نام پژوهشگر: زهرا کبیری

وطن وجلوه های آن در سبک خراسانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهرکرد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  زهرا کبیری   مسعود فروزنده

چکیده این نوشتار، به بررسی وطن، وطن دوستی و جلوه های آن در آثار پنج شاعر نامدار سبک خراسانی؛ یعنی فردوسی ، رودکی، فرخی، منوچهری و ناصر خسرو می پردازد. وطن جغرافیایی بر اثر تغییر و تحول سیاسی و اجتماعی به دست آمده، دنیا به عنوان وطن عاریتی انسان و جهان دیگر به عنوان وطن اصلی، نمودهای وطن هستند. فردوسی در رأس هرم وطن دوستی معرفی شده است. او به سرزمین مادری خویش عشق می ورزد. سرزمینی که روزگاری بهترین و آبادترین کشور جهان محسوب می شد اما عاملی که قلب شاعر را به درد می آورد؛ تاخت و تاز بیگانگان به وطن است. همین امر او را برآن داشت تا دست به کاری جاودانه بزند و شاهنامه، یعنی شناسنامه هویت ایرانی را بسراید. شاعران دیگر هم بنابر شرایط زندگی، دیدگاه های متفاوتی نسبت به مسئله وطن داشته اند. رودکی شاعری دل بسته وطن است. از اشعار بر جای مانده او می توان تجلی فرهنگ، اعتقادات و روایت های اساطیری ایران کهن را به وضوح مشاهده کرد. فرخی شاعری درباری است و تحت شرایط دربار و به خاطر اغراق در ستایش ممدوح ارزش ها و اسطوره ها را به باد استهزا می گیرد. منوچهری هم با شدت کمتری نسبت به فرخی چندان دید مثبتی نسبت به این ارزش ها و پهلوانان و پادشاهان اسطوره ای از خود نشان نمی دهد. ناصر خسرو شاعر دل سوخته ای است که از تسلط سلجوقیان بر وطنش شکوه سر داده و در روزهای سخت تبعید از شکوه و عظمت باستانی ایران یاد می کند. کلید واژه: وطن، وطن جغرافیایی، وطن اخروی، سبک خراسانی