چکیده: هدف از این تحقیق بررسی رابطه بین سازمان یادگیرنده و هوش سازمانی در بین کارکنان آموزش و پرورش و معلمان مدارس شهرستان رفسنجان بود. مولفه های سازمان یادگیرنده از نظر سنگه شامل: قابلیت های فردی، الگوهای ذهنی، آرمان مشترک، یادگیری تیمی و تفکر سیستمی و مولفه های هوش سازمانی از نظر آلبرخت شامل چشم انداز استراتژیک، میل به تغییر، سرنوشت مشترک، جرات و شهامت، فشار عملکرد،کاربرد دانش و اتحاد و توافق و می باشد. روش تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی و جامعه آماری شامل کارکنان آموزش و پرورش و معلمان مدارس شهرستان رفسنجان در سال تحصیلی90-1389 بود که تعداد آنها حدود 3200 نفر می باشد و از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای متناسب با حجم تعداد 333 نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری این پژوهش پرسشنامه های، سازمان یادگیرنده محمودزاده (1384) با 25 گویه و پرسشنامه هوش سازمانی آلبرخت (2003) با 35 گویه می باشد. میزان آلفای کرونباخ پرسشنامه سازمان یادگیرنده 946/0 و پرسشنامه هوش سازمانی 967/0 محاسبه گردید. در تجزیه و تحلیل داده ها در سطح آمار توصیفی از میانگین، انحراف معیار، جدول های توزیع فراوانی، و در سطح آمار استنباطی آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام، تی تست تک گروهی و ماتریس همبستگی استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد که، بین سازمان یادگیرنده و هوش سازمانی رابطه معناداری وجود دارد و همچنین بین مولفه های سازمان یادگیرنده و هوش سازمانی رابطه معناداری وجود دارد و مولفه های سازمان یادگیرنده قادر به پیش بینی هوش سازمانی هستند و بیشترین سطح مولفه های سازمان یادگیرنده در آموزش و پرورش رفسنجان به ترتیب مربوط به مولفه های قابلیتهای شخصی، تفکر سیستمی، یادگیری تیمی، مدلهای ذهنی، آرمان مشترک و بیشترین سطح مولفه های هوش سازمانی در آموزش و پرورش رفسنجان مربوط به سرنوشت مشترک، چشم انداز استراتژیک، روحیه، کاربرد دانش، اتحاد و توافق، میل به تغییر و فشار عملکرد می باشد. واژگان کلیدی: ارتباط، سازمان یادگیرنده، هوش سازمانی، آموزش و پرورش رفسنجان