نام پژوهشگر: آمنه اسماعیلی

تاثیر فعالیت هوازی تداومی در مقایسه با فعالیت هوازی تناوبی بر برخی از شاخص های خونی خستگی مرکزی زنان ورزشکار دانشگاهی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1390
  آمنه اسماعیلی   رامین امیرساسان

خستگی در ورزش یک اختلال حاد در عملکرد است که به عنوان ناتوانی در حفظ برون ده توانی معین یا مورد انتظار تعریف شده است. مطالعات نشان می دهند که تغییرات در متابولیسم مغزی بوسیله افزایش دمای بدن، انگیختگی، انباشتگی آمونیاک و یا انتقال دهنده های عصبی تک آمینی مانند سروتونین به صورت سازوکاری با خستگی مرکزی ناشی از ورزش ممکن است ارتباط داشته باشند. هم شدت و هم مدت ورزش بر میزان خستگی مرکزی تاثیر می گذارند. هدف این مطالعه تعیین تاثیر فعالیت هوازی تداومی در مقایسه با فعالیت هوازی تناوبی بر برخی از شاخص های خونی خستگی مرکزی زنان ورزشکار دانشگاهی شامل سروتونین و گلوکز سرمی و آمونیاک پلاسمایی، می باشد. 10 دختر ورزشکار (سن 3/2± 0/22 سال، وزن 5/2± 8/53 کیلوگرم، قد 03/0± 6/1 متر، شاخص توده ی بدنی 0/1± 6/20 کیلوگرم بر مجذور متر، درصد چربی 7/3±8/20 و حداکثر اکسیژن مصرفی 8/1±7/41 میلی لیتر بر کیلوگرم در هر دقیقه) جهت شرکت در مطالعه ی حاضر انتخاب شدند. برای انجام آزمون های اصلی در ابتدا پنج میلی لیتر نمونه خون از ورید بازویی گرفته شد. سپس آزمودنی ها پس از 10 دقیقه گرم کردن، 40 دقیقه فعالیت هوازی تناوبی یا تداومی را روی نوارگردان اجرا نمودند. 10 دقیقه پس از پایان آزمون خونگیری دوم انجام شد. نمونه های خونی به دو قسمت سرم و پلاسما تقسیم شده و برای اندازه گیری شاخص های خونی خستگی مرکزی مورد استفاده قرار گرفتند. برای ارزیابی دامنه تغییرات شاخص ها قبل و بعد از فعالیت از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی lsd و همچنین برای تعیین دامنه تغییرات شاخص ها بین دو نوع فعالیت هوازی تداومی و تناوبی از آزمون t همبسته با سطح معنی داری 5% استفاده شد. نتایج نشان دادند که هر دو فعالیت هوازی تداومی و تناوبی باعث افزایش سروتونین و گلوکز سرمی، آمونیاک پلاسمایی شد که این افزایش در فعالیت هوازی تداومی برای آمونیاک پلاسمایی و در فعالیت هوازی تناوبی برای آمونیاک پلاسمایی و گلوکز و سروتونین سرمی معنی دار بود(05/0>p). در مورد مقایسه بین دو نوع فعالیت نیز میزان تغییرات آمونیاک پلاسما و شاخص درک فشار در فعالیت هوازی تناوبی به طور معنی داری بیشتر از فعالیت هوازی تداومی بود (05/0>p) اما در دامنه تغییرات سروتونین و گلوکز سرمی بین دو نوع فعالیت هوازی تداومی و تناوبی تفاوت معنی داری مشاهده نشد. بنابر این به نظر می رسد که به علت بالاتر بودن میزان افزایش سروتونین و گلوکز سرمی و آمونیاک پلاسمایی در فعالیت تناوبی نسبت به فعالیت تداومی، همچنین بالاتر بودن میزان تغییرات آمونیاک پلاسمایی و میزان درک فشار در فعالیت تناوبی نسبت به تداومی، در این مطالعه میزان خستگی مرکزی در فعالیت هوازی تناوبی بیشتر از میزان خستگی مرکزی فعالیت هوازی تداومی می باشد.