نام پژوهشگر: اکرم حسینعلی بیگی

منطق گزاره های دینی نزد ویتگنشتاین (از دیدگاه وینچ،فیلیپس،ریس،مالکوم)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1390
  اکرم حسینعلی بیگی   علی اکبر احمدی افرمجانی

ویتگنشتاین به گرامر زبان اشاره کرده است واز نظر او گرامر زبان تعیین می کند که درباره یک واژه چه می توان گفت و چه چیز نمی توان گفت. او الهیات را گرامر می داند و با توجه به معنایی که از گرامر مطرح می کند ،الهیات ، مسئولیت معناداربودن گزاره های دینی را به عهده می گیرد.یعنی الهیات تعیین می کند که چه چیز در دین معنادار است و چه چیز بی معناست.ریس هم زبان دین را دارای گرامر خاص خود می دانست که این گرامر موجب معنادار شدن آن می شود.مالکوم هم شیوه ی زندگی دینی را متفاوت از شیوه های دیگر زندگی می دانست و اینکه کلمات در وضعیت دینی معنای متفاوتی نسبت به وضعیت های دیگر دارند.از نظر وینچ هم منطق ها در صورت های زندگی متفاوت با یکدیگر اختلاف دارند.پس منطق زبان دین متفاوت از منطق زبان هنر ، علم و ... است.و هر یک از اینها منطق خاص خود را دارند. فیلیپس هم الهیات را گرامر سخن دینی معرفی کرد و از نظر او با توجه به آن می توان روشن ساخت که در باره خدا و سایر مفاهیم دینی چه می توان گفت و چه نمی توان گفت. در پایان می توانیم چنین بیان کنیم که این 4 فیلسوف به نحوی متاثر از این بیان ویتگنشتاین ( الهیات به عنوان گرامر ) و معتقد به منطق خاص زبان دین بودند.و همچنین می توان شباهت دیدگاه هر 5 فیلسوف را در شیوه متفاوت زندگی دینی نسبت به سایر زندگی ها دانست.اینکه این زندگی دینی زبان خاص خود را دارد و در پی آن قواعد خاص خود را دارد .