درحال حاضر صنعت نساجی و پوشاک در جهان از موقعیت ممتازی برخوردار است. بهره مندی از فن آوری، طراحی، تنوع در تولید، تنوع طلبی مصرف کنندگان، تبلیغات، فرهنگ سازی و فروش وسیع با ارزش افزوده قابل توجه، از مزایای صنایع نساجی و پوشاک است.تحقیق حاضر برای رسیدن به هدف نهایی خود یعنی شناسایی علل ترجیح برند پوشاک کشور ترکیه نسبت به پوشاک ایرانی ، مصرف کننده ارومیه ای را مورد بررسی قرار داده است. شیوه نمونه گیری تصادفی ساده بود که با استفاده از فورمول کوکران حجم نمونه 384 نفر بدست آمد و برای جمع آوری داده های از پرسشنامه استاندارد استفاده گردید.روایی پرسشنامه پس ار بررسی های مکرر وبا کمک استاد راهنما وخبرگان صنعت پوشاک تایید گردید و پایایی آن هم با استفاده از آلفای کرونباخ(0.88) بدست آمد که آلفای بالایی است. در این تحقیق از مدل مفهومی هالبورک و هیرشام که دارای سه بعد تفاوت های فردی(نیاز به منحصر به فرد بودن ،نگرش مصرف کننده به پوشاک کشور ترکیه) ،متغیر های ویژه برند(کیفیت دریافتی از برند ،ارزش هیجانی برند) و تمایل به خرید می باشد، استفاده شده است.با بهره گرفتن از آزمون های اسپیرمن و رگرسیون نتیجه گرفتیم که نیاز به منحصر به فرد بودن مصرف کننده ارومیه ای بر نگرش او به پوشاک کشور ترکیه تاثیر مستقیم و مثبت دارد ،نگرش مصرف کننده ارومیه ای به پوشاک کشور ترکیه بر کیفیت دریافتی او از برند پوشاک کشور ترکیه تاثیر مثبت و مستقیم دارد ، نگرش مصرف کننده ارومیه ای به پوشاک کشور ترکیه بر ارزش هیجانی دریافتی او از برند پوشاک کشور ترکیه تاثیر مثبت و مستقیم دارد ،کیفیت دریافتی از برند پوشاک کشور ترکیه بر تمایل مصرف کننده ارومیه ای به خرید پوشاک ترکیه تاثیر مثبت و مستقیم دارد و همچنین ارزش هیجانی دریافتی از برند پوشاک ترکیه بر تمایل مصرف کننده ارومیه ای به خرید پوشاک ترکیه نیز تاثیر مثبت و مستقیم دارد.همین طور نشان دادیم که زنان تمایل بیشتری نسبت به مردان به خرید پوشاک ترکیه دارند و همین طور نشان دادیم سطح درآمد تاثیری بر تمایل به خرید پوشاک ترکیه ندارد.