نام پژوهشگر: مهدی صفرخانی

تجزیه وتحلیل شکل گیری احزاب سیاسی درایران 1384-1368 براساس نظریه شکاف های اجتماعی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم اداری و اقتصاد 1389
  مهدی صفرخانی   حسین مسعودنیا

مطالعه احزاب سیاسی بر اساس خاستگاه اجتماعی برای نخستین بار وبه طور مشروح و مستدل توسط استین روکان نروژی صورت پذیرفت. بر این اساس برای مطالعه احزاب سیاسی باید از شکاف های اجتماعی و ستیزش های اجتماعی آغاز نمود. چرا که احزاب سیاسی ریشه در شکاف های موجود در اجتماع دارند و در حقیقت سخنگوی آن ها می باشند. در این راستا، شکاف های اجتماعی به معیار ها و مرز هایی دلالت دارند که گروه های مختلف اجتماعی را از یکدیگر جدا می سازد یا آن ها را رو در روی هم قرار می دهد. بدین ترتیب هیچ جامعه ای را نمی توان یافت که فاقد یا تنها دارای یک شکاف اجتماعی باشد. در این میان جوامع در حال گذار یا نیمه مدرن- نیمه سنتی استعداد بیشتری برای تولید شکاف دارند. زیرا هم دارای شکاف های جامعه مدرن و هم واجد شکاف های جامعه سنتی می باشند. جامعه ایران نیز به عنوان یک جامعه نیمه مدرن- نیمه سنتی واجد شمار و پیچیدگی بیشتری از شکاف های اجتماعی می باشد و در نتیجه پتانسیل بالایی برای تولید و شکل گیری ستیزش و گروه بندی های مختلف دارد. بنابراین هدف ما از این پژوهش، تشخیص شکاف های اجتماعی موجود در جامعه ایران به عنوان یک جامعه در حال گذار در بین سال های 1368 تا سال 1384 ونیز مطالعه گروه بندی ها و احزاب سیاسی برآمده از این شکاف ها بر اساس رویکرد جامعه شناختی نسبت به شکل گیری احزاب سیاسی می باشد. فرضیه این پژوهش این می باشد که از سال 1368 تا سال 1384 یک سری شکاف های اجتماعی بروز کردند و بر این اساس احزاب سیاسی ای شکل گرفتند که تجلی این شکاف ها در جامعه ایران بودند. در این پژوهش بر اساس روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی به بررسی فرضیه پرداخته شد و نهایتاً هفت شکاف(اقتصادی، طبقه کارگر با سرمایه دار،طبقه متوسط با دولت، شکاف قومی، شکاف ارزشی، شکاف جنسی و نسلی)تشخیص داده شد و مشخص گردید که بر اساس آن ها احزاب کارگزاران سازندگی، حزب مشارکت ایران اسلامی، حزب اسلامی کار،جمعیت دفاع از ارزش های انقلاب اسلامی و حزب زنان ایران، پدید آمده اند.