نام پژوهشگر: اعظم میرنسل بناب

عناصر اربعه و تجلی آن در معماری دوره اسلامی ایران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1389
  اعظم میرنسل بناب   علی اکبر تقوایی

عناصر اربعه به عنوان ماده ی آفرینش دنیای مادی، تا کنون بصورت منسجم مورد بررسی قرار نگرفته اند و بخشی از تحقیقاتی که در این زمینه انجام گرفته است مربوط به بررسی تک تک این عناصر بوده و نقش هر کدام بصورت جداگانه در عرصه ی معماری بررسی شده است. توجه به بن مایه های اعتقادی ایرانیان و اهمیتی که برای عناصر اربعه قایل بوده اند یکی از مهم ترین اهدافی بوده که در این پایان نامه به دنبال تحقق آن هستیم. نیز تاثیر اندیشه و فلسفه ی اسلامی در اتحاد عناصر اربعه و ارتباط متقابل آنها با هم از مهم ترین مواردی است که مورد تحلیل قرار گرفته است و به این ترتیب به دنبال دستیابی به ساختار فکری و فلسفی منسجمی بوده ایم که از طریق آن بتوان وجود این عناصر و ارتباط آنها باهم را در کالبد معماری توجیه نمود. روش انتخابی پژوهش، مبتنی بر تحلیل محتوا، با استفاده از تدابیر تحلیلی ـ توصیفی بوده است و تلاش بر این است که عمق اندیشه و محتوای اثر شناسایی گردد.گرامی داشت عناصر اربعه و حضور آنها در معماری علاوه بر نقش عملکردی (هماهنگ بودن با وضعیت اقلیمی ایران) مبتنی بر سازوکاری فلسفی نیز بوده است، از این رو مراجعه به منابع فلسفه ی اسلامی ضروری و لازم بوده است. وحدت، عنصر نظم دهنده و مشترک هنر اسلامی و هنرهای سنتی است. و معماری نیز از این قاعده مستثنی نیست. بنابراین وحدت نه تنها در ساختار کلی تجلی پیدا می کند بلکه در تک تک اجزا نیز خود را بروز می دهد و نیت آفریننده خود را منعکس می کند. بنابراین هنرمندـ معمار به مثابه عالم صغیر در برابر طبیعت به مثابه ی عالم کبیر به آفرینش هنری دست می زند که تجلی عالم کبیر است در بعدی کوچکتر و با طرز نگرشی وحدت گرا.