نام پژوهشگر: نهال حکیم

بازنگری در سرانه ها و استانداردهای خدمات اساسی در طرح های توسعه شهری (نمونه موردی: طرح های جامع و تفصیلی شهر اصفهان)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر اصفهان - دانشکده معماری و شهرسازی 1388
  نهال حکیم   محمود محمدی

چکیده موضوع سرانه ها و استانداردهای کاربری زمین جزئی از نظام برنامه ریزی کاربری زمین می باشد و متداول ترین روش برآورد زمین مورد نیاز برای کاربری ها و عملکردهای مختلف جهت تأمین نیازهای فضایی انسان است. در این میان تأمین سرانه های خدمات اساسی از اهمیت ویژه ای برخوردار است، چرا که سطوح این خدمات بر مبنای تأمین فعالیت های اساسی و نیازهای پایه ساکنین برآورد می گردد که تأثیر مستقیم بر کیفیت زندگی انسان ها و محیط سکونت آن ها دارد. در طرح های سنتی توسعه شهری پس از برآورد سرانه های کاربری وضع موجود هر شهر و مقایسه آن با سرانه ها و استانداردهای معیار، سرانه های جدید پیشنهاد و در طرح های جامع و تفصیلی لحاظ می گردد. لیکن تجربیات چند دهه از نظام برنامه ریزی کشور مبتنی بر الگوی فوق موید این موضوع است که این نوع الگو در عمل و اجرا فاصله زیادی با بحث نظری در این زمینه دارد و درصد بسیار پایین تحقق سرانه خدمات اساسی یکی از مسائل و چالش های شهرسازی کشور می باشد. در واقع حل پارادوکس کم بازده بودن این خدمات به عنوان خدمات در حیطه وظایف ارگان های دولتی و تأثیر بسزای آن ها در کیفیت زندگی ساکنان شهر، اولویت برنامه ریزی سرانه های خدمات اساسی را در برنامه ریزی شهری نتیجه می دهد. در همین خصوص گام های اولیه ی یک حرکت نوین در شهر اصفهان با رویکرد متفاوت طرح بازنگری طرح تفصیلی جهت تحقق پذیر نمودن سرانه ها واستانداردهای خدمات اساسی برداشته شده است که پیشنهاد سرانه های شناور و نیمه قطعی، اولویت بندی مقیاس عملکردی خدمات، پیشنهاد صندوق ذخیره ارضی و بانک زمین، نظام انتقال حق توسعه و تزریق بخشی از ارزش افزوده تولیدی در شهر به توسعه و عمران شهری، از آن جمله می باشند. در این راستا فرضیه های این تحقیق در باب عامل دانستن موضوعاتی چون حاکم بودن تفکر کمی و کالبدی، پیش فرض بایر و خالی بودن اراضی و مفهوم نادرست سرانه مبتنی بر تفکیک جامعه به فرد و استفاده از شاخص زمین به جای زیربنا، در کاهش تحقق پذیری سرانه خدمات اساسی و همچنین مناسب دیدن دخالت مدیریت بهره برداری از خدمات و تلفیق زمانی ـ مکانی کاربری ها برای محقق نمودن هر چه بیشتر سرانه ها، ارائه شده است. جهت نیل به اهداف و بررسی فرضیه ها ی طرح، روش تحلیلی ـ توصیفی با استفاده از روش های مطالعات کتابخانه ای،جمع آوری اسناد ومدارک، مصاحبه و روش های ریاضی و آماری در کنار روش های کیفی در پی گرفته شده است و در نهایت با مقایسه نتایج تحلیل در نمونه های موردی با مبانی نظری به ارائه راهبرها پرداخته شده است. با کاربرد نتایج تحقیق می توان امید داشت که گامی جهت فاصله گرفتن فرآیند برنامه ریزی کاربری زمین از تولید نقشه و جداول کاربری زمین در جهت شمولیت اهداف محیطی، اقتصادی، اجتماعی،فرهنگی برداشته و از این طریق به ارائه الگوی مناسبی برای نظام پیشنهاد سرانه های خدمات اساسی دست یافت. الگویی که به ارائه راهبردهایی در زمینه تغییر ساختاری و محتوایی نظام سرانه های خدمات اساسی و تلفیق مدیریت و برنامه ریزی شهری جهت افزایش تحقق پذیری این سرانه ها پرداخته است.