نام پژوهشگر: حسن قاسمی

بررسی گروه مبتدا و گروه کانون در زبان فارسی بر اساس نحو کمینه گرا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده زبانهای خارجی 1390
  حسن قاسمی   والی رضایی

چکیده این پژوهش به بررسی دو فرایند نحوی زبان فارسی می پردازد که از انواع قلب نحوی به شمار می روند و تحت عناوین مبتدا سازی و کانونی سازی شناخته می شوند. چارچوب نظری این پژوهش آخرین صورت تحول یافت? نظری? حاکمیت و مرجع گزینی (اصول و پارامتر ها)، نحو کمینه گرا در دستور زایشی است. جابجایی سازه ها در زبان فارسی تحت تاثیر دو عامل کلامی مبتدا و کانون صورت می گیرد. از آنجایی که بحث مربوط به ساختار اطلاع و مبتدا/خبر، یک بحث معناشناختی و کاربردشناختی به شمار می رود، اما این پژوهش با رویکردی نحوی به فرایند های مبتدا سازی و کانونی سازی می پردازد. از اهداف این پژوهش تبیین جملاتی در زبان فارسی است که در آن دو ساز? کانونی به دامنه نقشی-کلامی جابجا شده اند؛ اما هدف اصلی در این پژوهش مشخص نمودن ترتیب دو گروه کانونی در رابطه با دو گروه مبتدا در لای? متمم ساز است. علاوه براین، پی بردن به عامل یا عوامل حرکت سازه ها و همچنین عناصری که دستخوش این جابجایی ها شده اند از اهداف دیگر این پژوهش محسوب می شود. برای نیل به این اهداف، پژوهش حاضر در پنج فصل ارائه می شود. در فصل اول طرح مسئله پژوهش، روش تحقیق، سوالات و پایگاه نظری مورد بررسی قرار می گیرد. فصل دوم به پیشین? تحقیق و مطالعاتی که تاکنون در زمینه های مرتبط با آن در زبان فارسی صورت گرفته، اختصاص یافته است. فصل سوم مربوط به ملاحظات نظری است. در این فصل اصول حاکم بر نحو کمینه گرا یعنی فرایند ادغام و فرایند حرکت و همچنین فرضیه انشقاق گروه متمم ساز ارائـه می شود. در فصل چهارم با ارائ? شواهد زبانی تلاش می شود به سوالات مطرح در فصل یک، پاسخی مناسب در چارچوب نظری نحو کمینه گرا داده شود. بدین منظور استدلال می شود، هر گاه دو سازه بر اثر فرایند مبتدا سازی به دامنه نقشی-کلامی حرکت کند، براساس مبانی نحو کمینه گرا هر یک از سازه ها باید در جایگاه مشخص گر یک فرافکن گروه مبتدا قرار گیرد؛ در نتیجه فرضیه هایی که این سازه ها را در جایگاهی غیر از مشخص گر فرافکن گروه مبتدا قرار می دهند، از بنیاد قوی برای تبیین این فرایند برخوردار نیستند. علاوه بر این با ارائ? شواهد زبانی مشخص می شود، همانگونه که امکان دو سازه کانونی در یک جمل? واحد وجود دارد، امکان جابجایی این دو سازه به دامنه نقشی-کلامی امکان پذیر است. در نتیجه پیشنهاد می شود برای سازگازی هر چه بیشتر فرضی? انشقاق گروه متمم ساز هگمن و گوئرون (1999) با ساخت جملات زبان فارسی، یک گروه کانونی بعد از گروه متمم ساز و قبل از اولین گروه مبتدا به فرضی? یاد شده اضافه شود تا در صورت حرکت دو ساز? کانونی به دامنه نقشی-کلامی، امکـان تبیین چنین جملاتی امکان پذیر شـود. همچنین استدلال می شود علی رغم این که مبتدا سازی و کانونی سازی فرایند های اختیاری اند، اما عملکرد این دو فرایند تا حدی با هم متفاوت می باشد؛ با این حال عامل انگیزش حرکت سازه ها در این دو فرایند در چارچوب فرضی? مشخصه ها، مشخصه های تعبیرپذیر مبتدا و کانون است. در رابطه با نوع سازه هایی که بر اثر این دو فرایند جابجا می-شوند مشخص می شود که برخی از سازه ها هم بر اثر مبتدا سازی و هم بر اثر کانون سازی جابجا می شوند در صورتی که برخی از سازه ها مانند فعل تنها بر اثر کانونی سازی دستخوش حرکت می شوند. در نهایت در فصل پنجم نتایج به دست آمده از پژوهش ارائه می شود. کلید واژها: نحو کمینه گرا، گروه کانون، گروه مبتدا، انشقاق گروه متمم ساز، مشخص? تعبیرپذیر، مشخص? تعبیرناپذیر

مقایسه تاثیر عوامل موقعیتی بر رفتار خرید زنان شاغل و خانه دار در خرید محصولات لوازم خانگی در شهر تهران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی 1387
  محمد شهبازی   زهره دهدشتی شاهرخ

مشکلی که شرکتها در عصر حاضر با آن مواجه هستند کمبود کالاها نیست، بلکه کمبود مشتریان است .اغلب صنایع جهان می توانند خیلی بیشتر از آن مقداری که مصرف کنندگان جهان می تواننند خریداری نمایند،تولید کنند لذا این وضعیت منجر به وضعیت "فرا رقابتی ١"در عصر حاضر شده است.در این شر ایط جذب مشتر ی از اهمی ت خاصی برخوردار گشته است.رفتار خرید هر خریدار از پنج مرحله اصلی شامل شناسایی مشکل،جستجوی اطلاعات،ارز یابی گز ینه ها،تص میم خرید و رفتار پس از خرید تشکیل شده است.یکی از مهم تر ین این مراحل،مرحله تص میم گیری بر ای خر ید می باشد که فرد خر ی دار معمولا در محل فروشگاه اقدام به آن می نماید.در این شرایط از جمله مهم تر ین عوامل تا ثیر گذار بر رفتار خر ید خریداران ،عوامل موق عیتی می باشد . در این تحقیق هدف، مقایسه تاثیر عوامل موقعیتی بر رفتار خر ید زنان شاغل و خانه دار در خر ید محصولات لوازم خان گی می باشد.بر اساس مدل بلک عوامل موق عیتی تاثیر گذار بر رفتار خر ی د مصرفکنندگان به پنج دسته مح یط فیزیک ی،محیط اجتما عی،چشم انداز زمانی،اهداف فعا لیت و حالات موقت تق سیم می شوند.جامعه آماری این تحقیق زنان شاغل و خانه دار شهر تهران هستند . که تعداد 385 نفر از طر یق روش نمونه گیری غیر تصاد فی در دسترس به عنوان نمونه آمار ی انتخاب شده اند .روش تح قی ق با توجه به هدف،از نوع کاربرد ی و بر اساس نحوه گردآوری داده ها تو صیفی از نوع پیمایشی می باشد .تحقیق دار ای دو فر ضیه اصلی می باشد که عبارتند از ١) عوامل موقعیتی بر رفتار خرید زنان شاغل و خانه دار تاثیر دارد. ٢) میان رفتار خرید زنان شاغل و خانه دار در خرید محصولات لوازم خانگی از لحاظ تاثیر عوامل موقعیتی تفاوت معناداری وجود دارد.به منظور برر سی هر فر ضیه اصلی پنج فر ضیه فر عی مرتبط با آن طرا حی گرد ی ده است .در نها ی تهر دو فر ضیه اص لی ثابت شدند .و فر ضیات فرعی مرتبط با فر ضیه اص لی اول مب نی بر اینکه هر یک از اجزاء پنج گانه عوامل موق عیتی نیز به تف کیک بر رفتار خر ید زنان تا ثیر گذار است مورد تا یید قرار گرفت.در رابطه با فر ضیات فر عی مرتبط با فرضیه اصلی دوم مبنی بر اینکه آی ا تفاوت معنی داری در تاثیر گذار ی هر عامل مو قعیتی بر رفتار خر ید زنان شاغل و خانه دار وجود دارد یا خیر،نتایج به دست آمده نشان داد که در مورد عوامل م حیط اجتما عی و اهداف فعالیت تفاوت معنیداری در تاثیر گذاری بر رفتار خر ید زنان شاغل و خانه دار وجود ندارد .همچن ین نتا یج به دست آمده نشان داد که تفاوت معنیداری در تا ثیر گذاری محیط فیزیکی،چشم انداز زمانی و حالات موقت بر رفتار خرید زنان شاغل و خانه دار وجود دارد.