نام پژوهشگر: زهرا لشنی زند

مقایسه ی ادبیات پایداری ایران و شیلی با تکیه بر اشعار «ملک الشعرای بهار» و «پابلو نرودا»
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1389
  زهرا لشنی زند   لیلا هاشمیان

ادبیات به شیوه های مختلفی مورد مطالعه قرار می گیرد و یکی از جنبه های مهم و قابل توجه ، نقد اجتماعی و سیاسی آن است. شعر و نثر همواره زبان گویای مسایل و مصایب مردم و اقوام و ملل بوده است. شاعرانی متعهد به مبانی اخلاقی ، برای ترسیم اوضاع نا به سامان جامعه و عوامل بیداد و رنج ستمدیدگان ، ذهن و زبان خود را به خلق آثاری مهیج و کوبنده مصروف داشته اند که نام آنان ، تاریخ تحولات سیاسی و اجتماعی اقوام را در ذهن ها ، تداعی میکند. از آن جا که آثار شاعران و هنرمندان جهان در بسیاری اوصاف و احوال مشابهت و مشارکت دارند و به نظر می آید که از جنس واحدی هستند. در ادبیات پایداری ، این اشتراک به اوج خود می رسد. ظلم و بیداد نیز مقوله ای است که به هر زبان و شیوه ای بیان شود برای همه ی اقوام قابل فهم و ادراک است و جوامع مختلف را تحت تاثیر خود قرار می دهد. ملک الشعرای بهار چهره ای شاخص در ادب پایداری ایران است.او در زمان خود همه ی مسایل کشور را به گونه ای متعهدانه و ادیبانه نقد کرده است. از سوی دیگر پابلو نرودا شاعر توانای شیلی ، نمونه ای بر جسته از شاعران ادب پایداری جهان و شیلی است. او نیز همچون بهار شعر خود را در خدمت بیداری احساسات و عواطف مردم بر ضد استکبار و استعمار کشور های بزرگی چون آمریکا و انگلیس قرار داده است.مقایسه اشعار این دو شاعر در مضمون و جنبه های ادبی می تواند علاوه بر شناخت بیشتر آنان ، اشتراک در احساسات و عواطف و درک محیط اجتماع را نمایان سازد. در این جستار با بیان ادبیات و تاریخ دو کشور ایران و شیلی در دوران زندگی دو شاعر مورد نظر ، مضامین پایداری را در اشعار آنان مقایسه کرده ایم.