نام پژوهشگر: اسماعیل فرخی

توسعه مدیریت دانش در بخش دولتی (بررسی نقش هوش هیجانی)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1390
  اسماعیل فرخی   حسن دانایی فرد

هدف از این تحقیق بررسی نقش پدیده ی هوش هیجانی در توسعه ی مدیریت دانش است.مکان انجام این تحقیق دانشگاه تربیت مدرس و جامعه آماری تحقیق شامل456 نفر کارکنان دانشگاه تربیت مدرس است. روش نمونه گیری تصادفی ساده و حجم نمونه 215 نفر برآورد گردید. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از نرم افزار spss و در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی انجام شده است.برای بررسی وضعیت موجود مدیریت دانش از مدل پایه های ساختمان مدیریت دانش پروست که شامل هشت جز(تعیین هدف های دانشی، ارزیابی دانش، شناسایی دانش، کسب دانش، توسعه دانش، اشتراک و توزیع دانش، بکارگیری دانش، نگهداری دانش)می باشد، استفاده شده است. پرسش نامه استاندارد این دو متغیر، مدیریت دانش بعنوان متغیر وابسته شامل 21 سوال و هوش هیجانی و ابعاد آن شامل 90 سوال می باشد. تحقیق حاضر از نظر نحوه گردآوری داده ها توصیفی ـ پیمایشی و نوع تحقیق بر مبنای هدف، کاربردی است.نتایچ تحقیق بیانگر این مطلب است که میان هوش هیجانی و توسعه ی مدیریت دانش ارتباط معنی دار برقرار است.

تاثیر کودهای دامی، بیولوژیک و شیمیایی بر خصوصیات رشدی آلوئه ورا در استان بوشهر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1392
  اسماعیل فرخی   مهدی نصیری محلاتی

آلوئه ورا (aloe barbadensis miller.) گیاهی دارویی سازگار با اقلیم ایران و به خصوص استان بوشهر است با این حال اطلاعات کافی در خصوص واکنش های رشدی و عملکردی این گیاه به کودهای غیرشیمیایی در دست نمی باشد. این مطالعه با هدف ارزیابی اثر کودهای بیولوژیک، دامی و شیمیایی بر خصوصیات رشدی و عملکرد اقتصادی آلوئه ورا انجام شد. آزمایش به صورت کرت‏های خرد شده در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با 3 تکرار در ایستگاه تحقیقاتی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان بوشهر در سال زراعی 92-1391 انجام شد. عامل اصلی شامل کاربرد و عدم کاربرد کود دامی از نوع گوسفندی و عامل فرعی مصرف کودهای بیولوژیک و شیمیایی شامل(1- کود شیمیایی، 2- کود بیولوژیک میکوریزا، 3- کود بیولوژیک نیتراژین شامل باکتری های azotobacter spp.، pseudomonas spp. وazospirillum spp.، 4- ترکیب دو کود بیولوژیک میکوریزا و نیتراژین و 5- شاهد (بدون مصرف کود) بودند. صفات اندازه گیری شده در این آزمایش شامل شاخص های رشدی (شاخص سطح برگ، ماده خشک کل، سرعت رشد محصول، سرعت رشد نسبی، سرعت آسیمیلاسیون خالص و نسبت سطح برگ) که با برازش توابع محاسبه شدند و خصوصیات مورفولوژیکی (وزن تر و خشک بوته، طول برگ، عرض برگ، ضخامت برگ، تعداد برگ) و عملکرد آلوئه ورا بودند. نتایج نشان داد که تاثیر کود دامی و کودهای بیولوژیک و شیمیایی بر اکثر صفات اندازه‏گیری شده آلوئه ورا معنی دار بود. همچنین برهمکنش بین کود دامی و کودهای بیولوژیک و شیمیایی نیز صفات رشدی آلوئه ورا را بطور معنی داری تغییر داد. کاربرد کود دامی در مقایسه با عدم کاربرد آن باعث بهبود شاخص‏های رشد و عملکرد برگ قابل برداشت گردید. تلفیق کود دامی با کود شیمیایی بیشترین تاثیر را بر رشد و در نتیجه عملکرد آلوئه ورا داشت. به طوری که تیمار تلفیقی کود دامی با کود شیمیایی دارای بیشترین شاخص سطح برگ (1/6)، سرعت رشد محصول (79/0 گرم در مترمربع در روز)، ماده خشک کل (57/111 گرم در متر مربع) و عملکرد برگ قابل برداشت (04/36 تن در هکتار) بود. بیشترین عملکرد برگ قابل برداشت (04/36 تن در هکتار) در تیمار تلفیق کود دامی با کود شیمیایی بدست آمد که البته با تیمار تلفیق کود دامی و کودهای بیولوژیک (میکوریزا و نیتراژین) اختلاف معنی داری نداشت. هنگامی که تیمار تلفیقی میکوریزا و نیتراژین همراه با کود دامی استفاده شد نسبت به کاربرد جداگانه آن ها برتری نشان داد اما بدون استفاده از کود گوسفندی کاربرد جداگانه آنها بر تمامی صفات تحت بررسی تأثیر مثبت بیشتری داشت. کود دامی با در اختیار قرار دادن عناصر غذایی ماکرو و میکرو و همین طور ایجاد شرایط فیزیکی مناسب برای ریزموجودات موجود در کودهای زیستی باعث افزایش فعالیت آن ها شده و افزایش عملکرد را به دنبال داشت.بطورکلی نتایج این تحقیق نشان داد که برای تولید عملکرد بالای آلوئه ورا می‏توان از تلفیق کودهای دامی و بیولوژیک به جای کودهای شیمیایی سود برد.