نام پژوهشگر: کیانوش دانیاری

تحلیل دیوان ناصر خسرو با تاکید بر مکتب اگزیستانسیالیسم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه لرستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  کیانوش دانیاری   علی نوری

ناصر خسرو از شاعرانی است که همانند اگزیستانسیالیست ها وجود انسان را امکان می داند. وی معتقد است که انسان در وحله ی اول نه خیر است نه شرّ؛ بلکه انسان با اختیار و انتخاب خویش است که می تواند به جنبه ی وجودی خویش برسد. او معتقد است که انسان آزاد آفریده شده است و ماهیت وی از قبل مشخص نیست و آنچه ماهیت او را می سازد، متأثر از انتخاب یکی از دو جنبه ی خیر یا شرّ است. بر این اساس او انسان را مسوول اعمال خویش می داند. وی این مسوولیت را هم نسبت به اعمال این جهانی و هم در قبال روز جزا وپاداش یادآوری می کند. بر این اساس او سعی دارد که انسان را به این امر مضطرب و نگران کند. دلهره و اضطراب یکی از اصول اگزیستانسیالیست ها است که از نظر آنها این امر باعث حساسیّت انسان نسبت به نحوه ی انتخاب طرح وجودی خویش می شود و همین امر فراهم کننده ی اصالت وجود شخص است. اصل دیگر فردیت تنهایی است. ناصر خسرو هم از لحاظ شعر و هم از نظر زندگی به جنبه ی فردیت و تنهایی دست یافت، به طوری که جامعه دیگر نتوانست او را بپذیرد. تأویل جنبه ی دیگر تفکر اوست؛ امری که اگزیستانسیالیست ها از جمله نیچه و هایدگر بر آن تأکید داشته اند. ناصرخسرو نیز اهل تأویل است، چه تأویل متن(قرآن)و چه تأویل هستی شناسیک که در حیطه ی تمهیدات شعری رخ می دهد. کلید واژه:اگزیستانسیالیسم، شعر، تأویل، امکان، ناصر خسرو.