین شده مورد اعتبارسنجی قرار گرفته و سپس به عنوان "الگوی یادگیری زبان انگلیسی در بستر تغییر آزمون" معرفی گریده است. جامعه آماری این پژوهش در کل 14 نفر سیاستگذار رده بالای آموزشی، 423 نفراز رده آموزش زبان انگلیسی(8 استاد دانشگاه، 8 سر گروه و407 دبیر) و 700 نفر از رده متربی (دانشجوی زبان انگلیسی و دانش آموز سال سوم) می باشند.در مرحله اول ارزشیابی، اطلاعات مربوط به سیاست ها ومبنای نظری این تغییر با استفاده از روش دلفی و از طریق انجام مصاحبه و توزیع پرسشنامهجمع آوری گردید. تلفیق این نتایج، مطالعه اسناد بالادستی، وادبیات موجود منجر به ساخت ابزار مورد نیاز پژوهش همچون پرسشنامه مصاحبه و پرسشنامه های ساختار-یافته (پرسشنامه آثار و تبعات نظام جدید سنجش و پذیرش دانشجو) گردید. پس ازاعتبار سنجی کلیه ابزارها، اطلاعات لازم از افراد ذی ربط/ذی نفع آموزشی-یادگیری استانهای تهران، اصفهان و مازندران جمع آوری و سپس مورد تجزیه/تحلیل آماری قرار گرفت. تحلیل داده ها از طریق روشهای آماری میانه و انحراف معیاردر روش دلفی، تحلیل کیفی، تحلیل اسنادی، تحلیل عاملی (اکتشافی و تاییدی)، آزمون خی-دو، و مدل مسیر توسط نرم افزارamos انجام گرفت. نتایج حاصل از مطالعه دلفی در مرحله اولبیانگر توافق سیاستگذاران بر سه محور اصلی است: 1) نظام جدید به عنوان اهرم مولد آثار و پیامدهای مطلوب در نظام یاددهی-یادگیریو برقراری عدالت در آزمون ؛ 2) تغییر پارادایم "روان-سنجی" به "سنجش آموزشی"؛ و 3) چالش های پیش رو.بر اساس یافته های مرحله دوم ارزشیابی، آثار و پیامدهای نظام جدید درزمینه "آموزش و برنامه ریزی دبیران زبان انگلیسی"طبق اهداف سیاستگذاری تحقق نیافته است. افزون بر این،از نظر افراد جامعه آماری پژوهش،اعمال سابقه تحصیلی بر اساس آزمون های پایانینه تنها تضمینی برای ایجاد عدالت در سنجش و پذیرش نخواهد بود، بلکهتاثیر چندانی بر تحقق اهداف یادگیری (شناختی، عاطفی) نمی گذارد. نتایج حاصل از آزمون مدل ساختاری ابتدا بیانگر تایید این مدل بوده و سپسمعناداربودن شاخص های "انگیزه یادگیری" و "نگرش به تغییر"را نشان می هند. در حقیقت بر اساس نتایج، این دو شاخص نشانگر مهمترین تاثیر مستقیم بر یادگیری در بستر تغییر می باشند اگرچهاز دیدگاه متربیان نظام جدید درافزایش این دو عامل و یا کاهش میزان اضطراب چندان کارآمد به نظر نمی رسد وشواهد نشان دهنده میزان قابل توجهی ازاضطراب و استرس می باشد. از سوی دیگر، نتایج مرتبط با عملکرد کلاسی دانش آموزان نشان دهنده فعالیت های مربوط به همه مهارتهای زبان آموزی نیست بلکه حاکی از غلبه همان دسته از فعالیت ها و مهارتهای ادراکی است که در نظام کنکور-محور ساری و جاری است. این نتایج مهر تاییدی است بر دیدگاه اساتید و سرگروه های زبان انگلیسی که با استفاده از روش های مصاحبه به دست آمد. این گروه از ذی ربطان/ذی نفعان آموزشی، آزمون های سراسری فعلی که توسط وزارت آموزش و پرورش تهیه، اجرا، و تصحیح می گردند را ابزار مناسبی برای سنجش توانایی واقعی زبان آموزان نمی دانند و آنها را فاقد اعتبار لازم برای سنجش کلیه مهارت های دانسته، معتقدند که آثار وتبعات منفی بر یاددهی-یادگیری همچنان به قوه خود باقی خواهد ماند. در راستای اهداف پژوهش، نقاط قوت و ضعف نظام جدید نیز مورد بررسی قرار گرفت. به طور کلی، نتایج حاکی از آن است که "ایده آل های" سیاستگذاران در نظام آموزش زبان انگلیسی به اندازه ای که آنان امید دارند محقق نمی گردد.بر خلاف تغییر دیدگاه های سنتی سنجش و پذیرش و نیز لحاظ نمودن سابقه تحصیلی که از نقاط مثبت این طرح به شمار می روند، سیاستگذاران در عمل همان سیاست های گزینشی سابق را برای جایگزین کنکور دنبال نموده، که با وجود چالش ها، نقاط ضعف و تهدیدهای موجود نظام جدید را به برنامه ای نا مناسب و خلاف جهت اهداف ایده آل تبدیل می نماید. ارزشیابی زود هنگام یا ارزشیابی "مرحله سیاستگذاری" و "مرحله اجرایی" نظام جدید سنجش و پذیرش دانشجو که محور اصلی این پژوهش بوده نه تنها به بررسی "ایده آل ها در سیاستگذاری" و نیز "تحقق آنها در عمل" تاکید داشته بلکه بیانگرلزوم اعتبار سنجی یک آزمون پر اهمیت کشوری از نظر آثار وتبعات آن ازمنظرافراد ذینفع و ذی ربط این نظام می باشد .

احتیاجات زبان انگلیسی برای اهداف آموزش دانشگاهی دانشجویان ایرانی شیمی: درک نیازها و محدوده مشکلات
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  فاطمه رستمی   امیر مهدوی زفرقندی

تشخیص و تحلیل نیازها از عوامل مهمی هستند که در برنامه آموزش زبان خصوصا در برنامه های آموزش انگلیسی با اهداف دانشگاهی و با اهداف ویژه مورد بحث و بررسی قرار می گیرند. بخودی خود، یک برنامه آموزش انگلیسی با اهداف دانشگاهی باید هم بر پایه بررسی نیازها وهم با در نظر گرفتن حوزه های مشکلاتی که این فراگیران تجربه میکنند، بنا گردد. بنا بر این هدایت اصولی تحلیل نیازها و ارزیابی حوزه های مشکلات بر اساس جنبه های فکری دانشجویان و اساتید در جا یی که انگلیسی با اهداف دانشگاهی بکار برده میشود امری لاینفک میباشد. این پژوهش تحلیلی از درک نیازها ، کمبودها و نقصهای مداوم دانشجویان شیمی را در یادگیری زبان مورد بررسی قرار داده و همچنین از نظرات فارغ التحصیلان شیمی و اساتید زبان انگلیسی در این راستا بهره برده است. با توجه به این اهداف در این پژوهش از دو روش کمی و کیفی و تکنیکهای سه گانه جمع آوری داده ها استفاده شد. اولین مرحله در اجرای این تحقیق مشاهده کلاسهای متفاوت انگلیسی با اهداف ویژه در دانشگاههای مختلف بود. مرحله دوم اجرای مصاحبه های شفاهی آزاد با دانشجویان و اساتید بود. مرحله سوم روند جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه بود که یکی از ابزارهای اصلی این پژوهش را تشکیل می داد.این ابزار بر اساس ادبیات موجود، مشاهدات حاضر و مصاحبه های انجام شده بود. 120 دانشجوی شیمی 20 استاد در دانشگاههای شیمی گیلان و تهران و مرکز تحقیقات شیمی و مهندسی ایران به این پرسشنامه ها پاسخ دادند که در باره مهارتهای ضروری زبان انگلیسی دانشجویان و حوزه های مشکلات از آنان پرسش می کرد. سپس پاسخهای دانشجویان با یکدیگر و با پاسخهای اساتید مقایسه شد تا میزان موافقت پاسخها بین گروهها بدست آید. بعد با یک نمونه از شرکت کنندگان شیمی مصاحبه شد و پاسخ آنان با پاسخ های پرسشنامه مطابقت شد تا اطلاعات حقیقی بدست آورده شود. نتایج حاصله از همه پاسخ دهندگان نشان داد که در رابطه با مطالعات دانشگاهی و مشاغل آینده انگلیسی بسیار مهم است. دانشجویان مشابه با اساتید زمانیکه میزان درجه اهمیت مهارتها مورد سوال بود خواندن را بعنوان مهمترین مهارت بیان نمودند. آنان همچنین دامنه لغات و سرعت خواندن را بعنوان مهارتهای اصلی و مهارت نوشتاری را دارای اهمیت کمتر در مطالعات دانشگاهی لحاظ نمودند. به طور کلی با توجه به مشکلات، کمبودها و نقایص بسیاری از دانشجویان موارد زیر را دارای اهمیت ارزیابی نمودند: سطح پایین مهارت زبانی، دامنه محدود لغات، سرعت پایین خواندن، درک خواندن ضعیف، توانایی گفتاری ضعیف، کلاسهای خسته کننده، سطح پایین مهارت زبانی اساتید، کلاسهای معلم محور و کمبود فعالیتهای کلاسی دانشجویان. در حالیکه اساتید توانایی ضعیف نوشتاری و ضعف دانش محتوایی اساتید را بعنوان دو محدوده دیگر از مشکلات بیان کردند، دانشجویان سرعت پایین خواندن و توانایی پایین صحبت کردن و کلاسهای خسته کننده و ضعف مهارت انگلیسی اساتید را مطرح نمودند.علاوه بر این با توجه به اختلاف بارز بین این دو گروه اساتید به همان درجه که دانشجویان در یافتند، مهارت پایین زبان انگلیسی اساتید را حایز اهمیت بالا ندانستند.مطابق با این میزان درجه بندی اهمیت دانشجویان از کلاسهای خسته کننده و توانایی ضعیف خواندن بطور معنی داری از درجه بندی اساتید بالاتر بود. وقتی از آنان درباره پیشنهاد یک برنامه تحصیلی مفید و پر بار سوال شد شرکت کننده گان برنامه تحصیلی زبان عمومی در ترم اول که به دنبال آن سه سال کلاسهای زبان تخصصی پی در پی در سالهای بعد را در بر داشته باشد، پیشنهاد نمودند. این تحقیق پیشنهادهایی را درباره بهبود کلاسهای آموزش زبان انگلیسی با اهداف دانشگاهی در آموزش دانشگاهها و برای پیشرفت توانایی انگلیسی دانشجویان و رسیدن به نیازهای زبانی و تخصصی دانشگاهی دانشجویان، دارا می باشد.

درک دانش آموزان دبیرستانی از نوع کنترل اعمال شده توسط دبیران زبان انگلیسی و ارتباط انواع کنترل با عملکرد پایانی دانش آموزان در آزمون زبان انگلیسی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1386
  پروانه شایسته فر   غلامرضا کیانی

چکیده ندارد.