نام پژوهشگر: سعید صیفی پور

نسبت زبان و واقعیت نزد راسل و ویتگنشتاین متقدم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز 1390
  سعید صیفی پور   محمد رضا عبدالله نژاد

راسل و ویتگنشتاین به عنوان نمایندگان نخستین فلسفه تحلیلی، علاقه زیادی به زبان و پژوهشهای زبانی دارند. هر دو به عنوان یک اتمیست منطقی علاقمند به پژوهش درباب رابطه زبان و واقعیت هستند. ولی باید توجه کرد که نحوه ترسیم رابطه زبان و واقعیت نزد آن دو ، تا حدودی ، با هم فرق می کند. عوامل زیادی در این امر موثر هستند که از مهمترین آنها می توان به نگاه متفاوت آنها به منطق اشاره نمود. جالب توجه است که نتیجه نگاه متفاوت آنها به منطق، تفاوت نگاه آنها به واقعیت را نیز رقم می زند. راسل و ویتگنشتاین بر این عقیده اند که فلسفه همان تحلیل منطقی گزاره ها به اجزاء تشکیل دهنده نهایی آن هاست و این اجزاء قالب های سازنده واقعیت را نمایش می دهند. تفاوت آن ها در اینجاست که راسل تحلیل منطقی خود را از طریق نظریه معرفت شناختی آشنایی پیش می برد، ولی ویتگنشتاین در تحلیل منطقی خود بیشتر به طرح کانت نظر دارد. به عبارت ساده تر، راسل فکر می کند که اجزاء تشکیل دهنده ی واقعیت باید اشیایی باشند که می توان از طریق ادراک مستقیم با آن ها آشنا شد، ولی ویتگنشتاین، همانند کانت، به دنبال شرایط امکان بازنمایی زبانی واقعیت است. هدف اصلی او این نیست، که همانند راسل، ماهیت دقیق اشیا را ثابت کند؛ بلکه او می خواهد بگوید که وجود اشیا و اوضاع اتمی شرط اصلی بازنمایی واقعیت است.