نام پژوهشگر: زینب قمری زارع

ارزیابی چند بستر غذایی برای کشت قارچ beauveria bassiana و تأثیر آن روی کنترل سن گندم eurygaster integriceps put.
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد 1390
  زینب قمری زارع   حسن عسکری

سن گندم،put. eurygaster integriceps مهم ترین آفت گندم در بسیاری از کشورهای آسیای غربی از جمله ایران، افغانستان، عراق، لبنان، سوریه و ترکیه می باشد. یکی از راهبردهای کنترل سن گندم استفاده از قارچ های بیمارگر به ویژه beauveria bassiana (balsamo) vuillemin به عنوان آفت کش قارچی برای کنترل حشرات کامل زمستان گذران و نسل تابستانه روی محصول می باشد. در این تحقیق بیمارگری چهار جدایه ایرانی فشند، spt-566، ir-k-40 و spt-22 از قارچ b. bassiana و همچنین تأثیر افزودن مواد روغنی در بیمارگری این جدایه های قارچ، روی حشرات کامل سن گندم در دو مرحله تابستان گذران و زمستان گذران به روش زیست سنجی از طریق اسپری کردن غلظت های مختلف و نمونه برداری در طول زمان، مورد بررسی قرار گرفت. آزمایشات در چهار تکرار به صورت آزمون فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی تجزیه گردید. برای تعیین lc50 از نرم افزار sas 9.0 و برای تعیین lt50 از نرم افزار curve expert 1.3 استفاده گردید. نمودارها با استفاده از نرم افزار excel رسم شد. همچنین میزان تولید کنیدی های قارچ، روی محیط های غذایی مختلف بررسی و بیمارگری کنیدی های حاصل از این محیط کشت ها و یک سوسپانسیون روغنی، روی سن گندم در مکان زمستان گذران آن در ارتفاعات حمامک در قالب طرح بلوک کامل تصادفی مورد ارزیابی قرار گرفت. طبق نتایج میانگین مرگ و میر روی سن گندم در مرحله تابستان گذران با غلظت 109 اسپور بر میلی لیتر از جدایه های فوق الذکر به ترتیب 40/7±53/73، 68/3±3/8، 5/7±5/22 و 78/4±5/7 درصد و در مرحله زمستان گذران به ترتیب 12/5±87/94، 9/4±41/59، 81/9±58/43 و 41/19±33/33 درصد محاسبه گردید. lc50 برآورد شده برای جدایه فشند در مرحله تابستان گذران 108×6/1 و در مرحله زمستان گذران 105×2 اسپور بر میلی لیتر می باشد. همچنین lt50 در غلظت 109 اسپور بر میلی لیتر در مرحله تابستان گذران 13 روز و در مرحله زمستان گذران هفت روز به دست آمد. با مقایسه ای که بین مرحله تابستان گذران و مرحله زمستان گذران سن گندم انجام شد مرحله زمستان گذران با میانگین 74/43 درصد تلفات، حساسیت بیشتری را در مقایسه با سن های تابستانه با میانگین 72/19 درصد تلفات نشان داد. فشند بهترین جدایه با پایین ترین lt50 و lc50 وکم اثرترین آن ها جدایه spt-22 تعیین شد. برای بررسی تأثیر مواد افزودنی در افزایش بیمارگری قارچ از دو روغن ec® و addit® استفاده گردید. نتایج نشان داد که افزودن روغن به سوسپانسیون قارچ باعث شدت بیمارگری قارچ روی دو مرحله زیستی سن گندم در همه جدایه ها شد. به طوری که میانگین مرگ و میر جدایه های فشند، ir-k-40، spt-22 و spt-566در مرحله تابستان گذران برای هر دو روغن به ترتیب 75/98، 93/94، 70/78 و 94/40 درصد و در مرحله زمستان گذران به ترتیب 95/94، 57/59، 54/97 و 45/78 درصد محاسبه شد. همچنین مقایسه ی روغن ها با یکدیگر نشان داد که تفاوت معنی دار بین روغن های ec® و addit® در مرحله تابستان گذران وجود داشته و روغن addit® با عملکرد بیشتر در گروه a قرار گرفت. محیط های غذایی sday، جو سالم، جو پوک، ارزن و شلتوک+سبوس برنج برای تولید کنیدی های هوایی جدایه فشند مورد ارزیابی قرار گرفتند. بیشترین میزان تولید کنیدی را محیط کشت مخلوط سبوس و شلتوک برنج با غلظت 1010×1 کنیدی بر میلی لیتر و کمترین مقدار را محیط کشت sday با غلظت 108×6 کنیدی بر میلی لیتر به خود اختصاص دادند. بیمارگری کنیدی های حاصل از این محیط کشت ها و یک سوسپانسیون روغنی، روی سن گندم در مکان زمستان گذران آن در ارتفاعات حمامک طی سال های 88 و 89 بررسی شد. در سال 88 از جدایه spt-566 جهت این آزمون استفاده شد که میانگین مرگ و میر توسط جو پوک، شلتوک+سبوس برنج، ارزن، سوسپانسیون روغنی و جو سالم به ترتیب 57/34، 93/30، 77/30، 33/29 و19/42 درصد بود. در سال 89 از جدایه فشند که موثرترین جدایه در شرایط آزمایشگاهی بود استفاده گردید و میانگین هر کدام از تیمارها به ترتیب 27/17، 74/18، 74/18، 33/20 و 6/19 درصد بدست آمد.