نام پژوهشگر: سپیده سیف اللهی فخر

الگوی راهبردی طراحی فضاهای همگانی امن شهری (نمونه موردی: محله خاک سفید تهران)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر اصفهان - دانشکده معماری و شهرسازی 1389
  سپیده سیف اللهی فخر   مصطفی بهزادفر

یکی از مهمترین عوامل سازنده کیفیت مطلوب طراحی شهری، "امنیت شهری" است. مفهوم امنیت شهری بر مصون ماندن افراد اجتماع از خطرات و آلودگی ها در محیط شهری دلالت دارد. وجود محیطی امن برای زندگی در کنار سایر نیازهای اساسی فیزیولوژیکی انسان، از ضروریات و نیازهای اصلی انسان می باشد. نابهنجاری های اجتماعی و جرائم که از سوی عاملین و مجرمین در محیط های شهری به وقوع می پیوندد، از جمله موارد اصلی ناامنی محیط زندگی و سلب کننده امنیت شهرها و در نتیجه مختل نمودن آسایش و آرامش مردم می باشد. مردمی که در شهرها زندگی می نمایند خواسته یا ناخواسته چه در مواقعی که درون منازل خود به سر می برند و چه در هنگامی که در محیط خارج از خانه و در عرصه های عمومی هستند، به طور احتمالی با پدیده وقوع جرم و نابهنجاری ها روبرو بوده و خطر وقوع جرم همواره یک شهروند را تهدید می نماید. نامطلوبیت کیفیات محیطی در جوامع شهری از دیدگاه امنیت شهری از مسائل اساسی بخشهای حاشیه ای و مسئله دار شهرهای بزرگ است. محله خاک سفید جزء پرمعضل ترین بافت های شهر تهران می باشد که با ویژگی های خاص خود منشاء و صادرکننده انواع جرایم و بزهکاری ها و تهدیدی جدی در جهت دستیابی به امنیت و ساختار نظام یافته شهری است. در همین راستا،این پژوهش سعی بر آن دارد که با بهره گیری از تجربیات جهانی در این زمینه به تدوین الگوی راهبردی طراحی فضاهای همگانی امن محله خاک سفید بپردازد و با تکیه بر حوزه مسئله دار این محله بر طرح پرسشها اقدام می شود. مهمترین پرسشی که سعی شده است تا به آن پاسخ داده شود، این بوده که فضای کالبدی چگونه می تواند زمینه ممانعت از بروز رفتارهای ضد اجتماعی شهروندان را فراهم کند. به منظور دستیابی به راهکارهای مناسب در زمینه پاسخگویی به مشکلات کیفیات محیطی در مدار امنیت، مهمترین راهبرد آن بوده که توسط راهکارهای طراحی محیطی می توان بر رفتارهای ضد اجتماعی و نابهنجار مجرمان و بزهکاران محله خاک سفید تاثیر گذاشت. مواجهه با نمونه موردی نیز با شناخت اولیه آغاز گشت که البته این شناخت با توجه به شرایط و روند پژوهش از طریق مطالعات کتابخانه ای و نیز مطالعات میدانی صورت پذیرفت. سپس سعی شد در طی یک فرآیند منطقی و در قالب یک نظم ساختاری (با بکارگیری روش تحلیلی) پس از تجزیه و تحلیل فضا با تکنیک های سازگار در غالب نمایانگرها به راهبردها و سیاست های طراحی و در پایان به راهنماهای طراحی به تفکیک فضاهای شهری دست یافته شود.