نام پژوهشگر: خدیجه خواوی

مضمون آفرینی های عرفانی مولانا بر اساس داستان حضرت موسی(ع)در مثنوی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1389
  خدیجه خواوی   رامین محرمی

چکیده:عرفان روشی است که برای یافتن حقیقت عقل و استدلال را کنار گذاشته است و به کشف و شهود تکیه دارد. از قرن چهارم به تدریج مفاهیم عرفانی در قالب کتاب های مستقل ارائه شد و در قرن ششم سنایی گونه ی مستقل شعر عرفانی را تشخّص بخشید. در این میان مولوی که بخش مهمی از زندگی خود را به شاعری گذرانده و شعر عرفانی سروده است، تحت تأثیر شمس تبریزی عرفان مستقل و ممتازی ارائه می دهد که بر مبنای عشق بنا نهاده شده است. او در مثنوی معنوی که به روش حکایت در حکایت سروده شده است و تمثیل در آن مهمترین وسیله ی شاعر برای انتقال معنی بوده، توجه خاصّی به قصص دینی داشته است. داستان موسی(ع) به دلیل دارا بودن جاذبه های خاصّی برای مولوی، بیشتر مورد توجه او بوده است. یکی از این جاذبه ها شباهت شخصیتی موسی(ع) با شخصیت دو بعدی خود مولوی است.موضوعاتی نظیر لزوم انتخاب پیر، علیّت، وحدت وجود، شعور جمادات، قضا و قدر، عقل و عشق، و حال و قال از جمله موضوعاتی است که مولوی با بهره گیری از داستان موسی(ع) در مثنوی به آنها پرداخته است. اما شیوه ی او در بیان این قبیل مفاهیم که به نوعی مفاهیم دشوار فلسفی نیز هستند، چنین است که این موضوعات را به حوزه ی عرفان برده و با بهره گیری از داستان موسی(ع) به گونه ای سهل تر و ملموس تر برای خواننده بازگو می کند که برای عموم خوانندگان سود بخش باشد.