نام پژوهشگر: مونا عزیز

رابطه نقاشی و ساختار اجتماعی در ایران معاصر (1384-1340)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علم و فرهنگ - دانشکده هنر 1390
  مونا عزیز   مصطفی مهرآیین

تا همین اواخر بعید به نظر می رسید که مطالعه تحولات هنر نقاشی در ایران بتواند خود را به عنوان یک حوزه در حال رشد و مهم در مجموعه پژوهش های مربوط به هنر ایران در عصر مدرن مطرح سازد. به هر حال، اکنون این اتفاق به وقوع پیوسته است. هم روش ها و رویکردهای به کار گرفته شده در مطالعات مربوط به تحول هنر نقاشی در ایران و هم پژوهش های بنیادینی که در خصوص این موضوع صورت پذیرفته اند، توانسته اند توجه زیادی را به خود جلب نمایند. دیگر نمی توان به شکلی ساده انگارانه با مجموعه ادبیات مربوط به تحول هنر نقاشی در ایران برخورد کرد. عنوان عام و کلی «حوزه مطالعات مربوط به تحول هنر نقاشی در ایران معاصر» مجموعه نسبتاً وسیعی از ژانرها، رویکردها، روش های پژوهش و موضوعات مهم را در درون خود جای داده است. اکنون با مجموعه وسیعی از آثار روبروئیم که هر یک به شکلی متفاوت سعی در مطالعه و پژوهش در خصوص هنر نقاشی در ایران و مسائل مربوط به آن دارند. بنا به یک پژوهش کتابشناسی درباره نقاشی ایران با عنوان «کتابشناسی نقاشی ایران»، تا سال 1389بیش از هزار پژوهش در خصوص موضوعات متفاوت مربوط به نقاشی ایران یا به طور کلی نقاشی درایران صورت گرفته است (مهرآیین،1390). باید به این مجموعه متنوع از آثار و علایق نظم بخشید و نشان داد که چه مناسبات و تفاوت هایی میان آن ها دیده می شود. به علاوه، باید پس از ارزیابی انتقادی ادبیات موجود نشان داد که پژوهش ما، به عنوان یک پژوهش تازه در خصوص تحول هنر نقاشی در ایران، چه نسبتی با ادبیات موجود دارد: تا چه حد به آن ها شباهت دارد و به چه میزان از آن ها فاصله می گیرد. تلاش ما در اینجا معطوف به ارائه یک تیپولوژی منطقی- قیاسی نیست؛ بر عکس، ما می کوشیم با بررسی مطالعات و تحقیقات انجام شده آن ها را در درون تقسیم بندی های متفاوت جای دهیم. از این رو، هدف ما در این جا ارائه یک تصویر اکتشافی یا استقرایی از مطالعات موجود در خصوص «هنر نقاشی و تحولات آن در ایران معاصر» و ارزیابی انتقادی آن است.