نام پژوهشگر: علیرضا دادور کاشانی

تاثیر استراتژی و باورهای زبان آموزان ایرانی در یادگیری واژگان زبان انگلیسی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کاشان 1387
  علیرضا دادور کاشانی   محمد ریوف معینی

تحقیق حاضر باورها و استراتژی های زبان آموزان ایرانی در ارتباط با یادگیری واژگان زبان انگلیسی را مورد مطالعه قرار داده است و اهداف مختلفی را دنبال می کند.اهداف مختلف تحقیق عبارتند از: مطالعه باورهاو استراتژی های زبان آموزان ایرانی ، بررسی ارتباط بین استراتژی ها و باورهای آنها،مقایسه باورها و استراتژی های زبان آموزان سال اول،سال دوم،سال سوم و سال چهارم دانشگاه با یکدیگر، مطالعه تاثیر باورها و استراتژی ها بر روی نتایج یادگیری لغات در زبان انگلیسی و بررسی ارتباط بین جنسیت زبان آموزان و باورها و استراتژی های آنها. افراد شرکت کننده در تحقیق دانشجویان زبان انگلیسی دانشگاه کاشان بودند که تعداد آنها دویست و سیزده نفر بود. محقق به منظور جمع آوری اطلاعات در این زمینه از چهار ابزار تحقیق استفاده کرد که عبارتند از : یک پرسشنامه در مورد باورهای زبان آموزان در ارتباط با یادگیری لغات، یک پرسشنامه به منظور پی بردن به استراتژی های مورد استفاده آنها و دو تست لغت به منظور سنجش یادگیری لغات.پرسشنامه باور شامل ده فاکتور و چهل و شش جمله بود. فاکتورهای پرسشنامه باور عبارتند از: نگرش مثبت، نگرش منفی، نگرش خنثی،نظرو باور زبان آموزان در مورد اهمیت یادگیری لغات در یادگیری زبان، یادگیری لغات از طریق متن، یادگیری لغات خارج از متن، یادگیری لغات با استفاده از ترکیبی از استراتژی ها، تدریس لغات و استراتژی های یادگیری لغات، ابعاد یادگیری لغات و دیگر باورها. پرسشنامه مربوط به استراتژی نیز شامل ده فاکتور و پنجاه و سه جمله بود. فاکتورهای پرسشنامه استراتژی عبارتند از:استراتژی یادگیری لغات از طریق لیست لغات و تمرین و تکرار آنها، استفاده از استراتژی تکرار خلاق، یادداشت برداری، حدس زدن معنی آنها، فرهنگ لغت، منابع و کتابهای مختلف، تصویر لغات در ذهن و ارتباط بعضی لغات با لغات دیگر، استراتژی درک ، مدیریت و استراتژی های متفرقه. نتایج تحقیق نشان داد که اکثر زبان آموزان ایرانی نسبت به یادگیری لغات در زبان انگلیسی نگرش خنثی داشته و اکثر آنها از استراتژی درک استفاده می کنند و ارتباط ضعیفی بین باورها و استراتژی های آنها وجود دارد. مقایسه باورهای زبان آموزان چهار سال نشان داد که عقیده و باور آنها در مورد یادگیری لغات با هم تفاوتی ندارد اما بین زبان آموزان سال اول و زبان آموزان سال دوم و سوم در استفاده از استراتژی یادداشت برداری تفاوت معناداری وجود داشت. در پایان، یافته های تحقیق نشان داد که زبان آموزان مذکر نسبت به زبان آموزان مونث نگرش منفی تری نسبت به یادگیری لغات داشتند اما ، با اینکه زبان آموزان مذکر و مونث در استفاده از استراتژی با هم تفاوت معنا داری نداشتند،بین عملکرد زبان آموزان مذکر دردو تست لغت و عملکرد زبان آموزان مونث تفاوت معناداری دیده شد.