نام پژوهشگر: یونس تیموری

بررسی ارتباط بین تمرکز جغرافیایی و تمرکز بازاری در صنعت ایران(1385- 1376)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی 1389
  یونس تیموری   نادر مهرگان

چگونگی توزیع و پراکندگی فعالیت های تولیدی و استقرار واحدها و بنگاه های صنعتی در مناطق مختلف بستگی به تصمیمات این واحدها برای مکان یابی در نواحی معین دارد. اما عوامل مهم و زیادی وجود دارند که در این تصمیم گیری موثر می باشند و واحدهای تولیدی با در نظر گرفتن این عوامل، اقدام به انتخاب مکان و منطقه ی مناسب برای استقرار در آن می کنند. پس می توان گفت عوامل فوق باعث ایجاد نوعی تمرکز به نام تمرکز جغرافیایی در صنعت می شوند که به عنوان یکی از مهمترین عناصر ساختار بازار می باشد. در این مطالعه ما با اندازه گیری میزان تمرکز جغرافیایی برحسب اشتغال و ارزش افزوده و با استفاده از شاخص eg، به بررسی تاثیر عوامل موثر در این نوع تمرکز برای دوره ی 1385- 1379 می پردازیم. بطوریکه برای این بررسی از دو الگوی صنعتی و استانی که به ترتیب عوامل قابل اندازه گیری در سطح صنعت و استان را مورد توجه قرار می دهند، استفاده کرده ایم و برای برآورد این دو الگو، روش pooling و نرم افزار eviews6 مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج این ارزیابی برای دوره ی مورد مطالعه نشان می دهد که سه صنعت ماشین آلات اداری و حسابداری، صنعت چاپ و تکثیر و صنعت چوب از نظر اشتغال متمرکزترین صنایع و سه صنعت ماشین آلات اداری، تولید وسایل نقلیه ی موتوری و صنعت چاپ برحسب ارزش افزوده متمرکزترین صنایع از لحاظ جغرافیایی می باشند. همچنین در بین استان ها نیز سه استان سمنان، قزوین و تهران به ترتیب دارای بیشترین تمرکز جغرافیایی فعالیت های مختلف در خود می باشند. همینطور نتایج برآورد دو الگوی پانل ارائه شده برای صنعت و استان نشان می دهد که در الگوی صنعتی سه عامل تمرکز بازاری، بازدهی نسبت به مقیاس و ارتباط بین صنایع که به عنوان عوامل بازاری در نظر گرفته شده اند، همواره تاثیر معنی داری بر روی میزان تمرکز جغرافیایی دارند و در الگوی استانی نیز عوامل موجودی سرمایه ی انسانی، دسترسی به حمل و نقل و دسترسی به بازار مصرف به ترتیب بیشترین تاثیر معنی دار را بر میزان تمرکز جغرافیایی صنایع در بین استان ها دارند.

تعیین گروه های فیلوژنتیک باکتری های اشریشیا کلی جدا شده از طیور گوشتی مبتلا به کلی باسیلوز در شهرستان زابل
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده دامپزشکی 1394
  یونس تیموری   محمد جهانتیغ

چکیده: باکتری اشریشیا کلی یک ارگانیسم فرصت طلب است که می تواند در طیور منجر به سندرم های کلی باسیلوز (کلی سپتی سمی، پریکاردیت، پری هپاتیت و سالپنژیت و...) گردد. اشریشیا کلی دارای 4 گروه فیلوژنتیکی شامل a، b1، b2 و d است. فیلوتایپینگ ایزوله های اشریشیا کلی روشی مناسب جهت بررسی نوع پراکندگی گروه های فیلوژنتیک ایزوله های اشریشیا کلی در مناطق مختلف می باشد. بررسی حاضر به منظور تعیین گروه های فیلوژنتیک اشریشیا کلی شهرستان زابل صورت گرفت، در این مطالعه به منظور تعیین فراوانی گروه های فیلوژنتیکی باکتری اشریشیاکلی جدا شده از طیور گوشتی زابل، 144 قطعه جوجه گوشتی مشکوک به کلی باسیلوز نمونه گیری شد. و در محیط tsbبه آزمایشگاه منتقل گردید. با انجام کشت های میکروبی و آزمایش های بیوشیمایی رایج تعداد 100 ایزوله اشریشیا کلی تعیین هویت گردید، dna باکتری های ایزوله شده به روش جوشاندن استخراج گردید و به روش triplex pcr گروه های فیلوژنتیک آنها تعیین شد. در این مطالعه از مجموع 100 ایزوله، 36 % ، 27 % ، 23 % و 14 % به ترتیب در گروه های فیلوژنتیک b1، d، a و b2 قرار گرفتند. با انجام مطالعه حاضر مشخص گردید که اغلب ایزوله های اشریشیا کلی جدا شده از طیور گوشتی مبتلا به کلی باسیلوز در شهرستان زابل متعلق به گروه فیلوژنتیک b1 بودند. واژه های کلیدی: اشریشیا کلی، کلی باسیلوز، گروه فیلوژنتیک، طیور، pcr.