نام پژوهشگر: سجاد رفیعیان

بررسی عوامل موثر بر مشارکت شهروندان در امور شهری و ارایه الگوی مناسب(مطالعه موردی فسا)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - پژوهشکده جغرافیا و علوم زیستی 1389
  سجاد رفیعیان   حسین یغفوری

از نیمه دوم قرن بیستم مفهوم مشارکت با نگرشی نو به موضوعی کلیدی در برنامه های توسعه، خصوصاً برنامه های توسعه شهری بدل شده است. از مهم ترین آثار مشارکت در فرایند برنامه ریزی و مدیریت شهری می توان به ایجاد علاقه و اعتماد در مردم برای توسعه و پیشرفت، استفاده بهینه از منابع و امکانات عمومی و خصوصی اشاره کرد. بنابراین مهم ترین ابزار برای مدیریت شهری موفق، بهره گیری از مشارکت مردم است. برای تقویت و گسترش امر مشارکت مردم در برنامه ریزی، شناخت عوامل موثر بر این امر ضروری است. مشارکت در کشور ما پدیده تازه ای نیست اما با رشد شهرنشینی و به تبع آن تغییر الگوی مشارکتی، لزوم بازبینی در این مفهوم و ارایه الگوی مناسب با نیازهای امروزی شهروندان احساس می گردد. در ایران به دلیل فراهم نشدن ساختارهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و حقوقی مناسب با مشارکت شهری و همچنین عدم وجود نظام مدیریت شهری مشارکت خواه، نقش مشارکت شهروندان در پروژه ها و طرح های شهری کم رنگ می باشد. شهر فسا با 92020نفر جمعیت در سال 1385از شهرهای پرجمعیت استان فارس است، از مشکلات فراروی مدیریت شهر فسا در خدمات-رسانی مناسب به شهروندان که مرتبط با عدم مشارکت فعال شهروندان است را می توان به، کمبود درآمد مدیریت شهری ، عدم همکاری برخی از شهروندان در رابطه با پرداخت عوارض به شهرداری، عدم رعایت هنجارهای اجتماعی از سوی برخی از شهروندان، عدم آگاهی شهروندان از حقوق و تکالیف خود در امور مربوط به شهر اشاره کرد. هدف اصلی مطالعه حاضر بررسی ظرفیت و قابلیت های مشارکت شهروندان فسایی در امور شهری و بررسی عملکرد مدیریت شهر فسا در رابطه با مشارکت شهروندان در امور مربوط به شهر است. در این تحقیق که از نوع کاربردی و توسعه ای است از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی برای پاسخ به سوالات و ارایه راه حل برای مسأله مورد نظر استفاده شده است. برای گردآوری اطلاعات از دو روش مختلف اسنادی و پیمایشی( پرسشنامه، مصاحبه، مشاهده) استفاده شده است. در پژوهش حاضر جهت بررسی عوامل موثر بر افزایش مشارکت شهروندان در مدیریت شهری و ارایه الگوی مناسب ابتدا به مطالعه ی ادبیات مربوطه پرداخته شد، پس از شناخت نظریات و الگوهای مختلف، در تحقق عملی مشارکت دو پیش شرط ضروری یعنی: 1-گرایش و تمایل به مشارکت و 2- امکان مشارکت، تشخیص داده شد. در نتیجه تمرکز اصلی به این دو مهم قرار گرفت و بر این اساس فرضیات پژوهش حول این دو محور قرار گرفت. جهت سنجش هر یک از فرضیات مطرح شده پرسشنامه ای بر اساس شناسایی متغیرهای هر عامل(گرایش و تمایلات به مشارکت و امکان مشارکت) تدوین، اجرا و تجزیه و تحلیل شد. در فصل چهارم با آزمون های آماری مناسب برای سنجش فرضیات، فرضیات مورد توصیف و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان می دهد که شهروندان فسایی دارای ظرفیت مشارکت پذیری متوسط به بالا هستند. نتایج حاصل از ارزیابی عملکرد مدیریت شهری شهر فسا در رابطه با افزایش مشارکت شهروندان نشان می دهد که مدیریت شهری، شهر فسا در این رابطه عملکرد ضعیفی را داشته است، به طوری که نتایج تحلیل داده ها این عملکرد را در حد کم و خیلی کم ارزیابی کرده اند.