نام پژوهشگر: محمد توکلی زاده راوری

نقش انتقال زبان اول و زبان دوم در فراگیری نحو زبان سوم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1389
  مریم نکوزاده   علی اکبر جباری

هدف ازاین تحقیق ارائه نقطه نظراتی در حوزه یادگیری زبان سوم بوده است . بدین منظور این مطالعه با در نظر گرفتن چهار ویژگی نحوی با عنوان پارامترهای ترتیب جمله به صورت فعل-مفعول,فاعل نهان, ضمیر تکرار و ضمیر موصولی نهان به بررسی فراگیری بندهای موصولی زبان آلمانی به عنوان زبان سوم پرداخته است. هدف این تحقیق بررسی نقش زبان های پیشین فرا گرفته شده توسط زبان آموزان و همچنین تاثیر سطح بسندگی زبان دوم در یادگیری این ویژگی ها در بندهای موصولی زبان آلمانی است. شرکت کنندگان شامل 40 زبان آموز آلمانی در سطح متوسط بودند که بر اساس سطح بسندگی زبان دوم (انگلیسی) و پس از شـرکت در دو آزمون تعیین سطح زبــان انگلیسی و زبان آلمانی بــا عناوین oxford quick placement test وplacement test german به دو گروه تقسیم بندی شدند. اولین گروه فراگیران زبان آلمانی بودند که زبان اول آنها فارسی و زبان دوم آنها انگلیسی در سطح پیشرفته بود و دومین گروه زبان آموزان آلمانی بودند که زبان اول آنها فارسی و زبان دوم آنها انگلیسی در سطح مقدماتی بود. این دو گروه در دو نوع آزمون قضاوت دستوری و ترجمه نوشتاری شرکت کردند. نتایج کلی عملکرد دو گروه در آزمون ها که از نقطه نظر دو مدل جدید در حوزه ی یادگیری زبان سوم به نام های مدل افزایش جمعی و مدل تقدم نمونه ای مورد تفسیر قرار گرفت نقش بارزی برای زبان اول یا زبان دوم در دستور زبان بینابینی زبان سوم نشان نداد. زیرا عملکرد دو گروه دارای تفاوت معنی داری نبود. همچنین به نظر رسید که سطح بسندگی زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم در نحوه ی عملکرد دو گروه نقش داشته است. نتایج این مطالعه در رابطه با انتقال زبان نشان داد که هم زبان اول و هم زبان دوم می توانند بر انتقال در زبان سوم تاثیرگذار باشند. این امر به نوبه خود شواهدی را جهت اثبات ادعاهای هر دو مدل افزایش جمعی و مدل تقدم نمونه ای فراهم می نماید.

تحلیل واکنش مخاطبان رسانه های خبری تحت وب به موضوعات خبر (web mining) به منظور بهبود روابط با مشتری (مخاطب)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده اقتصاد و علوم اداری 1390
  مهدی تویسرکانی راوری   محمد توکلی زاده راوری

با افول پارادایم عمومی، توجه به علائق ویژه هر مشتری یا مخاطب اهمیت ویژه ای یافته است. نظرات ارائه شده ذیل اخبار رسانه های خبری تحت وب منبع مهمی برای تصمیم گیری و برنامه ریزی جهت هدایت اخبار و اطلاعات به صورت گزینشی به سوی مخاطبان است. هدف این تحقیق نشان دادن الگوهایی برای شناسایی علائق خبری خوانندگان، از طریق وب کاوی نظرات ارائه شده آنان ذیل اخبار به منظور مدیریت روابط با مشتری (مخاطب) در زمینه خبر رسانی است. داده های این پژوهش، تعداد 840 خبر و نظرات ارائه شده ذیل آنها، از وب گاه خبری یاهو است که از تاریخ 1/2/2011 تا 10/5/2011 منتشر شده و منبع آنها خبرگزاری اسوشیتد پرس است. این اخبار با فنون وب کاوی، متن کاوی و به ویژه خوشه بندی موضوعی، دسته بندی و به صورت نظری تحلیل شده اند. تحلیل انجام شده موفق به کشف الگوهاو روابطی از میان داده های مورد مطالعه گردیده است؛ از جمله رابطه بین «ویژگی های جمعیت شناختی مخاطبان» و «علاقه به موضوعات خبری خاص» و رابطه بین دو موضوع خبری بر اساس تعداد مخاطبان مشترک. هجده درصداز اخبار بیش از مقدار متوسط مورد توجه قرار می گیرند، بنابراین، طبق توزیع 20-80 پارتو می توان امید داشت که 80 درصد از مراجعه کنندگان به اخبار برجسته علاقه نشان بدهند. یافته دیگر نشان داد که از نظر میزان توجه به موضوعات خبری، بین جنس مذکر و مونث تفاوت وجود دارد؛ بنابراین در تعیین اخبار برجسته برای مخاطبان خبری مونث و مذکر باید تفاوت قائل شد. محل زندگی تقریبا 70 درصد از از نظر دهنده گان، ایالات متحده آمریکا بود. بنابراین وب گاه های غیر انگلیسی زبان،درصد بسیار بالاتری از مخاطبانشان از یک ملیت و همگن تر خواهند بود. یافته دیگر تحقیق نشان می دهد که موضوعات خبری خاص مخاطبان خاصی را به خود اختصاص داده اند؛ از اینرو می توان موضوع یا موضوعات خبری مورد علاقه مخاطب را شناسایی نموده و برای وی به صورت شخصی شده ارسال نمود.

تحولات جمعیتی و پیامدهای آن بر روند تغییرات جمعیت دانشجویی در ایران تا افق 1405
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده علوم اجتماعی 1393
  زهرا فتحی زاده   محمد توکلی زاده راوری

سند چشم انداز بیست ساله کشور و نیز نقشه جامع علمی کشور بر جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری ایران در سطح منطقه تأکید دارند که در این میان سهم کمی و کیفی سرمایه انسانی در رشد علمی کشور از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هدف از این پژوهش بررسی ارتباط تحولات جمعیتی کشور در چند دهه اخیر و روند کمی جمعیت دانشجویی کشور است. در مطالعه حاضر، ضمن ترسیم روند توسعه نظام آموزش عالی کشور در دوران پس از انقلاب اسلامی، چشم انداز آینده تغییرات تعداد متقاضیان آموزش عالی و تعداد دانشجویان به تفکیک سن و جنس و مقطع تحصیلی پیش بینی شده است. داده¬های مورد نیاز تحقیق، از نتایج سرشماری¬ها و سالنامه¬های آماری و سایر منابع آماری مانند آمار آموزش عالی و سازمان سنجش کشور استخراج گردیده است و سپس با در نظر گرفتن روند کلی تغییرات گذشته و پیش بینی و رشد آینده کل جمعیت کشور، تلاش شده است تا با در نظر گرفتن فرضیات مختلف ضرایب اشتغال به تحصیل گروه سنی 34-18 ساله تعداد دانشجویان آموزش¬عالی کشور تا افق 1405 پیش بینی گردد، هم¬چنین تعداد متقاضیان آموزش عالی نیز با در نظر گرفتن نرخ مشارکت گروه سنی 24-18 ساله پیش¬بینی گردیده است. نتایج نشان می¬دهد با توجه به تحولات جمعیتی تعداد جمعیت 24-18 ساله از یازده میلیون نفر در سال 1390 به 8 میلیون و جمعیت 34-18 ساله از 26 میلیون در سال 1390 به 20 میلیون در سال 1405 کاهش خواهد یافت. متناسب با این تغییرات جمعیتی تعداد داوطلبان و دانشجویان آموزش عالی نیز کاهش خواهد یافت. به طوری-که تعداد داوطلبان آموزش عالی از یک میلیون صد هزار نفر در سال 1390 به هشتصد هزار نفر کاهش می¬یابد و تعداد دانشجویان نیز با در نظر گرفتن سناریوهای مختلف تا سال 1405 کاهش خواهد یافت

مطالعه هم نویسندگی در مجلات علمی فارسی حوزه فنی و مهندسی ایران از سال 1380 تا 1389: روند رشد و رابطه آن با ضریب تأثیر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده علوم اجتماعی 1393
  زهرا عابدی   محمد توکلی زاده راوری

علیرغم تأکید بر رابطه بین چند نویسندگی و بهره وری علمی، هنوز میزان رشد مقالات و نویسندگان و رابطه آنها با چند نویسندگی و ضریب تأثیر نشریات حوزه فنی و مهندسی ایران ناشناخته است. از این رو، هدف پژوهش حاضر مطالعه کلان نگر رشد مقالات، نویسندگان و چند نویسندگی و رابطه آن با ضریب تأثیر مجلات علمی فارسی حوزه فنی مهندسی ایران از سال 1380 تا 1389 است. روش پژوهش توصیفی-پیمایشی است و از روش های معمول علم سنجی برای انجام آن استفاده شده است. جامعه پژوهش را مقالات مجلات علمی -پژوهشی و علمی–ترویجی در حوزه فنی و مهندسی ایران در بازه زمانی 1380 تا 1389 تشکیل می دهد که 9296 مورد بود. این مقالات از طریق پایگاه های مختلف، مانند پایگاه استنادی علوم جهان اسلام و مگ ایران و آرشیو الکترونیکی نشریات گرد آوری شد. ضریب تأثیر مجلات مرتبط با این مقالات، از پایگاه استنادی علوم جهان اسلام استخراج گردید. اطلاعات مربوط به نویسندگان آن مقالات از طریق مراجعه مستقیم به متن مقالات به دست آمد. این اطلاعات متشکل از نام نویسندگان و تعداد تویسندگان هر مقاله به تفکیک سال و مجله بود. در زمینه مطالعه رشد مقالات و نویسندگان و رابطه آن با چند نویسندگی، نمونه گیری صورت نگرفت و تمامی مقالات مورد توجه قرار گرفت. برای سنجش رابطه بین میانگین تعداد نویسندگان و ضریب تأثیر مجلات، به علت بالا بودن حجم کار از روش نمونه گیری بر اساس فرمول کوکران در سطح آلفای برابر با 05/0 استفاده شد. تعداد نمونه ها 2594 مقاله تشخیص داده شد. برای مقایسه دو مجله بالا و پایین میانگین ضریب تاثیر از جنبه پارامترهای شبکه، تمامی مقالات دو مجله مورد مطالعه در نظر گرفته شد. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از طریق آزمون های آماری صورت گرفت. برای مطالعه رشد مقالات و نویسندگان در طول زمان و رابطه آن با چند نویسندگی، با استفاده از نرم افزار اکسل، از آزمون رگرسیون بهره گرفته شد. مطالعه هم نویسندگی و ضریب تأثیر نیز بر اساس آزمون آنوا و مجذور کا با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس صورت گرفت. مطالعه ساختار شبکه هم نویسندگی مجلات نیز با روش تحلیل شبکه های اجتماعی و بهره گیری از نرم افزارهای راور ماتریس، یوسی نت و نت دراو بود. یافته های پژوهش نشان داد که رشد تعداد مقالات و هم چنین تعداد نویسندگان در نشریات علمی فارسی حوزه فنی و مهندسی ایران از رابطه نمایی مثبت تبعیت کرده است به گونه ای که ضریب رشد مطلق سالانه مقالات برابر با 183/1 و نویسندگان برابر 191/1 است. یافته های دیگر نشان داد که بین تعداد نویسندگان و تعداد مقالات طی سال های مختلف رابطه خطی مثبت وجود دارد اما رابطه محسوسی بین رشد تعداد نویسندگان و میانگین هم نویسندگی وجود ندارد. یافته ها هم چنین نشان داد که میانگین هم نویسندگی در بازه زمانی مورد بررسی تغییر محسوسی نداشته است. یافته های مرتبط با رابطه هم نویسندگی با ضریب تأثیر نشان داد که بین الگوهای تک نویسندگی و چند نویسندگی و ضریب تأثیر، در سال 1380و 1385 (اوایل و اواسط دوره) رابطه ای وجود نداشته اما در پایان دوره ده ساله یعنی سال 1389رابطه به وجود آمده است. پارامترهای شبکه برای دو مجله بالا و پایین ضریب تاثیر نشان داد که میانگین هم نویسندگی در هر دو مجله حدوداً 3 است. بین فراوانی مقالات و رتبه هر نویسند در هر دو مجله رابطه توانی وجود دارد و توان رشد آن ها از 5/0- بیشتر است. بین فراوانی مقالات هر نویسنده و مرکزیت رتبه وی، رابطه خطی مثبت وجود دارد که ضریب رشد حدوداً 5/0 می باشد. تراکم شبکه در این دو مجله حدود 006/0 است. با توجه به این که تعداد مقالات و نویسندگان رشد داشته است، میانگین هم نویسندگی رشدی نداشته است. تا سال 1389 نیز بین هم نویسندگی و ضریب تأثیر مجلات رابطه ای به وجود نیامده است. این نتایج نشان از چشم اندازی روشن برای رشد تعداد مقالات و نویسندگان و تأثیر هم نویسندگی، به عنوان یک عامل هم افزایی علمی در آینده دارد.

مطالعه تطبیقی عملکرد کتابداران متخصص و غیرمتخصص شاغل در کتابخانه های عمومی استان یزد از دیدگاه مدیران
پایان نامه دانشگاه امام رضا علیه اسلام - دانشکده علوم انسانی 1393
  سیدمهدی فاتحی   سیدمحمد طباطبایی نسب

پژوهش حاضر با هدف مطالعه تطبیقی عملکرد کتابداران متخصص و غیر متخصص شاغل در کتابخانه های عمومی استان یزد از دیدگاه مدیران انجام گرفته است. این پژوهش از نوع کاربردی است و به روش پیمایشی – توصیفی انجام پذیرفت. جامعه آماری مورد پژوهش را مدیران کتابخانه های عمومی استان یزد تشکیل دادند که تعداد آنها 65 نفر بود. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر اساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 56 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شد. برای سنجش عملکرد کتابداران متخصص و غیرمتخصص، از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. داده های بدست آمده با استفاده از روشهای آماری آزمون تی مستقل و آزمون تحلیل واریانس یک راهه تحلیل گردید. یافته های پژوهش نشان داد بین عملکرد کتابداران متخصص و غیرمتخصص در گروه های خودشان در بعد اخلاقی، کارکردی و فرآیندی از دیدگاه مدیران تفاوتی وجود ندارد و بر اساس این یافته ها، در مقایسه عملکرد کتابداران متخصص و غیرمتخصص از دیدگاه مدیران نشان داده شد بین کتابداران متخصص و غیرمتخصص از نظر عملکرد اخلاقی تفاوت معنی داری وجود ندارد اما بین عملکرد کارکردی و فرآیندی کتابداران متخصص و غیرمتخصص تفاوت معنی داری وجود دارد. در حالت کلی هم نشان داده شد عملکرد کتابداران متخصص بهتر از عملکرد کتابداران غیرمتخصص می باشد. بر اساس یافته های دیگر، ارزیابی مدیران نشان داد که سطح تحصیلات و جنسیت بر عملکرد اخلاقی، کارکردی و فرآیندی کتابداران متخصص تأثیری ندارد، اما متغیر سن بر عملکرد کارکردی و فرآیندی به طور معنادار تأثیر می گذارد. در مقابل، متغیرهای سطح تحصیلات و سن بر عملکرد اخلاقی، کارکردی و فرآیندی کتابداران غیرمتخصص تأثیر معناداری دارند، اما جنسیت بر عملکرد فرآیندی آنان تأثیر معنی داری ندارد. همچنین در بررسی قضاوت تخصص مدیران کتابدار و غیرکتابدار درباره عملکرد کتابداران متخصص و غیرمتخصص نشان داده شد که بین عملکرد کتابداران متخصص و غیرمتخصص از دید تخصص مدیران کتابدار در بعد اخلاقی تفاوت معنی داری وجود ندارد، اما عملکرد کارکردی و فرآیندی بین این دو گروه تفاوت معنی داری وجود دارد. در مقابل، نشان داده شد بین عملکرد کتابداران متخصص و غیرمتخصص از دید تخصص مدیران غیرکتابدار در بعد اخلاقی و فرآیندی تفاوت معنی داری وجود ندارد، اما عملکرد کارکردی بین این دو گروه تفاوت معنی داری وجود دارد.

بررسی وضعیت بین رشته ای مدیریت دانش از طریق مقایسه نقشه های موضوعی مدارک مرتبط
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده علوم اجتماعی 1393
  وجیهه ابراهیمی   افسانه حاضری

یک شاخه ازعلم می تواند در حوزه های مختلف مطرح شود و مدیریت دانش یکی از این شاخه ها است. مدیریت دانش رشته ای هر چند نوظهور، اما بسیار گسترده با ابعاد مختلف نظری و کاربردهای عملی فراوان است. علاوه بر این، جذابیت مفاهیم و مباحث مربوط به این رشته و نقش موثر آن در ارتقاء سازمان ها و توسعه اقتصاد دانش بنیان امروز، سبب شده است که متخصصان حوزه های مختلف به آن روی آورند که از جمله مهمترین این گروه ها، متخصصان حوزه های مدیریت، علوم کامپیوتر-سامانه های اطلاعاتی و علم اطلاعات/کتابداری هستند. اما، با توجه به این که شناخت و درک افراد در هر یک از این حوزه ها با یکدیگر متفاوت است، نگاه آن-ها به مدیریت دانش نیز می تواند در عین اشتراک، دارای افتراقاتی باشد. پژوهش حاضر با رویکرد علم سنجی و تحلیل کلیدواژه ها، با هدف بررسی ساختار موضوعی حوزه مدیریت دانش در پایگاه وب آو ساینس اانجام شده است. به دلیل حجم زیاد داده ها، در این پژوهش کلیدواژه های استخراج شده از متون مربوط به سه حوزه اصلی مدیریت دانش (10300 کلیدواژه) مورد بررسی قرار گرفتند. مقایسه موضوعات مربوط به هر یک از سه حوزه براساس هم رخدادی کلیدواژه ها و با بهره گیری از رویکردهای کمی علم سنجی و نرم افزارهای مرتبط انجام گرفت. یافته ها نشان می-دهد که حوزه های "مدیریت"، "علوم کامپیوتر-سامانه های اطلاعاتی" و "علم اطلاعات/کتابداری" به ترتیب بیشترین تعداد مدارک مربوط به مدیریت دانش را دارند. سه نمودار خوشه ای ماحصل سنجش هم رخدادی بین موضوعات پرکاربرد در سه حوزه ی مورد بررسی بدست آمده است. مقایسه ی این نمودارها نشان می دهد حوزه های مدیریت و علم اطلاعات/کتابداری با داشتن 14 خوشه مشترک بیشترین شباهت را به یکدیگر دارند. در حالی-که، حوزه ی سامانه های اطلاعاتی با 28 خوشه متفاوت ، بیشترین افتراق را با دو حوزه دیگر دارد. در بررسی میزان اشتراک کلیدواژه های یک حوزه با حوزه های دیگر، شاخص دربردارندگی کلیدواژه های هر حوزه با حوزه دیگر محاسبه شد. نتایج این مرحله حاکی از این است که حوزه علم اطلاعات/کتابداری بیشترین کلیدواژه های مشترک با دو حوزه دیگر را دارد. هم چنین، با استفاده از نرم افزار تحلیل شبکه، مرکزیت موضوعات سه حوزه بدست آمد و مشخص شد که بیشترین فراوانی موضوعات با مرکزیت بالا مربوط به حوزه ی سامانه های اطلاعاتی و کمترین تعداد مربوط به حوزه علم اطلاعات/کتابداری است. یافته ها هم چنین نشان می دهد که بیشترین شباهت موضوعات با بینابینی بالا، مربوط به حوزه های مدیریت وعلم اطلاعات/کتابداری است.

مطالعه رشد تعداد فارغ التحصیلان تحصیلات تکمیلی و مقالات مجلات علمی ایران از سال 1380تا 1390
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده علوم اجتماعی 1393
  راضیه نجفی   محمد توکلی زاده راوری

چکیده: بررسی کمی بروندادهای علمی، یکی از مهم¬ترین شاخص¬های تولید علم شناخته می¬شود، زیرا تعیین ظرفیت تولیدات علمی یک کشور به این شاخص وابسته است. در این میان، سهم کمی و کیفی فارغ التحصیلان تحصیلات تکمیلی (به عنوان سرمایه انسانی) در رشد علمی از اهمیت ویژه¬ای برخوردار بوده است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه بین تعداد فارغ التحصیلان تحصیلات تکمیلی حوزه های مختلف علمی ("علوم انسانی"، "علوم پایه"، " فنی- مهندسی"و "کشاورزی، منابع طبیعی و دامپزشکی") با تعداد مقالات منتشر شده در مجلات علمی - پژوهشی و علمی - ترویجی ایران بین سال¬های 1380تا 1390 می¬باشد. در این پژوهش، ضمن مطالعه روند تولید مقالات علمی در ایران، بین سال¬های 1380 تا 1390، روند رشد جمعیت فارغ التحصیلان تحصیلات تکمیلی در دوره مورد نظر بررسی شده است. پس از آن به رابطه بین دو متغیر موجود در هدف اصلی پرداخته شده است. روش پژوهش توصیفی و از نوع کاربردی است. رویکرد به کار گرفته در این پژوهش، بر اساس مطالعات پرایس از پیشگامان علم سنجی است که به مطالعه توزیع داده¬ها بر اساس توابع رگرسیونی می-پردازد. داده¬های مربوط به تعداد مقالات از پایگاه¬های مگ¬ایران، پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی و پایگاه استنادی علوم جهان اسلام استخراج شده است. داده¬های مربوط به تعداد فارغ التحصیلان از سرشمارهای موجود در سالنامه¬های آماری ایران و موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی استخراج گردید. نتایج نشان می¬دهد، در بازه زمانی 1390-1380، تعداد 88558، عنوان مقاله در زمینه-های مختلف علم در 691 نشریه متفاوت منتشر شده است. متوسط نرخ رشد سالانه انتشارات این حوزه¬ها در طی سال¬های مورد بررسی، برابر با 8/23 درصد است. همچنین تولیدات علمی در طول مدت مورد بررسی افزایشی ده برابری داشته¬اند. نرخ دو برابر شده مقالات علمی در کشور برابر با 40/1 است و این رشد از روند نمایی هندسی با ضریبe0.2 تبعیت می¬کند. نتایج داده¬ها در بخش دوم، جمعیت فارغ التحصیلان حاکی این امر است که، تعداد فارغ التحصیلان تحصیلات تکمیلی در حوزه¬های غیر پزشکی، به صورت نمایی، از 12970 نفر در سال 1379 به 40781 مورد در سال ? 1390 افزایش پیدا کرده است. تعیین رابطه بین تعداد مقالات و تعداد فارغ التحصیلان تحصیلات تکمیلی نشان می¬دهد که، بین این دو متغیر، رابطه خطی مثبتی وجود دارد و جمعا 255134 نفر (با احتساب تکرار) در نوشتن مقالات علمی در ایران مشارکت داشته¬اند. در نگاه دقیق¬تر به هر یک از حوزه¬های موضوعی می¬توان نتیجه گرفت که رشد جمعیت نویسندگان و هم چنین تولید علم در حوزه¬های مختلف، همگام با رشد فارغ التحصیلان تحصیلات تکمیلی است. در پایان، با توجه به نقش موثر فارغ التحصیلان تحصیلات تکمیلی، شاخصی مربوط به سرمایه¬گذاری در تحصیلات تکمیلی بر اساس سرانه دانشجویی ارائه شده است.

بررسی کابرد نقشه های هم موضوعی پروانه های ثبت اختراع برای آشکارسازی دانش فنی حوزه برق ربات های زیرسطحی هوشمند(َ,و)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - پژوهشکده علوم اجتماعی 1393
  ثریا ذوالفقاری   محمد توکلی زاده راوری

نقشه ی موضوعی پروانه های ثبت اختراع، احتمالا می تواند به کسب دانش محصولات فنی کمک کند. از این رو، هدف پژوهش حاضر بررسی کاربرد نقشه های موضوعی پروانه های ثبت اختراع مربوط به برق ربات های زیر سطحی هوشمند(auv)، در آشکارسازی دانش فنی است. رویکرد پژوهش، تحلیل همواژگانی از طریق فنون تحلیل شبکههای اجتماعی و خوشه بندی سلسله مراتبی است. روابط واژگانی میان پروانه های ثبت اختراع و مقالات حوزه auv را مقایسه می کند. موضوعات مرکزی حاصل از نقشه موضوعی پروانه های ثبت اختراع حوزه برق auv را با موضوعات برجسته در ادبیات پژوهشی آن حوزه تطبیق می دهد. با روش دلفی، نظر متخصصان حوزهauv را درباره این نقشه ها، برای کسب دانش برق auv کسب می کند