نام پژوهشگر: فرشته رسولی

فعالسازی و اصلاح مونت موریلونیت k10و بررسی تاثیر پارامترهای فعالسازی برمیزان جذب سطحی رنگ reactive navy blue sp-br بر روی آن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده شیمی 1389
  فرشته رسولی   سهیل عابر

در این پروژه مونت موریلونیت k10 (mmt- k10) با اسید سولفوریک فعالسازی و با ستیل تری متیل آمونیوم برماید (ctab) اصلاح شد و فرآیند فعالسازی mmt- k10 با استفاده از دو روش تاگوچی و رویه پاسخ بهینه سازی شد. شرایط بهینه با استفاده از روش تاگوچی برای بیشترین مقدار راندمان حذف رنگ، بصورت غلظت اسیدmol l-1 2، دمای واکنش فعالسازی oc50 و مدت زمان واکنش فعالسازی h 5/2 بدست آمد. با انجام آزمایش با شرایط بهینه ای که نرم افزار پیش بینی کرد، نتیجه ای بسیار قابل قبول بدست آمد بطوریکه راندمان حذف در این شرایط برابر % 21/93 بود. همچنین شرایط بهینه با استفاده از روش رویه پاسخ عبارتند از غلظت اسیدmol l-1 5/3، دما ?c50و مدت زمان واکنش h 5/2. بیشترین مقدار پیش بینی شده برای راندمان حذف رنگ با استفاده از مقادیر بهینه برای متغیرها معادل 31/92 بدست آمد. تاثیر پارامترهای فعالسازی (غلظت اسید، دما و مدت زمان) بر روی مساحت سطح ویژه ی نانورس مورد ارزیابی قرار گرفت که برای تعیین مساحت سطح ویژه ی (ssa) نانورس فعال اصلاح شده از تست استاندارد methylene blue استفاده شد. نتایج نشان دادند که بعد از فعالسازی نانورس در شرایط بهینه و اصلاح آن، مساحت سطح ویژه از 234 تا m2 g 69/508 افزایش یافت. mmt- k10 فعال اصلاح شده با استفاده از تکنیک های ftir، xrd، sem و tem مورد ارزیابی قرار گرفت. در این پروژه پارامترهای موثر بر فرایند جذب سطحی رنگ reactive navy blue sp-br بر روی mmt- k10 فعال اصلاح شده به روش ناپیوسته مورد بررسی قرار گرفتند. مطالعات نشان دادند که در فرایند جذب سطحی به روش ناپیوسته، با افزایش مقدار مصرفی جاذب راندمان حذف افزایش می یابد. آزمایشها نشان دادند که جذب سطحی رنگ در 2/2 ph= بهتر از سایر ph های مورد بررسی می باشد و با افزایش ph راندمان حذف رنگ کاهش می یابد. در مورد اثر غلظت اولیه رنگ نیز مشاهده شد که با افزایش غلظت، میزان راندمان حذف کاهش می یابد. از بین مدلهای سینتیکی شبه درجه اول، شبه درجه دوم و نفوذ درون ذره ای که برای ارزیابی داده های سینتیکی مورد بررسی قرار گرفتند، داده های تجربی مربوط به جذب سطحی این آلاینده مطابقت بیشتری با مدل سینتیکی شبه درجه دوم داشتند. همچنین در این کار ایزوترمهای جذبی در دماهای 28، 45 و oc 55 توسط مدلهای لانگمویر، فروندلیچ، تمکین، brunauer-emmett-teller (bet) و (d-r) dubinin-radushkevich مورد بررسی قرار گرفتند. مطالعات نشان داد ایزوترم لانگمویر بیشترین مطابقت را در هر سه دمای 28، 45 و oc 55 نشان می دهد. همچنین به منظور مشخص شدن قابلیت اجرایی و ماهیت فرایند جذب، پارامترهای ترمودینامیکی مطالعه شدند که تغییرات انرژی آزاد گیبس استاندارد (?go) درمحدوده دماییoc 55-28 با مقادیر 37/4246- تا kj mol-1 6/16255-، تغییر آنتالپی (?ho) برابر با kj mol-1 25/9 و تغییر آنتروپی (?so) برابر با j mol-1 k-1 34/74 بدست آمدند.