نام پژوهشگر: آیدین ترکمه

تبیین ارتباط بین برنامه ریزی و دموکراسی در ایران
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده هنر و معماری 1390
  آیدین ترکمه   الهام امینی

مسئله ی تحقیق، عدم تکوین برنامه ریزی در ایران، و به بیان دقیق تر، کاوش در پیوند برنامه ریزی و دموکراسی در ایران و کوشش در تشریح و تبیین چنین پیوندی است. تحقیق حاضر دارای سه هدف اصلی است. این تحلیل در پی آن است تا اولاً، به طور عام به چیستیِ معنا و مفهومِ گفتمان برنامه ریزی در دوران کنونی بپردازد، ثانیاً، نشان دهد در حال حاضر در ایران، بین برنامه ریزی و دموکراسی ارتباطی ناگسستنی وجود دارد و با نادیده گرفتن پیوند برنامه ریزی و دموکراسی در ایران در واقع هر دو را انکار کرده ایم، و ثالثاً برخی روایت ها که به مسائل ساختاری جامعه ی ایران می پردازند و نیز قوانینی که در حوزه ی مسائل مربوط به برنامه ریزی شهری و منطقه ای تصویب و اجرا می شوند را بررسی نماید تا از این طریق، عدم تکوین گفتمان برنامه ریزی و لزوم تاکید بر پیوند برنامه ریزی و دموکراسی را در ایران به طور عینی تری نمایان سازد. سوالات تحقیق را می توان در دو سطح بیان کرد. در سطح تحلیل نظری، سوالات معطوف به مسائل ساختاری هستند و در سطح تحلیل موردی که به بررسی قوانین می پردازد، سوالات معطوف به موارد عینی تر هستند. دو سوال اصلی و همبسته ای که تحقیق حاضر در سطح تحلیل نظری در پی پاسخ به آن ها است عبارتند از : 1. ابعاد، ویژگی ها و مولفه های گفتمان برنامه ریزی چیستند؟ 2. در دوره ی زمانی کنونی ارتباط بین برنامه ریزی و دموکراسی در ایران چیست؟ و در سطح تحلیل موردی، سوالی که این تحقیق در پی پاسخ به آن است این است که بر مبنای مولفه های گفتمان برنامه ریزی، قوانینی که بر حوزه ی برنامه ریزی شهری و منطقه ای ایران اثر گذارند چه وضعیتی دارند؟ تحقیق حاضر، تحقیقی کیفی است. اطلاعات به وسیله ی فیش گردآوری می شود. روش تحلیل اصلی به کار رفته در این تحقیق، روش تحلیل ثانوی است. برای تحلیل از رویکرد (هایی) فلسفی، از جمله اقتصاد سیاسی فضا و پراگماتیسم استفاده شده است. تحقیق حاضر نوعی تحقیق بنیادی و در عین حال کاربردی است. نه تنها از لحاظ تاریخی با حداقلی از دموکراسی عجین بوده است، بلکه بر مبنای تحلیلی که در این تحقیق ارائه می شود، برنامه ریزی و دموکراسی دو پدیده و مفهوم همبسته اند که حرکت در راستای تحول و ارتقای یکی به تحول و ارتقای دیگری منجر می گردد و فقدان یکی، بیانگر فقدان دیگری است. برنامه ریزی، بستر شکل گیری دموکراسی است. در واقع با بررسی وقایع تاریخی در اروپای غربی که محمل ظهور شهر سرمایه داری و برنامه ریزی بوده اند، تقدم کنش انسانی بر شکل گیری نهادهای دموکراتیک به وضوح به چشم می خورد. مردم با حضور در فرایندهای تصمیم گیری جمعی، اشکال اولیه ی برنامه ریزی را پدید آوردند و با ایفای نقش شهروندان صاحب حقوق سلب ناشدنی و منافع مشخص، و با درک تعارض میان منافع، در پروسه ای عملی و البته تدریجی، نه تنها فرایند برنامه ریزی را شکل دادند، بلکه با پیگیری چنین رویه ای، دست به خلق نهادهای دموکراتیک شهری زدند. به این معناست که برنامه ریزی، بستری برای دموکراسی تعریف می شود.