نام پژوهشگر: سعیده آوند

بررسی رابطه نحوی-معنایی در یادگیری افعال مکانی انگلیسی توسط فارسی زبانان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1389
  سعیده آوند   محمدجواد رضایی

چکیده این تحقیق به بررسی یادگیری افعال مکانی انگلیسی توسط فارسی زبانان و ارتباط آن با تئوری های یادگیری می پردازد. افعال مکانی به ساختارهایی گفته می شود که در آن شیئی (جای) به سوی شیء هدف (جایگیر) حرکت می کند و یا حالت شیء جایگیر به وسیله ی حرکت شیء جای به سوی آن تغییر می کند. در زبان انگایسی افعال مکانی شامل چهار دسته هستند: افعال تبدیل ناپذیرجای (چیزی را در چیزی ریختن)، افعال تبدیل ناپذیر جایگیر( چیزی را با چیزی پر کردن)، افعال تبدیل پذیر جای و افعال تبدیل پذیر جایگیر که معادل فارسی آنها تبدیل ناپذیر بوده و به یکی از دسته های تبدیل ناپذیر جای و جایگیر تعلق دارند. در فارسی افعال مکانی تبدیل ناپذیر هستند. بنابراین، افعال مکانی در فارسی زیر مجموعه ای از افعال مکانی انگایسی را تشکیل می دهند. این تحقیق به بررسی این موضوع می پردازد که آیا فراگیران زبان انگلیسی قادر به یادگیری چنین ساختارهایی بدون داده های منفی می باشند و آیا زبان اول و بسندگی در یادگیری و تولید افعال مکانی موثر است. بدین منظور، 60 شرکت کننده که از لحاظ بسندگی در سطح متوسط و پیشرفته بودند در سه نوع آزمون تولید جمله، قضاوت دستوری و انتخاب تصویر (کل نگری) شرکت کردند. آزمون تولید جمله و قضاوت دستوری در یک جلسه وآزمون کل نگری در جلسه ی دیگر برگزار شد. نتایج آزمون های تولید جمله و قضاوت دستوری نشان می دهد هر دو گروه شرکت کننده تمایل بیشتری به تولید و قضاوت یکی از دو ساختار موجود در افعال مکانی انگلیسی داشتند. این نتیجه نشان می دهد ساختار میان زبانی زبان آموزان تحت تأثیر زبان اول شکل گرفته است. از طرف دیگر، در آزمون انتخاب تصویر هنگامی که ساختارهایی که در آن ها جایگیر به عنوان مفعول بی واسطه نشان داده شده در اختیار شرکت کنند گان قرار گرفت ، هر دو گروه تصویری که نشان دهنده ی چنین ساختاری است را انتخاب کردند. این نتیجه دانش مفهوم کل نگری را در فراگیران زبان دوم به عنوان بخشی از دانش محدودیت های گسترده نشان می دهد و بیانگر این حقیقت است که فراگیران زبان دوم همانند انگلیسی زبانان به ویژگی های معنایی ساختارهای مکانی دسترسی دارند. به طور کلی، نتایج این تحقیق نشان می دهد یادگیری ساختار جمله مشکلاتی در زمینه ی محدودیت های خاص زبانی ایجاد می کند و بسندگی در یادگیری این گونه محدودیت ها نقشی ندارد.