نام پژوهشگر: رحیم دهقان سیمکانی

کاربرد عقل دراخلاق از منظر ملّاصدرا و قاضی عبدالجبار معتزلی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1390
  رحیم دهقان سیمکانی   امیر دیوانی

عقل نقش قابل توجّهی در تنظیم و جهت دهی رفتارهای انسان به سمت ارزشها و فضائل اخلاقی دارد. ملّاصدرا و قاضی عبدالجبّار به این مسأله توجّه داشته و نظام اخلاقی خود را بر عقلانیت بنیان نهاده اند. آراء این دو اندیشمند نسبت به کارکردهای عقل در اخلاق در سه رویکرد عمد? وجودشناختی، معرفت شناختی و انگیزشی قابل بررسی است. از حیث وجودشناختی بر اساس مبانی فلسفی صدرالمتالّهین نظیر اصالت وجود و تشکیکی بودن و...، عقل، نحو? وجود انسان را مرتبه به مرتبه رقم خواهد زد. از حیث معرفت شناختی عقل قادر خواهد بود تا هم گزاره های بنیادین نظام اخلاقی را کشف کند ، هم صغریات و جزئیات اخلاقی را بر آنها منطبق کند و هم وجوه حُسن و قبح افعال را تشخیص دهد. در رویکرد انگیزشی نیز عقل، با تشخیص فعل صحیح و روشن ساختن نتایج و عواقب آن، قادر خواهد بود تا نقش قابل توجّهی را در ایجاد شوق و انگیزه و بکارگرفتن قوای محرّکه در جهت تحقّق بخشیدن به فعل، ایفا کند. رویکرد اوّل در آراء قاضی عبدالجبار به جهت برخوردار نبودن از مبانی اندیش? صدرایی کمرنگتر است امّا در دو رویکرد دیگر، هر دو اندیشمند به کاربردهای عقل توجّه داشته اند. تفاوتهایی در نگرش این دو اندیشمند دیده می شود؛ از جمله اینکه به لحاظ معرفت شناختی، عقل از نظر ملّاصدرا قوّه ای از نفس است ولی در اندیش? عبدالجبّار، علوم یا بدیهیاتی است که آدمی از پیش آنها را واجد است. از نظر صدرالمتالّهین ملاک بی اخلاقی ها، فقر وجودی است و مهمترین عامل بی اخلاقی ها جهالت و غفلت است امّا این ملاک در آراء عبدالجبّار دیده نمی شود.