نام پژوهشگر: معصومه کوهگرد

بررسی تنوع ژنتیکی لاله ی واژگون (l. f. imperialis) با استفاده از مارکر مولکولی rapd
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهرکرد - دانشکده کشاورزی 1389
  معصومه کوهگرد   ندا میرآخورلی

جنس فریتیلاریا در حدود 100 گونه دارد که بیشتر در نواحی گرم نیمکره ی شمالی شامل آمریکای شمالی، اروپا و همین طور نواحی مدیترانه ای در آسیای مرکزی تا چین و ژاپن دیده می شود. لاله ی واژگون گیاهی است که از نظر دارویی دارای اهمیت فراوان است، و به طور وسیع در صنعت داروسازی مورد استفاده قرار می گیرد. بررسی تنوع ژنتیکی درون گونه ها اطلاعات ضروری در مورد تاریخچه ی تکاملی آن ها و همچنین اطلاعاتی در مورد عوامل موثر در مورد حفاظت و نحوه ی مدیریت گونه ها به ما می دهد. در این مطالعه تکنیک rapd به عنوان ابزاری برای بررسی میزان تنوع ژنتیکی در جمعیت های گونه f. imperialis مورد استفاده قرار گرفت. برای این منظور ابتدا 160نمونه، از هشت جمعیتf. imperialis از مناطق مختلف زاگرس جمع آوری شد. شش پرایمر از 35 پرایمر تست شده بر اساس میزان پلی مورفیسم بودن آن ها انتخاب گردیدند. نتایج نشان داد که از 81 باند تولید شده 71 باند به صورت پلی مورف بودند. بر اساس تجزیه ی خوشه ای با استفاده از ضریب تشابه جاکارد و با استفاده از روش upgma 160 نمونه ی مورد بررسی در فاصله 45/0به سه گروه عمده تقسیم شدند. نتایج حاصل از تجزیه ی خوشه ای نشان داد که تنوع معنی داری بین جمعیت ها وجود دارد. تجزیه واریانس مولکولی نشان داد که میزان تنوع ژنتیکی بین جمعیت ها، درون جمعیت ها و بین گروه ها به ترتیب برابر با 32/43، 1/55، و 57/1 می باشد. برای این تجزیه و تحلیل، گروه بندی بر اساس پراکندگی جغرافیایی صورت گرفته بود. میزان تنوع ژنی کل (ht) برابر با 27/0 و میزان تنوع ژنی درون جمعیت ها (hw) برابر با 18/0 و همچنین میزان تنوع ژنی بین جمعیت ها برابر با 08/0 برآورد شد. تجزیه و تحلیل های مربوط به تنوع ژنی با استفاده از نرم افزارaflpsurv ver1/0. انجام شد. میانگین تعداد آلل های موثر برابر با 88/1 شد. شاخص شانون، و میانگین پلی مورفیسم نیز به ترتیب برابر با 65/0 و 6/87 گردید. میزان pic بین 82/0 تا 88/0 برآورد شد، و میانگین آن برابر با 85/0 شد. بر اساس ماتریس فاصله، بالاترین فاصله ی ژنتیکی برابر با 41/0 و بین جمعیت های آستانه و استهبان به دست آمد. همچنین کمترین فاصله ژنتیکی بین جمعیت های استهبان و اشتران کوه برآورد شد، و مقدار آن برابر با 18/0 می باشد.

بررسی تنوع ژنتیکی بین و درون جمعیت های لاله واژگون (f. imperialis) منطقه زاگرس با استفاده از مارکر مولکولی rapd
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهرکرد - دانشکده کشاورزی 1389
  معصومه کوهگرد   ندا میرآخورلی

جنس فریتیلاریا در حدود 100 گونه دارد که بیشتر در نواحی گرم نیمکره ی شمالی شامل آمریکای شمالی، اروپا و همین طور نواحی مدیترانه ای در آسیای مرکزی تا چین و ژاپن دیده می شود. لاله ی واژگون گیاهی است که از نظر دارویی دارای اهمیت فراوان است، و به طور وسیع در صنعت داروسازی مورد استفاده قرار می گیرد. بررسی تنوع ژنتیکی درون گونه ها اطلاعات ضروری در مورد تاریخچه ی تکاملی آن ها و همچنین اطلاعاتی در مورد عوامل موثر در مورد حفاظت و نحوه ی مدیریت گونه ها به ما می دهد. در این مطالعه تکنیک rapd به عنوان ابزاری برای بررسی میزان تنوع ژنتیکی در جمعیت های گونه f. imperialis مورد استفاده قرار گرفت. برای این منظور ابتدا 160نمونه، از هشت جمعیتf. imperialis از مناطق مختلف زاگرس جمع آوری شد. شش پرایمر از 35 پرایمر تست شده بر اساس میزان پلی مورفیسم بودن آن ها انتخاب گردیدند. نتایج نشان داد که از 81 باند تولید شده 71 باند به صورت پلی مورف بودند. بر اساس تجزیه ی خوشه ای با استفاده از ضریب تشابه جاکارد و با استفاده از روش upgma 160 نمونه ی مورد بررسی در فاصله 45/0به سه گروه عمده تقسیم شدند. نتایج حاصل از تجزیه ی خوشه ای نشان داد که تنوع معنی داری بین جمعیت ها وجود دارد. تجزیه واریانس مولکولی نشان داد که میزان تنوع ژنتیکی بین جمعیت ها، درون جمعیت ها و بین گروه ها به ترتیب برابر با 32/43، 1/55، و 57/1 می باشد. برای این تجزیه و تحلیل، گروه بندی بر اساس پراکندگی جغرافیایی صورت گرفته بود. میزان تنوع ژنی کل (ht) برابر با 27/0 و میزان تنوع ژنی درون جمعیت ها (hw) برابر با 18/0 و همچنین میزان تنوع ژنی بین جمعیت ها برابر با 08/0 برآورد شد. تجزیه و تحلیل های مربوط به تنوع ژنی با استفاده از نرم افزارaflpsurv ver1/0. انجام شد. میانگین تعداد آلل های موثر برابر با 88/1 شد. شاخص شانون، و میانگین پلی مورفیسم نیز به ترتیب برابر با 65/0 و 6/87 گردید. میزان pic بین 82/0 تا 88/0 برآورد شد، و میانگین آن برابر با 85/0 شد. بر اساس ماتریس فاصله، بالاترین فاصله ی ژنتیکی برابر با 41/0 و بین جمعیت های آستانه و استهبان به دست آمد. همچنین کمترین فاصله ژنتیکی بین جمعیت های استهبان و اشتران کوه برآورد شد، و مقدار آن برابر با 18/0 می باشد.