نام پژوهشگر: طاهر ملکی

تحلیل نظریه مقداری پول(دیدگاه موریس اله)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم اداری و اقتصاد 1389
  طاهر ملکی   رحیم دلالی اصفهانی

حجم پول یکی از متغیرهای مهم اقتصاد کلان و نیز یکی از ابزارهای اصلی سیاست های کنترل تقاضا به شمار می رود. با این حال اختلاف ریشه داری بین مکاتب اقتصادی در مورد نحوه به کارگیری و میزان تأثیر بخشی آن برمتغیرهای واقعی وجود دارد. در طول تاریخ اقتصاد، بسیاری از اندیشمندان در مورد معنا و مفهوم پول، وظایف، اهمیت، انواع، عوامل تعیین کننده تقاضا، و آثار آن بر متغیرهای اقتصادی، تحقیقاتی نموده و نظریه های مختلفی ارائه کرده اند. به جرأت می توان گفت نظریه مقداری پول، معروف ترین نظریه ای است که در این زمینه توسط اندیشمندان مختلف ارائه شده است، به طوری که قبل از دهه 1930، نظریه مقداری پول، نظریه مسلط در اقتصاد کلان بود. هرچند می توان بزرگ ترین و مهم ترین پیام نظریه فوق را رابطه حجم پول و سطح قیمت ها دانست، اما نوع، نسبت و اندازه این رابطه، ثبات و متغیر بودن آن و عوامل موثر بر آن، هرکدام توسط اقتصاددانان مذکور و طی سالیان درازی بیان و بررسی شده است. در این پژوهش با تکیه بر مقاله « بیان مجدد نظریه مقداری پول » موریس اله (1966) سعی شده تا با بررسی عوامل موثر بر تقاضای پول، نسبت و اندازه رابطه حجم پول و رشد آن با تورم، و همچنین ثبات یا عدم ثبات این نسبت در طول زمان مورد بررسی قرار گرفته است. به عبارت دیگر با توجه به پیام های نظریه مقداری پول و همچنین روش اله برای بیان این نظریه، تفاوت دیدگاه ها در مورد تقاضای پول، مسئله شکل گیری ذهنیت، و ریشه تورم مورد بررسی قرار گرفته است. داده های مورد استفاده در این مطالعه، از اطلاعات سری زمانی بانک مرکزی استخراج گردیده است و از نرم افزار excel برای محاسبات ریاضی داده ها و به طور بسیار محدودی از نرم افزار matlab برای رسم نمودار استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد در هر زمان معین، یک رابطه نسبی بین سطح قیمت ها و مقدار پول برقرار است. اما ضریب این نسبت، ثابت نیست، بلکه مقدار آن در هر زمان به نرخ های رشد مخارج اسمی کل گذشته بستگی دارد. سرعت گردش پول ثابت نمی باشد، اما تابع ثابتی از نرخ رشد مخارج اسمی کل گذشته است. بنابراین تنها در شرایط سکون ، نسبت (ضریب کمبریج) ثابت است. رشد تولیدات تأثیری مثبت بر سرعت گردش پول، و تاثیری منفی بر تقاضای نسبی پول دارد. رشد قیمت-ها (نرخ تورم) تاثیری مثبت بر سرعت گردش پول و تأثیری منفی بر تقاضای نسبی پول دارد. نرخ بهره خالص تأثیری مثبت بر تقاضای نسبی پول و تأثیری منفی بر سرعت گردش پول دارد. هر چه نرخ رشد مخارج اسمی در طول زمان، بزرگ تر باشد، تأثیر حجم پول بر سطح قیمت ها بیشتر خواهد بود.