نام پژوهشگر: اعظم سلطانی

بررسی تطبیقی قرآن و نهج البلاغه در تبیین سیره ی حکومتی رهبران در جامعه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1389
  اعظم سلطانی   مهرداد صفر زاده

این رساله با عنوان «بررسی تطبیقی قرآن و نهج البلاغه در تبیین سیره ی حکومتی رهبران جامعه» در صدد است که نظرات قرآن و نهج البلاغه را در این زمینه مورد بررسی قرار دهد. برای این منظور فصل اول رساله به کلیات و فصل دوم به مفهوم شناسی برخی از لغات و اصطلاحات به کار رفته در رساله، اختصاص یافت. در فصل سوم به بررسی سیره ی حکومتی رهبران جامعه در سیاست داخلی پرداخته شد و اصولی همچون آمیختن دیانت و سیاست، رعایت اصول اخلاقی، عدم استبداد و خودکامگی، وحدت بخشی، مردمداری، تأمین امنیت و آزادی مردم و... مورد بررسی قرار گرفت و این نتیجه حاصل شد که با توجه به یگانگی هدف کلی دین، سیاست و اخلاق، این سه مقوله از هم جدا نبوده و رهبران جامعه باید در سیاست خود به آموزه های دین اسلام و اصول اخلاقی پایبند باشند. همچنین رهبران جامعه باید حکومت را همچون امانتی در دست خود داشته و از ظلم و استبداد پرهیز نمایند و زمینه های مشارکت سیاسی مردم را فراهم آورند. گزینش کارگزاران حکومتی بر اساس معیارهای صحیح و کنترل و نظارت بر عملکرد آنها، از دیگر نتایج حاصل از این فصل بود. در فصل چهارم سیره ی حکومتی رهبران در اقتصاد مورد بررسی قرار گرفت و این نتیجه حاصل گردید که رهبران جامعه باید از بیت المال به دقت پاسداری کرده و در جهت برقراری عدالت اقتصادی و توازن ثروت در جامعه بکوشند. مبارزه با فقر و مفاسد اقتصادی همچون ربا، احتکار و اختلاس از دیگر برنامه های اقتصادی رهبران در جامعه است. در فصل پنجم سیره ی رهبران جامعه در تعلیم و تربیت همگان مورد بررسی قرار گرفت و این نتیجه حاصل گردید که با توجه به الگوپذیری شدید مردم از حاکمان و زمامداران خود، رهبران جامعه باید خود اسوه و الگویی نیکو برای مردم باشند و در جهت تزکیه و تعلیم کتاب و حکمت، اعتلاء سطح فهم و بصیرت مردم و خیرخواهی برای آنها بکوشند. در آخرین فصل نیز به سیره ی حکومتی رهبران جامعه در سیاست خارجی، پرداخته شده و این نتیجه حاصل شد که رهبران جامعه باید اصل دعوت به توحید و جهاد با طاغوت را مورد توجه قرار داده و مبنای روابط خود با دیگر جوامع را ، بر اساس صلح و دوستی، تولّی و تبرّی قرار دهند و از برقراری هرگونه رابطه ای که منجر به تسلط بیگانگان بر جامعه ی اسلامی شود، اجتناب نمایند.