نام پژوهشگر: سمیرا اردکانی

تأثیر دو برنامه ورزشی «کششی» و «کششی­ قدرتی» خانگی بر مبتلایان به سندرم درد پتلوفمورال
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی 1389
  سمیرا اردکانی   یحیی سخنگویی

زمینه: سندرم درد پتلوفمورال یکی از شایع ترین مشکلات جوانان ورزشکار، نظامیان، و حتی افراد عادی است. این سندرم زنان را بیشتر از مردان مبتلا می کند. در صورت بی توجهی، با افزایش سن این مشکل حادتر شده و خود را به صورت کندرومالژی، آرتروز، و یا دفورمیته مفصل نشان می دهد. عارضه اصلی این سندرم، درد اطراف و یا پشت استخوان پتلا است که با هر گونه فعالیت سنگین زانو نظیر بالا و پایین رفتن از پله، زانو زدن، و حرکت اسکات بروز می یابد. پرکاری مفصل، انحراف پتلا، و بی تعادلی عضلانی به عنوان عوامل ایجابی این عارضه مطرح شده اند. بی تعادلی عضلانی از ضعف قدرت و یا کوتاهی عضلات ناشی می-شود. برخی محققین کوتاهی عضلات پیرامون مفصل زانو، به خصوص چهارسر و همسترینگ، را عامل اساسی دانسته اند. درحالی-که، به دلیل بروز بیشتر درد در مرحله انتهایی اکستنشن زانو، برخی دیگر ضعف قدرت عضله پهن داخلی را عامل ایجابی دانسته-اند. مقیاس پیامدهای آرتروز و صدمات زانو (koos) ابزاری روا و معتبر است که با موفقیت برای اندازه گیری مشکلات بیماران مبتلا به سندرم درد پتلوفمورال بکار رفته است. این پرسشنامه استاندارد دارای 5 خرده مقیاس "درد، خشکی، دشواری فعالیت های روزانه، دشواری فعالیت های ورزشی و تفریحی، و کیفیت زندگی" می باشد. با استفاده از این ابزار، در تحقیق حاضر اثر بخشی دو نوع تمرینات کششی (عضلات چهارسر و همسترینگ) و تمرینات کششی-تقویتی (عضله پهن داخلی) بر عوارض، عملکرد، و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سندرم درد پتلوفمورال مطالعه شده است. روش شناسی: تحقیق از نوع نیمه تجربی و شامل چهل زن 18 تا 25 ساله ی مبتلا به درد پتلوفمورال بود که داوطلب مشارکت شدند. آنها به صورت تصادفی در دو گروه تجربی 20 نفری قرار گرفتند. هر دو گروه، به مدت شش هفته و پنج جلسه در هفته در تمرینات توانبخشی شرکت کردند. مقیاس استاندارد koos به عنوان معیار اثر بخشی تمرینات به صورت پیش و پس آزمون بکار رفت. در پایان مطالعه، چهار گروه آزمودنی به این شرح وجود داشت: گروه حذف شده (9 نفر فاقد پس آزمون)، گروه شاهد (10 نفر دارای پیش و پس آزمون ولی فاقد تمرین منظم)، گروه تمرین کششی(10 نفر)، و گروه تمرین کششی-قدرتی(11 نفر). با استفاده از spss نسخه 15، اطلاعات سه گروه دارای پیش و پس آزمون توسط "آنوا برای اندازه های تکرار شده" تحلیل آماری شد. یافته ها: در هر پنج خرده مقیاس koos، گروه شاهد با دو گروه تمرینی تعامل معنادار داشت (001/0? pو 43/33?(28و2)f). این تعامل نشان داد که پس از برنامه تمرینات، گروه های تمرینی پیشرفت و گروه شاهد پسرفت داشتند. در تمام خرده سنجه ها، بهبود گروه کششی با گروه کششی-قدرتی یکسان بود. بحث و نتیجه گیری: در مطالعه حاضر، هر دو نوع تمرین کششی و تمرین کششی-قدرتی بطور یکسانی باعث بهبود علایم سندرم درد پتلوفمورال شدند. احتمالا، تمرینات به کار رفته به نحوی فشار وارده بر مفصل پتلوفمورال را کاهش داده و این به نوبت خود باعث بهبود علایم بیماری شده است. با اطلاعات تحقیق حاضر نمی توان به طور دقیق مشخص نمود که تمرینات تا چه حد در بهبود بی تعادلی عضلانی و یا انحراف پتلا موثر هستند. با این وجود، به نظر می رسد می توان روش های تمرینی بکار رفته را به عنوان یک روش درمانی مستقل و یا مکمل به افراد دارای سندرم درد پتلوفمورال توصیه کرد . واژه های کلیدی: سندرم درد پتلوفمورال، قدرت، کشش، مقیاس koos