نام پژوهشگر: محـی الـدین امـجدیان امـجدیان

«بررسی رابطه راهبردهای خودتنظیمی عاطفی و مکان کنترل با میزان افسردگی و پیشرفت تحصیلی در بین دانشجویان رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی کردستان در سال تحصیلی 90-1389»
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1390
  محـی الـدین امـجدیان امـجدیان   نصرالله عرفانی

هدف از انجام پژوهش حاضر شناسایی رابطه بین راهبردهای خودتنظیمی عاطفی و مکان کنترل با میزان افسردگی و پیشرفت تحصیلی در بین دانشجویان رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی کردستان در سال تحصیلی 90-1389 بود. جامعه آماری پژوهش حاضر عبارت بود از کلیه دانشجویان رشته پژشکی دانشگاه علوم پزشکی استان کردستان که از میان آنها تعداد 210 نفر شامل 87 نفر پسر و 123 دختر به صورت تصادفی منظم انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این تحقیق عبارت بودند از 1) پرسشنامه افسردگی بک، 2) پرسشنامه راهبردهای خود تنظیمی عاطفی مارس، و 3) پرسشنامه مقیاس مکان کنترل لونسون. داده ها با استفاده از آماره های توصیفی، آزمون های همبستگی و آزمون تحلیل واریانس یک راهه تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین استفاده از راهبردهای خود تنظیمی عاطفی کاهش عاطفه منفی و افزایش عواطف مثبت و میزان افسردگی رابطه معنادار وجود دارد ولی سایر راهبردهای خودتنظیمی عاطفی با میزان افسردگی رابطه معنا داری ندارند. در همین راستا بین نوع مکان کنترل و میزان افسردگی رابطه معنادار وجود دارد، طوری که افراد دارای مکان کنترل درونی افسردگی کمتری را نسبت به افراد دارای مکان کنترل شانس و افراد قدرتمند گزارش نمودند. از طرف دیگر بین میزان پیشرفت تحصیلی و راهبرد خود تنظیمی عاطفی تمرکز بر تغییر عاطفه رابطه معنادار وجود دارد ولی پیشرفت تحصیلی با سایر راهبردهای خود تنظیمی عاطفی رابطه معناداری ندارد. علاوه بر این بین نوع مکان کنترل و میزان پیشرفت تحصیلی رابطه معناداری مشاهده نشد. در قسمت بعد نیز بین مکان کنترل درونی و راهبردهای خود تنظیمی عاطفی تمرکز بر تغییر موقعیت و افزایش عواطف مثبت رابطه معنادار مشاهده شد، اما بین مکان کنترل شانس و مراجع قدرت با راهبردهای خود تنظیمی عاطفی رابطه معنا داری مشاهده نشد. و نهایتا بین میزان افسردگی و پیشرفت تحصیلی دانشجویان ارتباط معناداری وجود داشت، بطوری که دانشجویان زن دارای میانگین نمرات تحصیلی بالاتری نسبت به دانشجویان مرد بودند و در مجموع میزان افسردگی در دانشجویان مرد بالاتر از دانشجویان زن بود.