نام پژوهشگر: هدی سلیمانی فرخ زاده

تدوین استراتژی های مدیریت جمع آوری پسماند
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم اجتماعی و اقتصادی 1388
  هدی سلیمانی فرخ زاده   لطف الله فروزنده دهکردی

امروزه در جهانی که آهنگ و پیچیدگی دگرگونی ها، هر نوع مقاومت را درهم می شکند و مرزهای پذیرفته شده مکان، زمان، صنعت، بازار، بخش های خصوصی، عمومی و اجتماعی را درهم می ریزد، شرط لازم و ضروری برای بقا و توسعه، ایجاد بستری مناسب برای انعطاف پذیری در فرآیندها، نگرش ها، فن آوری ها و ارزش های سازمان می باشد. بدین معنی که با هرگونه تغییری، سازمان قادر به ادامه ارایه بهترین و بدترین محصول یا خدمت باشد. فرآیند برنامه ریزی استراتژیک، فرآیندی است که شرکت های موفق و صاحب نام دنیا در سطوح مختلف ملی و بین المللی از آن برای هدایت و پیشبرد برنامه ها و فعالیت های خود با افق بلندمدت در جهت رسیدن به رسالت یا مأموریت سازمانی بهره می گیرند. این شرکت ها برنامه ریزی استراتژیک را وسیله ای برای دسترسی به اهداف بلندمدت قلمداد می کنند و بسیاری از آنها قسمت عمده ای از موفقیت های خود را مرهون به کارگیری این نوع برنامه ریزی می دانند. آنها برنامه ریزی استراتژیک را نوعی از برنامه ریزی می دانند که با بررسی محیط داخلی و خارجی و تعیین نقاط قوت و ضعف داخلی و فرصت ها و تهدیدات محیطی و نیز ضمن در نظر داشتن رسالت و اهداف بلندمدت سازمان، از بین گزینه های مختلف استراتژیک اقدام به انتخاب استراتژی هایی می-نمایند که باعث رشد و تعالی سازمان و پیشتازی آنها در محیط رقابتی می شود. این تحقیق در سازمان خدمات موتوری شهرداری تهران متولی جمع آوری، حمل و انتقال مواد زاید جامد انجام شده است و اهدافی را که دنبال می کند، شناسایی موقعیت فعلی، تدوین استراتژی های کلان و به تبع آن استراتژی های وظیفه ای سازمان خدمات موتوری می باشد که برای تحقق این اهداف سوالات زیر در پژوهش طرح گردیدند: آیا موقعیت سازمان خدمات موتوری در ناحیه تهاجمی است؟ استراتژی های برتر سازمان خدمات موتوری با توجه به تکنیک swot و qspm چیست؟ استراتژی های وظیفه ای سازمان خدمات موتوری با توجه به استراتژی های کلان سازمان چیست؟ روش گردآوری داده ها به صورت میدانی بوده و از پرسشنامه بر مبنای طیف لیکرت و مصاحبه برای جمع آوری داده ها و اطلاعات اولیه تحقیق استفاده شده است. جامعه آماری شامل آن دسته از کارکنان و مدیران و متخصصان سازمان خدمات موتوری که به نوعی مسوول و یا سرپرست حوزه های مختلف این سازمان هستند، جز جامعه آماری تحقیق به شمار می آیند. تعداد مدیران ارشد، مدیران میانی، سرپرستان، کارشناسان ارشد و کارشناسان مرتبط با موضوع پژوهش و مطابق اسناد اداره امور پرسنلی سازمان حدوداً 95 نفر می باشد، به جهت محدود بودن حجم آماری و دقت بیشتر، برای ارزیابی موقعیت سازمان و همچنین تدوین و اولویت بندی استراتژ های برتر سازمان از کل جامعه آماری و برای تدوین و اولویت بندی استراتژی های وظیفه ای از بیست درصد جامعه آماری به عنوان نمونه استفاده گردید. بر این اساس تعداد 95 پرسشنامه توزیع شده و تعداد 77 پاسخنامه سالم و قابل سرشماری، دریافت گردیده است. برای سنجش اعتبار پایایی پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ استفاده شده که مقدار اعتبار پرسشنامه برابر 0/99 گردیده است و برای تأیید روایی نیز از روش پیش آزمون در ابتدا و سپس بهره گیری از نظرات کارشناسانه اساتید دانشگاه، خبرگان فن و مدیران بهره گرفته شده است. در تحقیق حاضر ابتدا به کمک مدل تدوین استراتژی، ماتریس swot مهم ترین عوامل اثرگذار داخلی و خارجی شناسایی شد و به کمک ماتریس و تکنیک های ie و qspm موقعیت سازمان شناسایی، استراتژی های کلان و به تبع آن استراتژی های وظیفه ای سازمان تدوین و در نهایت بر اساس نظر مدیران و کارشناسان سازمان اولویت بندی شدند. در انتها نیز با توجه به نتایج بدست آمده و تحلیل آنها، پیشنهادهایی برای موثر واقع بودن برای بهره وری و موثر بودن هرچه بیشتر سازمان، ارایه گردیده و همچنین خطوط راهنمای تحقیقات آتی برای علاقه مندان مشخص شده است.