نام پژوهشگر: فاطمه اسماعیلی طاهری

قطعه تخت روی بردعددی ماتریس های 3*3
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد - دانشکده علوم پایه 1390
  فاطمه اسماعیلی طاهری   محمدباقر اسدی

مطالعه عملگرهای کراندار یکی از موضوعات مهم در بحث نظریه عملگرها می باشد. ساده ترین نمونه ماتریس ها هستند که در تمام گرایش های ریاضی وجود دارند. ماتریس ها در ریاضیات معرفی شدند و تا امروز ویژگی های آنها بررسی می شود زیرا آنها نقش مهمی در ریاضی و کاربردهای آن بازی می کنند. این پایان نامه به مفهوم مهمی دررابطه با عملگرها به نام بردعددی، و به طور خاص بردعددی ماتریس ها اشاره می کند.مشابه مفهوم طیف، بردعددی یک ماتریس n*n مجموعه اعداد مختلطی است که به طور طبیعی وابسته به آن ماتریس می باشد. طیف یک ماتریس یک مجموعه گسسته است، در صورتی که بردعددی می تواند مجموعه ای فشرده و محدب باشد. بردعددی را می توان تصویری از خود ماتریس در نظرگرفت که حاوی اطلاعات مفیدی در مورد ماتریس می باشد که طیف ها به تنهایی نمی توانند چنین اطلاعاتی را به ما بدهند. بردعددی وسیله ای مطمئن برای تعیین محلی است که مقادیر ویژه ماتریس درآنجا متمرکز شده اند. بردعددی این اجازه را به مامی دهد که بسیاری از ویژگی های ماتریس را ببینیم حتی اگر خود ماتریس را دقیقا نشناسیم. به طور مثال از روی بردعددی می توان موقعیت مقادیر ویژه را تعیین کرده و برخی از ویژگی های جبری و آنالیزی آن را استنباط نمود‎.مفهوم بردعددی اولین بار برای عملگرهای خطی روی اعداد مختلط درسال ‎????‎توسط تئوپلیتز درارتباط با مبحث سری های فوریه مطرح گردید. او با الهام از قضیه فجرکه ارتباط بین منحنی های مسطح و سری های فوریه را بیان می کند، به هر ماتریس n*nیک مجموعه فشرده درصفحه مختلط نسبت داد. درسال ‎1919‎ دانشمندان آلمانی تئوپلیتز و هاسدورف قضیه تحدب بردعددی را اثبات نمودند که به قضیه تئوپلیتز ـ هاسدورف معروف است. این دو هم چنین تئوری بردعددی عملگرهای خطی را روی فضای هیلبرت مطرح کردند. این قضیه درسال ‎1932‎ توسط استون در فضای هیلبرت ثابت شد، در سال ‎1990‎ این تئوری در شاخه های آنالیزتابعی و آنالیزعددی نیز معرفی گردید. امروزه بردعددی یک مفهوم شناخته شده در آنالیز ماتریس ها است که در تئوری عملگرها بسیار مورد بررسی قرار می گیرد. بردعددی را می توان روی مجموعه انواع مختلف عملگرها به ویژه عملگرهای هرمیتی و فشرده و همین طور جبر عملگرها مثل جبر باناخ وc*‎ جبرها نیز معرفی و مورد استفاده قرار داد. به طور مثال لامر نشان داد که بردعددی ابزار موثری برای مرتبط کردن ویژگی های جبری و هندسی جبرهای باناخ است و به وسیله آن اثبات قضیه ها در این حوزه ساده تر می شود. به طور کلی آنالیز تابعی بر پایه بردعددی هنوز هم حوزه مجهول و ناشناخته ای برای تحقیق است. از دیگر کاربردهای بردعددی درزمینه آنالیزعددی می توان به نقش بردعددی درنظریه های ارتعاش های کوچک و تکرارهای چبیشف برای دستگاه های خطی وغیره اشاره نمود. هم چنین تعمیم هایی از بردعددی درسیستم های پایدار به کارآمده که منجربه شکوفایی تحقیقات مهندسی دراین زمینه و پروژه های مشترکی میان ریاضی دانان و مهندسان الکترونیک شده است. ‎