نام پژوهشگر: کاظم قلیزاده

طراحی مجتمع مسکونی با رویکرد پایداری اجتماعی در اقلیم سرد و خشک ایران -نمونه موردی اردبیل
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی 1390
  کاظم قلیزاده   اسماعیل ضرغامی

معماری پایدار در فرآیند انتقاد و بازنگری معماری قرن گذشته بطور کل و معماری دوران مدرنیته به شکل خاص پدید آمد.بشر در دوران مدرنیته در کنار دستاوردهای شگرف ،شاهد تضادهای مهلک در عرصه های اجتماعی و محیطی بود.که بتدریج به دغدغه های اصلی بشر برای بازنگری مبانی و راهکارهای مدرنیسم منجرگردید.در پاسخ به این تلاش ها توسعه پایدار بعنوان جدیدترین راهکار در زمینه رشد و توسعه ،در مسیر بررسی نقادانه و انسان مدارانه مدرنیسم شکل گرفت. معماری پایدار جدیدترین تفکر در زمینه برنامه ریزی و طراحی محیط مصنوع ، برخواسته ازتفکر توسعه پایدار می باشد.توسعه پایداردر حیطه معماری به سه موضوع پایه ای اقتصاد ، آلودگی محیط زیست وجنبه اجتماعی-فرهنگی می نگرد.هدف طراحی پایدار یافتن راه حل های معمارانه است که همزیستی هر سه جنبه را تامین کند. دو اصل اول تکنیکی بوده ، با مصالح و روش های ساخت و انرژی های تجدید پذیر ارتباط دارند.در حالیکه اصل سوم برگرفته از انسان و فرهنگ و روش های زندگی اوست وبعنوان "پایداری اجتماعی" مطرح بوده ومد نظر پایان نامه می باشد.پس از بررسی مفهوم پایداری مروری بر مبدا و منشاپایداری اجتماعی و نقش آن دربهبود کیفیت زندگی در مجتمع های زیستی پرداخته شده است.جهت استخراج عوامل موثر بر پایداری اجتماعی در طراحی مجتمع های مسکونی از جامعه آماری شامل 130مهندس معمار دارای پروانه اشتغال در شهر اردبیل استفاده شد. برای بررسی تطبیقی دیدگاه ساکنان با جامعه آماری متخصصان و صاحبنظران از جامعه آماری 170نفری که به صورت خوشه ای ساده از مجتمع های مسکونی در شهر اردبیل استفاده شد. با تکیه بر روش تحقیق پیمایشی وبا استفاده از دانش روانشناسی محیط در فرآیند طراحی مجتمع های زیستی از دیدگاه جامعه متخصصان و صاحبنظران 8 عامل و از دیدگاه ساکنان 5 عامل موثر برپایداری اجتماعی در طراحی مجتمع مسکونی شناسائی گردید. مدل ارائه شده برای پایداری اجتماعی در طراحی مجتمع زیستی بر اساس نتایج حاصل جامعه آماری متخصصان می باشد. از نتایج تحقیق چنین استنتاج می شودکه مشارکت مستقیم ساکنان درطراحی و خلق فضا و در نظر گرفتن دیدگاهها ،انتظارات و فرهنگ ساکنین و... افزون بر ایجاد و تقویت تعاملات اجتماعی ساکنان ، حس تعلق به محیط در میان ساکنان افزایش یافته و به پایداری اجتماعی درمجتمع مسکونی منجر خواهد شد.