نام پژوهشگر: زهرا سبحانی

ارایه مدلی برای چیدمان کاربری اوقات فراغت در شهر تهران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم انسانی و اجتماعی 1388
  زهرا سبحانی   محمد رضا پورمحمدی

بخشی از انتقادهایی که امروزه از شهرها به عمل می آید متوجه یکنواختی و کسالت بار بودن زندگی در شهر و فضاهای شهری است. ساخت و ساز شتاب چشم گیری به خود گرفته است و آمارها و شواهد حکایت از رشد و گسترش مادی و فیزیکی شهرها دارد. با وجود این، شهرها بدون توجه به اهمیت نیازهای فرهنگی – به ویژه نیازهای فراغتی شهروندان – توسعه می یابند. با توجه به شرایط و مشکلات شهرنشینی، موضوع گذران اوقات فراغت و فضاهای فراغتی به یکی از محورهای اساسی در برنامه ریزی و مدیریت شهری تبدیل شده است. رویکردهای نوین در برنامه ریزی شهری ایجاد فضاهای فراغتی و تأمین تسهیلات تفریح، ورزش، آموزش و هنر برای عموم شهروندان را سرلوحه کار خود قرار داده اند و توسعه این فضاها را از عوامل لازم در اعتلای کیفیت محیط و زندگی شهری محسوب می نمایند.به نظرمی رسد از نظر اجتماعی و فرهنگی فضاهای فراغتی و حضور و مشارکت مردم در این فضاها موجب ارتقاءفرهنگ شهری و مشارکت در زندگی جمعی می شود. مبنای نوشتار حاضر، بررسی رابطه استفاده از فضای فراغتی و اعتلای فرهنگ شهری وسنجش تناسب میان« وسعت فضای فرهنگی موجود» با« میزان مشارکت مردم» در امور فرهنگی است. برای انجام این بررسی داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه از مناطق نمونه جمع آوری شد .پس از استخراج نتایج پرسشنامه ها ، بااستفاده از نرم افزار spss محاسبات ریاضی برای یافتن رابطه میان متغیرها انجام شد . نتایج به دست آمده بیانگر عدم وجود ارتباط میان افزایش کمی فضاهای فراغتی و اعتلای فرهنگ شهری است .در باره موضوع نقش افزایش فضاهای فراغتی در افزایش مشارکت شهروندان نتایج به دست آمده حاکی از وجود ارتباط میان متغیر های « افزایش وسعت فضاهای فراغتی» و« میزان مشارکت شهروندان» می باشد .ازسوی دیگر،دیدگاه های استفاده کنندگان درباره فضای فراغتی در زمره مهم ترین معیارهای نیاز سنجی و مکان یابی این فضاها می باشد. برنامه ریزی برای این نیاز شهروندان در شهر تهران تنها با بررسی امکانات و محدودیت ها میسر نیست و نظر شهروندان – که برنامه ریزی برای آنها صورت می گیرد – نقشی اساسی در آن ایفا می کند. شرایط متفاوت مردم و گروه های اجتماعی ساکن در شهر خواسته های متفاوتی را به وجود می آورد که باید در هر برنامه ریزی مد نظر قرار گیرد. شناخت دیدگاه ها ، ویژگی ها و نیازهای شهروندان می تواند در برنامه ریزی فضاهای فراغتی و تفریحی به برنامه ریزان شهری کمک کند. به نظر می رسد در برنامه ریزی برای ایجاد فضای گذران اوقات فراغت در شهر تهران به عوامل موثر بر دیدگاه ها و نگرش های شهروندان در این باره توجه نمی شود. این عدم توجه را می توان بعد پنهان و یاحلقه مفقوده برنامه ریزی ، طراحی و اجرای فضای فراغتی نامیدکه یا کاملا به فراموشی سپرده می شود و یا به شکلی صوری به آن پرداخته می شود. در مقاله پیوست دیدگاه های گروهی از شهروندان تهرانی درباره نوع ، توزیع ، تنوع، نحوه دسترسی و مشکلات استفاده از فضای فراغتی در مناطق نمونه شهرمورد ارزیابی قرارگرفته است. لازم به یادآوری است که الگوها و مدل های پیچیده فراوانی برای ارزیابی دیدگاه های شهروندان وجود دارد که پرداختن به آنها هدف این پژوهش نبوده است . مدل ورودی این بررسی مدل رابرتز است . با استفاده از این مدل در این ارزیابی تاثیر سن ، تحصیلات ، جنس ، میانگین اوقات فراغت و کیفیت خدمات ارائه شده در فضاهای فراغتی در میزان نیاز به این فضاها سنجیده شده و تلاش شده است نقش «تمایل شهروندان به برقراری ارتباطات اجتماعی » از طریق حضور در این فضاها را در« میزان نیاز به این فضاها» ارزیابی نماید . در پایان نیز مدل جدیدی بر اساس یافته های پژوهش ازائه شده است. پژوهش از نوع پیمایشی است ، در سه منطقه شهر تهران انجام شده است و در آن از روش ها و پارامترهای متداول ریاضی استفاده برای سنجش عوامل تاثیر گذار بر دیدگاه های شهر وندان در باره فضاهای فراغتی استفاده شده است . همچنین، از پرسشنامه به عنوان ابزار جمع آوری دیدگاه های شهروندان بهره گرفته شده است .نتایج و یافته های این پژوهش حکایت از آن دارد که فضاهای فراغتی مناطق نمونه در سطح نسبتا قابل قبولی قرار ندارند و شهروندان تهرانی ،صرفنظر از پایگاه اقتصادی و اجتماعی ، برای بهره برداری از امکانات موجود فراغتی شهر با مشکلاتی (از قبیل دشواری دسترسی ، گرانی و ...)مواجه می باشند. بر این اساس به نظر می رسد مسئولان شهری باید برای ارتقا ، توزیع مناسب و ایجاد فضاهای جدید اقدامات موثر ی را در برنامه کار خود قرار دهند.