نام پژوهشگر: خدیجه هاشمی

تحلیل انتقادی ادله اثبات هیولای اولی و بررسی تأثیرات آن بر فلسفه اسلامی(ابن سینا، شیخ اشراق و ملاصدرا)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1390
  خدیجه هاشمی   قاسم پورحسن

ابن سینا دلایلی را در اثبات هیولای اولی بیان نموده است که رساله حاضر این ادله را از دیدگاههای مختلفی مورد نقد و بررسی قرار داده است و به تحلیل محتوا و روش این ادله پرداخته و در آخر نیز تأثیرات این نقد ها را بر مسائل مهم فلسفی مورد بررسی قرار داده است.

پاسخ به شبهه انفعال در ذات الهی در سه مساله فلسفی- کلامی از نظر ملاصدرا(بداء،استجابت دعا،سخط و محبت)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1390
  خدیجه هاشمی   سید صدرالدین طاهری

محور اصلی بحث در این پایان نامه مبنی بر این است که هنگامی که بداء ، دعا و استجابت و مسئله سخط و محبت روی می دهد تغییری در واجب الوجود رخ می دهد یا خیر. با توجه به اینکه مسئله انفعال در ذات امری محال است چرا که صفت باری تعالی، عین کمال ثبوتی است و مانند محسوسات نیست، زیرا او برتر از آن است که حتی او را دریابد، و از نوع صفات زائد که خواه لازم و یا جدا باشند هم نیست وگرنه لازم می-آمد که در مرتبه ذات یعنی از جهت احدیت ذات از آن صفات خالی باشد، در این صورت آراستگی و بهاء او به غیر ذات خود بوده، و غیر او در به کمال و تمام رسیدن ذات موثر بوده است و ناچار منجر به دور محال می گردد. بر این اساس لازم است تا اصطلاحات بداء، دعا و استجابت و سخط و محبت از نظر فلسفی و کلامی مورد بررسی و تعریف قرار گیرند. بداء: بداء عبارت است از تغییر رای خداوند درباره موضوعی پس از اثبات آن. ملاصدرا در مورد بداء معتقد است که هرگاه نفس نبی یا ولی خدا به عالم ملکوت یا نفوس مدبره عالم متصل شود و آنچه را خداوند بر صحیفه قلب آنها نگاشته است ببیند و به مردم خبر دهد سخن او حق و صدق است. و ممکن است بار دیگر به آن نفوس متصل شود و چیزی غیر از آن چه قبلا دیده و اسباب طبیعی اقتضای آن را داشته است ببیند. در این صورت اگر آنچه بار اول دیده با آنچه بار دوم دیده است متفاوت باشد، چنین چیزی را بداء گویند. دعا: در مورد دعا واستجابت ملاصدرا معتقد است که دو عامل نفوس فلکی و نفوس انسانی از عوامل استجابت دعا هستند. محبت: اطلاق لفظ محبت بر خداوند و ممکنات یکسان نیست و محبت حق تعالی از سنخ محبت های خلق شمرده نمی شود. تمام الفاظی که بر خداوند و ممکنات اطلاق می گردد این گونه است. اما حق تعالی از نقایص مادی و کدورات امکانی پیراسته است. سخط: سخط و غضب از حالات روانی و تحولات بشری است و از عوارض بشمار می آید. بدین جهت ساحت قدس ربوبی از آن منزه و مبری است، بلکه رضا و خشنودی کبریایی ظهوری از آن تواب و اجر و پاداشی است که به اهل ایمان موهبت می فرماید و از آن صفت فعل تعبیر می شود. اگر تغییری رخ می دهد واجب الوجود از سافل اثر پذیرفته است و قاعده عالی از سافل اثر نمی پذیرد پیش می آید و اگر تغییری در واجب الوجود رخ نمی دهد پس تغییر را در کجا باید یافت. پس ناچار تغییر در یکی از مراتب هستی رخ می دهد. حال در این که در کدام مراتب از مراتب هستی تغییر رخ می دهد نظرات متفاوت است.