نام پژوهشگر: معصومه عبداللهی نیا

بررسی تحلیلی محتوای آموزش های هنر در کلاس های پیش دبستانی شهر کاشمر و مطابقت آن با عوامل خلاقیت گیلفورد
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1390
  معصومه عبداللهی نیا   فرخنده مفیدی

چکیده این تحقیق به منظور بررسی محتوای آموزش های هنرهای تجسمی در مراکز پیش دبستانی شهر کاشمر و مطابقت آن با عوامل خلاقیت گیلفورد صورت گرفته است . بنابر این به کلیه فعالیت هایی که در حیطه آموزش های هنرهای تجسمی کلاس های این مقطع صورت گرفته است ،در سه گروه :محتوای کتاب های آموزشی رنگین کمان ،محتوای فعالیت های آموزشی مربیان در کلاس درس و محتوای واحد کارهای کودکان (کار در خانه) توجه شده و در سه زیر گروه یا بخش : آموزش نقاشی ،کار با مواد شکل پذیر و کار با کاغذ و قیچی مورد بررسی قرار گرفته است . این پژوهش از نوع توصیفی است و روش انجام آن تحلیل محتوا می باشد که محتوای مورد نظر با عوامل خلاقیت گیلفورد که بخشی از مدل ساختار هوش او می باشد مورد مقایسه قرار گرفته است. جامعه این تحقیق شامل آموزش های هنرهای تجسمی ارائه شده در 41 مرکز پیش دبستانی شهر کاشمر و نمونه برگزیده شامل آموزش های هنرهای تجسمی ارائه شده در 10 مرکز پیش دبستانی می باشد که به روش نمونه گیری ساده تصادفی انتخاب شده است . برای تجزیه و تحلیل از آمار توصیفی استفاده شده و نتایج به صورت فراوانی ،درصد وبه صورت جدول ونمودار نمایش داده شده است . نتایج پژوهش در بررسی نهایی نشان می دهد که در سه بخش مشاهده فعالیت های کلاسی و کتاب های رنگین کمان و واحد کار های آموزشی و در سه مقوله آموزش نقاشی ، کار با قیچی و کاردستی و کار با مواد شکل پذیر یا سفالگری ،در مجموع 281 واحد ثبت و مورد تحلیل قرار گرفت. همانگونه که آمده است 34 مورد معادل ????? درصد محتوا در بخش فرایند های شناختی،24 مورد معادل 54/8 درصد در بخش حافظه ، 5 مورد معادل 77/1 درصد در بخش ارزشیابی ،112 مورد در سطح تفکر واگرا مورد تحلیل قرار گرفت که به تفکیک عوامل خلاقیت، 26.69 درصد در سطح سیالی ، 24.91 درصد در سطح انعطاف پذیری ،و 24.91درصد در سطح اصالت می باشد و بالاخره 26مورد معادل 25/9 درصد در بخش تفکر همگرا کد گذاری شده اند. لازم به ذکر است در این تحلیل 83 مورد معادل 53/29 درصد از محتوا در هیچ یک از تقسیمات فرایند های ذهنی و عوامل خلاقیت گیلفورد جای نگرفته اند.این موارد شامل مفاهیمی بودند که بیشتر مربوط به انجام کارهای دستی و مکانیکی صرف و تقلیدی مربوط شده و فعالیت ذهنی و تفکر در آنها دیده نمی شد . به طور کلی نتیجه بررسی محتوای مذکور نشان می دهد که محتوای آموزش های هنر های تجسمی از نظر تناسب با عوامل خلاقیت گیلفورد در سطح متوسطی می باشد .همچنین بر اساس یافته های این پژوهش عامل سیالی با 26.69 درصد بیشترین سهم را از نظر تطابق محتوا با عوامل خلاقیت گیلفورد داشته است. کلیدواژه: تحلیل محتوا ، آموزش هنرهای تجسمی ،عوامل خلاقیت گیلفورد