نام پژوهشگر: حبیب الله فتاحی دوست

بهبود تصمیم گیری فرآیند دست به دست کردن در شبکه های بی سیم سلولی چندپرشی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان 1390
  حبیب الله فتاحی دوست   ناصر موحدی نیا

افزایش روزافزون استفاده از سرویس ها و کاربرد های مختلف در شبکه های بی سیم سلولی و تخصیص منابع محدود موجود در این گونه شبکه ها برای کاربران متحرک موجب شده اند تا ترافیک حساس به تأخیر و افت، با نزول کیفیت سرویس مواجه شود. لذا توانایی تصمیم گیری سریع، به موقع و درست در انتخاب ایستگاه سلول مقصد به هنگام دست به دست کردن برای این کاربران، از اهمیت بالایی برخوردار است. به طوری که این تصمیم گیری می تواند در کاهش تلفات پهنای باند و هدر دهی منابع شبکه و تأخیر بوجود آمده ناشی از جابجایی سلول توسط کاربر سیار، تأثیر بسزایی داشته باشد. در سال های اخیر استفاده از شبکه های بی سیم سلولی چندگامی مورد توجه خاصی قرار گرفته است. در این گونه شبکه ها به دلیل وجود چندین گام بین کاربر سیار و ایستگاه ثابت سرویس دهنده، مسائل و موانع مذکور قوت بیشتری پیدا می کنند و لذا به دلیل بالا بودن حساسیت فرآیند دست به دست کردن در این دسته از شبکه ها، در این پایان نامه سعی شده است که به کمک تئوری فازی و با استفاده از اطلاعات آماری که از پارامترهای تصمیم گیری بدست می آید، نقاط ضعف و مشکلات راهکار های انجام شده پیشین در این زمینه کاهش داده شود. دو روش پیشنهادی جدید در این پایان نامه بر مبنای سیستم استنتاج فازی بوده، تا با انعطاف پذیر نمودن تصمیم گیری نتیجه بهتری به ارمغان آورند. همچنین در هردو روش، از پارامترهایی برای تصمیم گیری استفاده شده است که متناسب با ذات شبکه های چندگامی بی سیم هستند. پارامتر اول توان سیگنال می باشد که مهمتر از بقیه است و به صورت مرسوم در تمامی راهکارها و تحقیقات استفاده می شود. پارامتر دوم سربار سیگنالینگ می باشد که به جهت وجود چندین گام و نیز به دلیل سناریوهای مختلف دست به دست کردن در این شبکه ها از اهمیت بالایی برخوردار است و می تواند در کاهش تلفات پهنای باند و کاهش تأخیر تأثیر خوبی داشته باشد. علاوه بر این تعداد کانال های آزاد هر ایستگاه که به توزیع عادلانه بار و کاهش زمان انتظار برای آزاد شدن کانال کمک می کند، نیز لحاظ شده است. در روش اول ابتدا هر کدام از پارامترهای توان سیگنال، سربار سیگنالینگ و تعداد کانال های آزاد هر ایستگاه به یک تابع عضویت متناسب با ذات آن پارامتر داده می شود و سپس بر اساس مقدار، میانگین و واریانس پارامتر ها یک تصمیم گرفته می شود. در روش دوم نیز تصمیم گیری بر اساس تعدادی از قوانین فازی و یک سیستم فازی طراحی شده از قبل که از این قوانین بهره می برد، صورت می پذیرد. کارایی روش های پیشنهاد شده بر اساس چهار معیار اساسی مورد ارزیابی قرار گرفت و نشان داده شده است که دو شیوه پیشنهادی دارای بازدهی و کارایی بهتری نسبت به راهکارهای پیشین می باشند.