نام پژوهشگر: سیده خدیجه رضاطبع ازگمی

تحلیلی بر نقش و اهمیت رویکرد استراتژی توسعه شهری (cds)، در فرایند برنامه ریزی شهری با تاکید بر طرح های جامع، مطالعه موردی: کلان شهر رشت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز 1390
  سیده خدیجه رضاطبع ازگمی   میر ستار صدر موسوی

چکیده مرکز راهبرد شهری بانک جهانی در گزارش سال 2009 خود چنین عنوان کرده است که با گذشت 37 سال از فعالیت این بانک و صرف 37 میلیارد دلار برای بهبود شرایط سکونتی شهرهای کشورهای در حال توسعه، هنوز هم بیش از یک میلیارد نفر از ساکنان شهرهای دنیا، به عنوان حاشیه نشین در سکونتگاه های غیر رسمی ساکن هستند. این بانک معتقد است که دلیل فقدان اثرات مثبت منابع مالی مصروف شده را باید در ناکارآمدی نگرش ها، پارادایم ها و رویکردهای برنامه ریزی و مدیریت شهری این کشورها کنکاش کرد. این مقوله از طرف سایر سازمان های بین المللی به ویژه مرکز unhabitat نیز بسیار مورد تاکید قرار گرفته و معتقدند که رویکردهای برنامه ریزی و مدیریت شهری در کشورهای در حال توسعه، به اصلاحات عمده و اساسی نیاز دارد. در واقع شکل گیری «سازمان ائتلاف شهرها» در سال 1999 بر پایه برنامه «استراتژی توسعه شهری» (cds) از سوی بانک جهانی و مرکز سکونتگاه های انسانی سازمان ملل متحد (unchs) در واکنش به شرایط مذکور بوده است. رویکرد cds به عنوان نسخه ای جدید برای شهرهای جهان سومی تجویز شده و اکنون با گذشت یک دهه از پیدایش آن، در بیش از 300 شهر جهان در حال توسعه تهیه و اجرا شده و نتایج چشمگیری نیز داشته است. در اسناد رسمی cdsکه از طرف سازمان «ائتلاف شهرها» در سال 2004 منتشر شده است؛ مهم ترین اهداف کلان تاسیس این سازمان بسط برنامه ریزی مشارکتی، توسعه پایدار شهری، بهبود شرایط سکونتی و کاهش فقر شهری عنوان شده است. پژوهش حاضر ضمن معرفی و بررسی ابعاد، مولفه ها و ویژگی های رویکرد cds، به تحلیل و ارزیابی روند برنامه ریزی و مدیریت شهری در ایران و کلان شهر رشت می پردازد. رساله حاضر برای مطالعه و بررسی رویکردها و روندهای مدیریت و برنامه ریزی شهری در ایران، به مهم ترین محورهای آن یعنی طرح های جامع و رویکردهای مدیریت شهری پرداخته و از آن جایی که کاربری مسکونی و مساکن برای شهروندان به مثابه مهم ترین کاربری محسوب می گردد، لذا به موازات بررسی این کاربری به ارزیابی سیاست های تامین مسکن نیز پرداخته است. بی تردید گروه های کم درآمد شهری در برنامه های شهری به ویژه تامین مسکن، به بیشترین توجه و بررسی نیاز دارند چرا که گروه های مذکور، معمولا در حوزه های مختلف شهری با چالش های بسیاری مواجه اند. از این رو، تحقیق حاضر به بررسی و ارزیابی سیاست اجاره به شرط تملیک، به مثابه یکی از سیاست های تامین مسکن گروه های کم درآمد شهری در ایران پرداخته است، محققان بسیاری معتقدند مسکن و مولفه های مربوط بدان می تواند شاخص و معیار مناسب و کاراممدی برای ارزیابی ادبیات برنامه ریزی شهری محسوب گردد. جامعه آماری این بخش از تحقیق شامل900 خانوارهای است که در مساکن استیجاری به شرط تملیک کلان شهر رشت ساکن بوده و نیزحجم جامعه نمونه بر پایه فرمول کوکران (cochran) شامل 300 خانوار می باشند. بر مبنای تجزیه و تحلیل داده های آماری بدست آمده، سیاست اجاره به شرط تملیک، از دستیابی به بخش عمده ای از اهداف خود بازمانده است، چرا که نتایج این تحقیق بیانگر آن است که ساکنان اصلی این مساکن گروه های غیر هدف و اغلب با درآمدهای بالاتر بودند؛ هر چند این گروه ها معمولا با مکانیسم های مختلف دولتی نظیر تسهیلات تعاونی های مسکن، یارانه های دولتی و اعتبارات بانکی صاحب مسکن می شوند. از سوی دیگر، یکی از مهم ترین چالش های برنامه ریزی و مدیریت شهری در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران را باید در دیدگاه ها و نحوه نگرش مدیران و برنامه ریزیان شهری نسبت به ادبیات برنامه ریزی شهری جستجو نمود، چرا که تسلط پارادایم و و رویکرد برنامه ریزی شهری سنتی و نیز مدیریت شهری تکنوکراتیک از مهم ترین نگرش های مسلط به ادبیات برنامه ریزی شهری در ایران محسوب می شوند. این بخش از تحقیق شامل بررسی، تحلیل و اطلاعات و داده هایی است که بر مبنای آنها زمینه و میزان تسلط رویکرد برنامه ریزی شهری سنتی و نیز پارادایم فن سالاری (تکنوکراتیک) در فرایند مدیریت شهری ایران مورد لرزیابی قرار گرفته است. جامعه آماری این بخش از تحقیق نیز شامل مطالعه میدانی عبارت است از 220 نفر از برنامه ریزان و مدیران شهری می شوند که در فرایند تصمیم گیری، سیاست گذاری، مدیریت و برنامه ریزی شهری کلان شهر رشت حضور داشته و موثرند. بر این اساس، فقدان برنامه ریزی مشارکتی، عدم انعطاف پذیری طرح های شهری از جمله طرح های جامع، رواج نگرش های فنی – اجرایی به فرایند برنامه یزی شهری و نیز ناکارآمدی سیاست های شهری از جمله تامین مسکن – خاصه گروه های کم درآمد- به مثابه مهم ترین تبعات منفی ناشی از تسلط نگرش تکنوکراسی در سطوح مختلف مدیریت شهری و نیز برنامه ریزی شهری سنتی «طرح جامع محور» محسوب می شوند. تحقیق حاضر ضمن مطالعه و ارزیابی روند مذکور در ایران و حوزه مطالعه موردی خود کلان شهر رشت، به معرفی رویکرد cdsبه مثابه رهیافتی جدید، در افزایش کارآمدی سیاست ها و طرح های شهری و نیز نقش آن در بهبود شرایط مختلف گروه های کم درآمد شهری می پردازد. ارایه پیشنهادات راهبردی و برنامه های اجرایی در حوزه های مختلف شهری در جهت افزایش کارآمدی طرح و سیاست های شهری از جمله طرح جامع و تامین مسکن، آخرین بخش های رساله حاضر را شامل می شوند.