نام پژوهشگر: شهلا آلچالان

بررسی سنگ های دگرگونی بازیک و اولترابازیک غرب خوی، شمال غرب ایران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم انسانی و اجتماعی 1390
  شهلا آلچالان   رباب حاجی علی اوغلی

منطقه مورد مطالعه در شمال غرب ایران در استان آذربایجان غربی و در جنوب غرب شهرستان خوی قرار دارد. این محدوده قسمتی از مجموعه افیولیتی خوی (مجموعه غربی) می باشد. سنگ های منطقه شامل انواع پریدوتیت سرپانتینی، متابازیک، بازیک و سنگ های مرمریتی و آهکی می باشد. با توجه به مطالعات پتروگرافی صورت گرفته بر روی پریدوتیت ها درصد سرپانتینی شدن در آن ها متفاوت می باشد و در حد پایینی رخساره شیست سبز دگرسان شده اند. بافت های مشاهده شامل بافت مش و بافت ساعت شنی می باشد. بر اساس مطالعات حاصل از سنگ کل دو نوع پریدوتیت تشخیص داده شد، پریدوتیت های کومولایی (پوسته ای) و پریدوتیت های گوشته ای که هر دو نوع دارای ترکیب هارزبورژیتی هستند. پریدوتیت های کومولایی دارای مقادیر زیادی از عناصر al2o3, cao, feo, mno و مقادیر پایینی از mgo و ni هستند. بررسی الگوی توزیع عناصر کمیاب حاصل از سنگ کل نشان دهنده تهی شدگی نسبی عناصر lree و غنی شدگی نسبی mree, hree است. بر اساس مطالعات مینرال شیمی پریدوتیت های سرپانتینی شده ترکیب الیوین ها از نوع فورستریت می باشد عدد mg# در حدود 914/0 است. ترکیب اعضای نهایی اسپینل ها بینspl0.632 mt0.029 chr0.510 تا spl0.631 mt0.026 chr0.506 در نوسان می باشد. عدد منیزیم در حدود 633/0 و عدد کرم در حدود 522/0 می باشد. ارتوپیروکسن ها دارای ترکیب انستاتیتی هستند. عدد منیزیم این کانی ها 913/0– 927/0 و عدد کرم بین 725/0-991/. است. ترکیب کلینوپیروکسن ها دیوپسیدی است. عدد منیزیم این کانی ها بین 826/0 تا 943/0 و عدد کرم بین 745/0- 819/0 می باشد مقدار 99/0– 06/1 cr2o3=است. با استفاده از نتایج میکروپروب کانیایی یک محیط اقیانوسی برای این نوع پریدوتیت ها اثبات شده است. این پریدوتیت ها در یک زون ssz در جلوی قوس (forearc) تشکیل شده اند. ارتباط بین yb در کلینوپیروکسن و cr# اسپینل در پریدوتیت ها نشان می دهد که درجه ذوب بخشی در حدود 17% می باشد. بررسی الگوی عناصر کمیاب نرمالیزه به کندریت در هارزبورژیت کلینوپیروکسن دار نشان می دهد که این سنگ ها از lree تهی شده اند و از mree و hree غنی شده اند. بر اساس مدل ارایه شده تغییر رژیم فرورانش نئوتتیس باعث تشکیل حوضه حاشیه ای نائین تا بافت در جنوب شرق کوهزاد زاگرس شده است. احتمالاً در قسمت شمال غربی نیز حوضه ای در طول گسل تبریز و در ادامه در منطقه خوی به دلیل تغییر رژیم فرورانش شکل گرفته است. به نظر می رسد که این دو حوضه (نائین- بافت و تبریز- خوی) در ایران مرکزی به یکدیگر متصل شده باشند و یک حوضه واحدی به نام (حوضه بافت- خوی) شکل گرفته است. که این حوضه سبب جدایش زون سنندج- سیرجان از بلوک های cim و nwip در دوره زمانی تریاس پسین شده است. زمان ریفتینگ در حاشیه قاره ای تریاس پسین بوده اما گسترش اصلی در ژوراسیک اتفاق افتاده است. گسترش این حوضه بعد از برخورد و بسته شدن پالئوتتیس اتفاق افتاده است. حرکت رو به شمال شرقی صفحه عربی به سمت اوراسیا (به دنبال بسته شدن دریای سرخ) مطابق با فرورانش پوسته اقیانوسی نئوتتیس می باشد. نیروهای حرکتی شمال شرقی صفحه عربی به سمت اوراسیا و نیروی گسترش نئوتتیس باعث بسته شدن حوضه های نائین- بافت و تبریز در کرتاسه پسین شده است در این حالت دوباره زون سنندج- سیرجان به بلوک های cim و nwip متصل شده است. بسته شدن حوضه ها و برخورد با جایگیری کمربند افیولیتی نائین- بافت و سنگ های افیولیتی در طول گسل تبریز از جمله مجموعه غربی خوی همراه بوده است. پوسته اقیانوسی نئوتتیس در این زون فرورانش تحلیل رفته است (تریاس پسین- کرتاسه پسین). بعد از کرتاسه و اتصال زون سنندج- سیرجان با cim و nwip زون udma ایجاد شده است که عمدتا ویژگیpost collision دارد. تغییر شکل های اصلی در زون سنندج- سیرجان در نتیجه برخورد صفحه عربی با مرز جنوب شرقی این زون همراه می باشد.