نام پژوهشگر: بهاره عباسی عبدلی

بررسی ضمیر ناخودآگاه جمعی در شعر فروغ فرخ زاد
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده ادبیات، زبانهای خارجی و تاریخ 1388
  بهاره عباسی عبدلی   سهیلا صلاحی مقدم

چکیده این پژوهش با عنوان "بررسی ضمیرناخودآگاه جمعی در شعر فروغ فرخ زاد" برآن است تا شناختی ژرف از ضمیرناخودآگاه جمعی و نمودهای آن با چشم اندازی نو به شعر شاعر معاصر، فروغ فرخ زاد عرضه بدارد. کارل گوستاو یونگ (1875-1961) ، روانکاو مشهور قرن بیستم به عنوان نخستین کسی که ناخودآگاه جمعی را مطرح کرد، قایل به دو گونه ناخودآگاه درروان هر فرد بود : فردی و جمعی. این قسمت از روان همگانی شامل محتویاتی است که همه جا و درهمه کس یکسان بروز می کند. محتویات این ناخودآگاه آرکی تایپ» نام دارد. واژه "آرکی تایپ" در فارسی به "کهن الگو"، "نمونه ازلی"، "صور اساطیری" و "صور ازلی"، برگردان شده است. باتوجه به گستردگی کهن الگوها، نگارنده برآن شد تا سه کهن الگوی "رویا، سفر و مرگ" را در تمامی اشعار "فروغ فرخ زاد" که شامل پنج مجموعه "اسیر"، "دیوار"، "عصیان"، "تولدی دیگر" و "ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد" می باشد، مورد بررسی قرار دهد.در تمام طول این پژوهش، سعی برآن بوده تا به بازتاب، کارکرد و ساختار این سه کهن الگو از طریق تحلیل نمادین هریک از اشعار مورد نیاز، پرداخته شود. از آنجایی که اندیشه های کارل گوستاو یونگ در نقد ادبی تاثیر به سزایی داشته است، مبانی نظری این پژوهش نیز بر پایه نظریات او شکل گرفته است. با بررسی های انجام شده چنین به دست آمد که "ضمیر ناخودآگاه جمعی" و نمودهای آن بخش گسترده ای از اشعار "فروغ" را شامل می شود. "رویا" به سه شکل 1.آرزوها، 2.خیال پروری ها، 3. خواب گونه ها، "سفر" به سه شکل 1. سفرهای واقعی (جسمانی)، 2. سفرهای رویایی (خیالی)، 3. گذرگونه ها (همچون سیر ذهن او به درون یا به گذشته و برگشت به حال) و مرگ به دو شکل 1. نیست ها، 2. رستاخیزها در شعر او به صورتی نمادین و سمبولیک ظهور یافته اند. کلید واژه: ضمیر ناخودآگاه جمعی، فروغ فرخ زاد، کهن الگو.