نام پژوهشگر: اکبر علی پور

تعیین پتانسیل لایه آبدار آزاد با استفاده از ارتباط بین داده های ژئوالکتریک و پارامترهای آبخوان (مطالعه موردی: دشت نیشابور)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - دانشکده کشاورزی 1390
  اکبر علی پور   ابوالفضل اکبرپور

منابع آب های زیرزمینی یکی از مهمترین و ارزانترین منابع آب به شمار می روند. شناخت صحیح و بهره برداری اصولی از آنها در مناطق خشک و نیمه خشک می تواند در توسعه پایدار فعالیت های اجتماعی و اقتصادی آن منطقه نقش به سزائی داشته باشد. برای مدیریت بهتر منابع آب زیرزمینی در چنین مناطقی لازم است پیش بینی دقیقی از میزان پتانسیل آبخوان انجام شود. این پژوهش برای پیش بینی میزان پتانسیل آبخوان در دشت نیشابور با استفاده از داده ها و اطلاعات مورد نظر انجام گردیده است. برای این امر، ابتدا موقعیت سنگ کف با استفاده از 21 مقطع ژئوالکتریک (شامل 232سونداژ) و با استفاده از اطلاعات هیدروژئولوژی بررسی گردید. این اطلاعات از شرکت مدیریت منابع آب (تهران)، شرکت آب منطقه ای خراسان رضوی (مشهد) و امور آب نیشابور جمع آوری شد. مقاطع مورد نظر اسکن و وارد محیط نرم افزار autocad 2007 گردید و برای آنها مقیاس تعریف گردید. برای استفاده موثرتر از این مقاطع، اطلاعات هیدروژئولوژی 1911 چاه حفر شده در دشت نیشابور به همراه آن در محیط gis مورداستفاده قرار گرفت. تعداد 329 حلقه که در نزدیکی مقاطع ژئوالکتریک بودند، مشخص گردیدند. از این تعداد، تنها 161 حلقه دارای لوگ حفاری بود. در بررسی لوگها، مشخص گردید که فقط 52 حلقه چاه، دارای لوگی بودند که در آنها شواهدی از وجود سنگ کف موجود بود. بنابراین با تلفیق این اطلاعات و مقاطع ژئوالکتریک، موقعیت سنگ کف در 311 نقطه از آبخوان مشخص و نقشه های هم عمق و تراز سنگ کف تهیه شد. به منظور تعیین ضرایب هیدرودینامیک t(قابلیت انتقال ) و sy (آبدهی ویژه)، ابتدا سعی شد با ترسیم منحنیهای هم rt (مقاومت عرضی )و هم ec(هدایت الکتریکی ) سال 1346 و روی هم انداختن آنها، نقشه هم rt اصلاح شده تهیه و براسـاس آن بین t و rt اصلاح شده، رابطه ای برقرار نمود. اما به دلیل پراکندگی، کمبود داده های ec، افت زیاد سطح ایستابی (55 متر) و کمی عمق بررسی سونداژها (متر ab=1000) محاسبه t، با روش فوق، دارای خطای زیادی بود؛ بنابر این از تلفیق اطلاعات 45 حلقه چاه مربوط به سال 1347-1345 و لوگهای حفاری، از روش دانه بندی، sy محاسبه و براساس رابطه بین sy و k (نفوذپذیری )، t محاسبه گردید. نتایج بیانگر آن است کـه متوسط ضخامت لایه اشباع 85/95 متـر می بـاشد و بـا در نظر گرفتن مساحت آبخـوان (2822 کیلومتر مربع) و آبدهی ویژه (2/10درصد) حجم آبخوان حدود 43/27596032989 متر مکعب تعیین گردید.

شناسایی و اولویت بندی سناریوهای مدیریت رواناب سطحی با استفاده از روش تصمیم گیری چندمعیاره در شهر نیشابور
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده مرتع و آبخیزداری و شیلات و محیط زیست 1393
  رضا لگزیان   امیر سعدالدین

یکی از مشکلات عمده در جوامع و مراکز صنعتی و شهری، رواناب ناشی از بارندگی و به تبع آن ایجاد آب¬گرفتگی در این مناطق می باشد. این تحقیق با هدف شناسایی و اولویت¬بندی سناریوهای مدیریت رواناب سطحی در شهر نیشابور صورت پذیرفت. ابتدا با مطالعات کتابخانه¬ای گسترده روش¬های مختلف مدیریت رواناب سطحی شهری در نقاط مختلف دنیا و ایران شناسایی و با استفاده از نظرات کارشناسان و نیز مطالعات میدانی، 7 اقدام قابل اجرا شامل بایوریتنشن، ترانشه نفوذ، کانال علفی، پیاده¬رو نفوذپذیر، حوضچه نفوذ، مخزن زیرزمینی و چاهک نفوذ برای شهر نیشابور انتخاب شده و بر اساس آن¬ها 32 سناریوی مدیریتی تدوین گردید. در مرحله بعد با استفاده از بازدیدها و مطالعات میدانی تکمیلی، مکان¬های مناسب برای اجرای هر کدام از اقدامات پیشنهادی در سطح شهر به¬طور دقیق تعیین گردید. اثرات اجرای هر یک از اقدامات کنترلی از جنبه معیارهای اجتماعی، اقتصادی، هیدرولوژیکی، فنی و زیست محیطی و موازنه این اثرات می-تواند تعیین بهترین گزینه یا گزینه¬های طراحی را امکان¬پذیر نماید. بدین منظور، با استفاده از روش¬های مختلف وزن¬دهی، با تکنیک تصمیم¬گیری چند معیاره سناریوهای برتر تعیین شدند. در تحلیل¬های اصلی وزن مرتبط با هر شاخص از طریق روش دلفی بدست آمد و در سایر روش¬های وزن¬دهی در هر بار بر معیار خاصی تاکید شد. بر اساس نتایج بدست آمده در این تحقیق، در جامعه دارای تحصیلات دانشگاهی و با روش وزن¬دهی دلفی سناریو24 (بایوریتنشن- حوضچه نفوذ- مخزن زیرزمینی) در اولویت اول قرار می¬گیرد. اما در جامعه بدون تحصیلات دانشگاهی و با روش وزن¬دهی دلفی سناریو 28 (بایوریتنشن- ترانشه نفوذ، چاهک نفوذ، پیاده¬رو نفوذ¬پذیر- حوضچه نفوذ- مخزن زیرزمینی) در اولویت اول قرار می¬گیرد. همچنین در هر دو جامعه هنگامی¬که بر معیارهای هیدرولوژیکی و اقتصادی تاکید می¬شود سناریو 32 (بایوریتنشن، ترانشه نفوذ- چاهک نفوذ- پیاده¬رو نفوذپذیر، حوضچه نفوذ، کانال علفی، مخزن زیرزمینی) و هنگامی که وزن¬دهی یکسان مبنا قرار می¬گیرد و یا بر معیارهای فنی، محیط زیستی و اجتماعی تاکید می¬شود سناریو 2 (بایوریتنشن) در اولویت اول قرار می¬گیرند. بنابراین با کمک این رویکرد برنامه¬ریزان و طراحان شهری و همچنین بهره¬برداران از منابع آب در منطقه مورد مطالعه قادر خواهند بود تا با پیش¬بینی نتایج مختلف اجرای سناریوهای مورد بررسی، بر اساس اولویت¬ها و محدودیت¬های موجود قبل از هرگونه فعالیت و تحمل هزینه¬ها و پیامدهای احتمالی ناخواسته، به انتخاب برترین سناریو یا سناریوها نائل شوند.