نام پژوهشگر: نرجس السادات عندلیب

مقایسه ی طرح ارزشیابی توصیفی با ارزشیابی کمی و تاثیر آن بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه اول دبستان در ناحیه 2 شیرازسال تحصیلی88-1387
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1390
  نرجس السادات عندلیب   حبیب الله نجفی هزار جریبی

این تحقیق به صورت پیمایشی با دو منظور کلی، اول مقایسه ارزشیابی کیفی-توصیفی و ارزشیابی کمی و دوم، عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه اول دبستان، با رویکرد ارزشیابی کیفی،انجام شد. نمونه این تحقیق با استفاده از یکی از فرمول های کوکران (چون جامعه متجانس بود) ، را در نظر گرفتیم و از حجم جامعه که 171 نفر گزارش شده به رقم 117 نفر رسیدیم، چون افراد جامعه واسامی آنان در دسترس بود، از نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد.اعتبار این تحقیق به صورت صوری حاصل گردید، و پایایی آن نیز ضریب آلفای کرنباخ بود.مبانی نظری این تحقیق برپایه نظریه سازه گرایی می باشد که بنیان گذار آن ماکس وبر است. با استفاده از این نظریه فرضیاتی ساخته شد. دو فرضیه به عنوان فرضیه اصلی: بین ارزشیابی کمی و کیفی تفاوت معناداری وجود دارد و بین ارزشیابی کیفی و پیشرفت تحصیلی رابطه وجود دارد. 8 فرضیه نیز به عنوان فرضیات فرعی ساخته شده اند که متغیرهای مستقل آن به ترتیب عبارت بود از: 1- جنس معلم، 2- سابقه تدریس معلم، 3- رضایت از ارزشیابی کیفی، 4- نوع مدرسه، 5- تحصیلات معلم، 6- دانشگاه محل اخذ مدرک تحصیلی معلم، 7- علاقه معلم و 8- خلاقیت معلم. این فرضیات با استفاده از آزمون های آماری پارامتریک مورد سنجش قرار گرفتند. بعد از آوردن نظریه، پیشینه های تحقیق آورده شده است. در بخش فارسی آن 14 پیشینه که تقریباً با موضوع تحقیقاتی ما ارتباط بسیار نزدیکی داشت، آورده شد. در بخش پیشینه انگلیسی زبان نیز 8 پیشینه آورده شد. چون در این کشورها ارزشیابی کیفی دیر زمانی است که انجام گرفته است و نهادینه شده است، صحبت از مقایسه آن و رابطه اش با پیشرفت تحصیلی زیاد به میان نیامده است. در این پیشینه ها، عمدتاً به بهتر شدن ارزشیابی کیفی و اشاره هایی درباره این که چگونه پیشرفت تحصیلی بیشتر و بهتر انجام گیرد، شده است. در فصل سوم آن نیز روش شناسی این تحقیق به تفصیل مورد تحلیل قرار گرفته و در فصل چهارم ابتدا آمار توصیفی و آمار استنباطی آورده شده است. آمار توصیفی در مورد خصوصیات متغیرها اطلاعاتی به ما می دهد و آمار استنباطی آزمون 10 فرضیه است. در بخش آمار توصیفی نمودارهایی نیز که توزیع فراوانی درصد پاسخگویان را نشان می دهد، ترسیم شده است.. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها که با استفاده از آزمون های رگرسیون ساده، تحلیل واریانس یک طرفه و دو طرفه، آزمون t.test دو گروه مستقل، مورد سنجش قرار گرفت، نشان می دهد که ارزشیابی کیفی با ارزشیابی کمی تفاوت آماری دارد. همچنین ارزشیابی کیفی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه اول دبستان تاثیر دارد. در این جا دو فرضیه اصلی این تحقیق مورد تایید قرار گرفت. سایر نتایج نشان می دهد که پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه اول ناحیه دو شیراز، ارتباط معناداری با متغیرهای سابقه تدریس معلم، تحصیلات معلم، دانشگاه محل اخذ مدرک معلم، علاقه و خلاقیت معلم دارد. این رابطه برای متغیرهای تدریس معلم، علاقه و خلاقیت معلم مستقیم بوده است، به عبارتی، هر چه این سه متغیر افزایش یابند، پیشرفت تحصیلی نیز افزایش می یابد و بلعکس. با این حال، متغیر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه اول دبستان ناحیه دو شیراز ارتباط معناداری با متغیرهای جنس معلم، رضایت معلمین از ارزشیابی کیفی و نوع مدرسه دانش آموز نداشته است. با توجه به موارد فوق می توان گفت که اولاً ارزشیابی کیفی با کمی تفاوت دارد، در ثانی ارزشیابی کیفی با پیشرفت تحصیلی پایه اول دبستان همخوانی بیشتری دارد.