نام پژوهشگر: محبوبه خطیر حاجی کلایی

فرهنگ معنی در آثار منظوم سعدی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی 1390
  محبوبه خطیر حاجی کلایی   ابراهیم رنجبر

سعدی، از ظرفیت های ناشناخته ی زبان فارسی، برای انتقال مفاهیم و تبیین ظریف ترین اندیشه ها و عواطف بشری سود جسته است. شناخت روش های سعدی در تبیین معانی با زیباترین تعابیر و واژگان و به ساده ترین و فصیح ترین شکل، در حقیقت به شناخت امکانات نامحدود زبان فارسی و رسیدن به واژه سازی های دل نشین، کمک شایانی می کند. در این پایان نامه قصد داریم با تعیین خوشه های لفظی یا به عبارت دیگر با تجمیع لغات و اصطلاحات و تعبیرات و ترکیبات دال بر یک معنی، در یک مجموعه ی خاص به منطق الف – با، فرهنگ معنی در آثار منظوم سعدی را تدوین کنیم. در این صورت می توان با رجوع به یک معنی، الفاظ دال بر آن را احضار کرد. بنابراین می توان دانست که سعدی کدام کلمات و اصطلاحات و تعبیرات را مترادف هم قرار داده است. این کار به مطالعات فرهنگ تاریخی زبان فارسی کمک شایانی می کند. به همین منظور، از آثار منظوم سعدی، یعنی بوستان، غزلیات و مواعظ، بسیاری از واژه ها را استخراج کردیم. با توجه به مفهوم آن ها، الفاظ مترادف را باز شناختیم و به ترتیب حروف الف - با به منطق یک فرهنگ فارسی، منظم کردیم؛ یک واژه را مدخل قرار دادیم و واژه های مترادف را به آن ارجاع دادیم تا جایی که زیرمجموعه ی آن واژه قرار گرفتند. هرکدام از این واژگان مترادف، متناسب با محتوای کلام، در شعر سعدی به کار رفته اند. پس از بررسی این واژگان، به این نتیجه رسیدیم که سعدی، برای بیان یک معنی، خود را محدود به استفاده از واژگان تکراری نکرده است بلکه هرجا لازم دیده، به اقتضای معنی و با توجه با انتظامِ هم نشینی کلمات، دست به واژه سازی زده است. این بخش از کار سعدی از کمک های وی به توسعه ی زبان محسوب می شود. هرجا هم که واژه سازی مقدور نبوده است، از ظرفیت بلاغی زبان کمک گرفته است. در این حوزه، زیباترین تصاویر خیالی را ساخته است. ما در این نوشته به وجه زبانی اشعار او توجه کرده ایم نه وجه بلاغی آن.